سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیرت

اردبیل این استان شمال غرب کشور با ارتفاع 1500 متری از سطح دریا بین کوه های تالش و سبلان رشته کوه البرز در نزدیکی مرز جمهوری آذربایجان جای گرفته است. اغلب صاحبنظران نام قدیمی شهر را«آرتاویل» و از ریشه اوستایی می دانند. این نام از ترکیب دو کلمه«آرتا»(به معنی مقدس که در فارسی میانه تبدیل به«ارد» شده است و در کلماتی مانند اردشیر آمده است) و«ویل» تشکیل شده است. اردبیل از شهرهای کهن ایران است که در لوح های گلی سومریان به صورت آرتا یا آراتتا ثبت شده است و قدمت پنج هزار ساله این شهر را می رساند. شهر اردبیل در زمان صفویان به اوج اعتبار، عزت، و عظمت خود رسید، اما پس از انقراض این سلسله در تحولات تاریخی دوره نادرشاه و اوایل قاجار و حوادث دوران مشروطیت، از رونق و اهمیت افتاد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در 24 فروردین 1372 به مرکز استان تبدیل شد. مسجد جمعه اردبیل (مسجد جامع اردبیل) یادگاری از دوره پیش از اسلام و دوره سلجوقیان این شهر تاریخی است. بسیاری از مؤلفان دوره اسلامی، بنای شهر اردبیل را به فیروز، پادشاه ساسانی نسبت می دهند و می نویسند که اردبیل به دستور این پادشاه، که در سده پنجم میلادی می زیست، ساخته شده است. فردوسی در شاهنامه بنای اردبیل را به پیروز ساسانی نسبت می دهد. اما تاریخ اردبیل خیلی قدیمی تر از زمان فیروز ساسانی است. زیرا که فیروز در سال 459 میلادی به سلطنت رسیده است و 34 سال قبل از این تاریخ، بهرام پنجم ملقب به بهرام گور در مقابل حمله هیاتله از راه اردبیل به آمل و گرگان و سپس به خراسان رفته و در آن جا، خاقان هیاتله را کشته است. کشفیات اخیر در منطقه مرادلو اردبیل تاریخ چهل هزار ساله این منطقه را به اثبات می رساند محوطه شامل یکصد تخته سنگ مزین به نقوش صخره ای بوده که با بررسی و مطالعه هر یک از آن ها زوایای پنهانی از نحوه زندگی و استقرار بشر در این منطقه از کشور نمایان خواهد شد.

از دیگر آثار دیدنی اردبیل می توان به مجموعه پل های تاریخی، بازار اردبیل، پیکره انسان نمای قورخو ده ده، موزه مردم شناسی، موزه حیات وحش، جمعه مسجد، روستای گردشگری بیله دره، منطقه زیبای دربند و باغ های گیلاس بخش هیر اشاره کرد. آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی و مسجد جامع اردبیل از بناهای تاریخی این شهر به شمار می روند. از جاذبه های دیگر این شهر دریاچه شورابیل و بقعه شیخ جبراییل در داخل شهر و دریاچه ننور، جنگل فندقلو، پیکره سنگی بابا داوود عنبران و شهر گردشگری سرعین در نزدیکی این شهر است. 

از آب های معدنی که اغلب زیبایی های بی مانندی دارند می توان به سردابه، قطورسویی، دودو، ایلاندو(که بر اثر زلزله ویران شده است)، مشه سویی، شابیل، قینرجه، ویلادره و خلخال سویی و آبشارها و عوارض طبیعی مانند آبشار شورشورنه عنبران، آبشار نره گر در روستای اسبوی خلخال و آبشار سردابه، دریاچه واقع در قله سلطان سبلان، روستای زیبای نمهیل و سواحل رود قزل اوزن، جاده فوق العاده زیبای خلخال به اسالم و مراتع وسیع دامنه سبلان اشاره کرد.

مجموعه بقعه شیخ صفی الدین

مجموعه بسیار زیبای بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی یکی از 10 اثر مهم و باستانی کشور به شمار می رود. بنای ابتدایی بقعه به پیش از اسلام بر می گردد. در حال حاضر مجموعه شامل 8 بخش اصلی مسجد جنت سرا، قندیل خانه، حرمخانه، چینی خانه، چله خانه، شربت خانه، گنبد الله الله و شهیدگاه است. علاوه بر مقبره شیخ صفی و شاه اسماعیل اول، آرامگاه دیگر شاهزادگان و سرداران قزلباش از جمله شهدای جنگ چالداران و شیروان در این بقعه و محل شهیدگاه قرار دارد. با توجه به این که مجموعه بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی مراحل ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو را سپری می کند، تکمیل نشدن به موقع بقعه باعث تاخیر در ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو و هم چنین ناشناخته ماندن آن برای گردشگران خواهد شد.

منطقه اکوتوریستی گردنه حیران

در بخش غربی گردنه حیران، قبل از ورود به تونل مرز استان های اردبیل و گیلان دره نسبتا وسیعی به چشم می خورد که می توان آن را دروازه ورودی یا کریدور گردشگری در مدخل استان اردبیل به شمار آورد. این کریدور گردشگری که از ابتدای تونل شروع و تا 7 کیلومتری به سمت نمین و اردبیل ادامه می یابد در دو طرف دره دارای دامنه های سرسبز و کم شیبی است که در گذشته با پوششی از درختان جنگلی یکی از زیباترین مناطق طبیعی استان به شمار می رفت. از بین رفتن بخش عمده این جنگل ها و تبدیل اراضی آن به کشتزارها، باعث افت کیفی چشم انداز طبیعی منطقه شده است.

جنگل گردشگری فندقلو

جنگل فندقلو به علت نزدیکی به شهر نمین و سهولت دسترسی از جاده بین شهری اردبیل ـ آستارا همواره به عنوان یک منبع تفرجگاهی مطرح بوده است. این جنگل که به فاصله 10 کیلومتری از شهر نمین و 30 کیلومتری از شهر اردبیل قرار گرفته است، هم چون پارک به نظر می رسد و وجود اشکوب های کوچک و محدوده پوشیده از گیاهان مرتعی تهی از درخت بین درختان انبوه محل مناسبی را برای گذراندن اوقات فراغت خانواده ها فراهم کرده است و به همین علت پارک جنگلی فندقلو در روزهای تعطیل پذیرای گردشگران بسیاری از نقاط مختلف کشور است. عرصه جنگلی فندقلو بخشی از جنگل های شرق استان اردبیل به شمار می رود. این جنگل در سطحی به طول 25 کیلومتر پراکنده است. مساحت منطقه فندقلو 2/4062 هکتار است که 4/1108 آن زیرپوشش عرصه جنگلی و بقیه مرتفع است. بلندترین نقطه آن مربوط به کوه سنگر(محل تاسیسات و دکل های مخابراتی) به ارتقاع 2120 متر از سطح دریاست.
در جنگل فندقلو 19 گونه جنگلی متعلق به 8 تیره و 17 جنس شناسایی شده است. بین انواع شناسایی شده گونه های نادری مانند فندق، مرز، راش، بلوط(بلندمازو) و بیدمشک به چشم می خورد. درمنطقه فندقلو جانورانی مانند روباه، گرگ، خرس قهوه ای، سمور و پرندگانی هم چون قرقاول، کبک و عقاب طلایی یافت می شود.
فندقلو منطقه منحصر به فردی برای توریسم ییلاقی و تفریحی است. پیست اسکی روی چمن آن همواره پذیرای هزاران گردشگر داخلی و خارجی است این منطقه قابلیت ورزش اسکی روی چمن در فصول غیر زمستان، ورزش اسکی در فصل زمستان، اقامت های ییلاقی، تورهای گروهی دانشجویی و دانش آموزی، پیک نیک در درختزارهای فندق و برگزاری جشنواره فندق چینی را دارد.

دریاچه شورابیل

دریاچه شورابیل به مساحت 120 هکتار در 2 کیلومتری جنوب اردبیل واقع است. مهم ترین ویژگی کاربردی این دریاچه ظرفیت گردشگری آن است که ساخت و سازهای شتاب زده در حاشیه دریاچه تا حدود زیادی عملکرد گردشگری آن را کاهش داده است. این دریاچه مستعد پیست قایقرانی رونینگ است، چرا که نخستین شرط برای ساخت این پیست، دریاچه ای است که حداقل 2 کیلومتر مسیر مستقیم داشته باشد و این شرایط در دریاچه شورابیل فراهم است.

آبشار آقبلاغ

این آبشار در خلخال و در کوه آق داغ(سفیدکوه) قرار دارد. در دامنه این رشته کوه چشمه سارهای فراوانی به چشم می خورد که تأمین کننده آب رودخانه هایی چون میانرودان، گلبندرود و رودخانه زال است. مهم ترین چشمه این ناحیه که آبدهی قابل توجهی دارد، چشمه آقبلاغ است. این چشمه در دامنه شرقی قله مرکزی آق داغ قرار دارد و بلافاصله پس از خروج، آبشاری بسیار زیبا با دورنمای دیدنی و سفید رنگی را تشکیل می دهد. وجود گونه های متنوع گیاهی اطراف این آبشار زیبایی آن را دوچندان می کند. نزدیک ترین راه ارتباطی به آقبلاغ از طریق یک راه پیاده رو از روستای لردبخش شاهرود خلخال میسر است.

پیست اسکی آلوارس

مجموعه فرهنگی، گردشگری و ورزشی«آلوارس» در یکی از زیباترین نقاط استان از نظر گردشگری و در دامنه های مرتفع و زیبای سبلان در 12 کیلومتری روستای آلوارس و 24 کیلومتری سرعین واقع شده است. پیست اسکی الوارس تا 8 ماه از سال به دلیل وجود برف در منطقه مورد استفاده قرار می گیرد. این مجتمع در فاز نخست دارای جاده ای آسفالت، یک خط اسکی به طول 1400 متر برای آموزش و استفاده علاقه مندان، تله سی یژ و یک ایستگاه کلاس های آموزشی، مهمانسرا و رستوران است که در صورت تکمیل بزرگ ترین پیست اسکی کشور برابر با استانداردهای جهانی خواهد بود. روستای آلوارس با استعدادهای بالقوه گردشگری در ارتفاعات جبهه جنوبی ساوالان(سبلان) واقع است، مسیر اصلی آلوارس از طریق جاده سرعین ـ آلوارس است، البته یک راه فرعی دیگر نیز از شهرستان نیر به آلوارس وجود دارد که حدود 4 کیلومتر آن خاکی و سنگی است. مسیر این روستا با قابلیت هایی مانند منظر جوامع روستایی و آب و هوایی ییلاقی، قابلیت کوهنوردی، پیاده روی، شکار و وجود آبگیرهای زیبا(قزل گوللر) مناسب سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساخت های صنعت گردشگری است. از ویژگی های بارز منطقه ای که مجتمع ورزش های زمستانی آلوارس در آن واقع شده است علاوه بر جاذبه های زمستانی می توان به جاذبه های بهاری و تابستانی آن از جمله ورود عشایر با گله های خود به حوالی آن، هوای خنک و معتدل در اوج تابستان، پوشش گیاهی و گل های رنگارنگ به صورت دشت های وسیعی از شقایق های کوهی، گل ختمی، قرار گرفتن مسیرهای صعود به قله سبلان و قلل دیگر در فاصله نزدیک کمپ مجتمع و مشرف بودن آن به شهرهای سرعین، نیر، اردبیل اشاره کرد که دیدن آن را در تمام فصول سال خاطره انگیز می کند.

آبشار سردابه

این آبشار در نزدیکی آبگرم معدنی سردابه(24 کیلومتری غرب اردبیل) در دامنه شرقی کوه سبلان واقع است. ارتفاع آن 15 تا 20 متر و حجم جریان آب آن نسبتاً کم و محدود به خروجی چند چشمه بالادست است. حجم آب این آبشار در مواقع بارش و پیوستن جریان های سطحی حوزه آبخیز افزایش می یابد. این آبشار از محل های دیدنی مجتمع آبگرم سردابه است.

دریاچه نئور

دریاچه نئور در 48 کیلومتری جنوب شرق اردبیل و در ارتفاع 2700 متری از سطح دریا قرار گرفته است. وسعت دریاچه 220 هکتار و مشتمل بر دو دریاچه کوچک(40 هکتار) و بزرگ (180 هکتار) است که در فصل پرآبی(بهار) به هم می پیوندند و دریاچه واحدی را تشکیل می دهند. بیشترین عمق دریاچه 5/5 متر و میانگین ژرفای آن سه متر است. ماهی قزل آلای این دریاچه شهرت جهانی دارد. دریاچه نئور دارای جاذبه های گردشگری بسیاری است. از مهم ترین ویژگی های این دریاچه می توان به:

قابلیت صیدگاهی ماهی قزل آلا در اواخر فصل تابستان و اوایل پاییز، قابلیت قایقرانی ورزشی با استفاده از قایق های غیرموتوری(بادبانی، پارویی و پدالی)، قابلیت پاتیناژ و قایقرانی بادبانی در فصل زمستان که سطح دریاچه یخ می بندد، قابلیت ساخت پیست اسب سواری در امتداد ساحل دریاچه، قابلیت ساخت پیست دوچرخه سواری در اطراف دریاچه، قابلیت ساخت رستوران شناور در نزدیکی سواحل شمالی دریاچه با غذای اختصاصی ماهی قزل آلای تازه اشاره کرد.

سرعین

شهر گردشگری سرعین به دلیل وجود آب های گرم متعدد که بیشتر آن ها دارای خواص درمانی است و برخورداری از شرایط ممتاز آب و هوایی ییلاقی در فصل تابستان مورد توجه گردشگران است به طوری که متوسط ورود گردشگران در روزهای تابستان 30 هزار نفر و در روزهای تعطیل و شرایط مساعد آب و هوایی تا 100 هزار نفر است.

دره ورنیاب

دره زیبای ورنیاب دره ای طولانی است که از دامنه تپه های روستای ورنیاب تا قسمت انتهای کشتزارهای روستای ویند کلخوران ادامه دارد. در امتداد جاده روستای ویند کلخوران و در دامنه های تپه ها، گورستان هایی با سنگ قبرهای تراش خورده به دست انسان های خلاق و ساکنان پیشین این دیار وجود دارند که عمده این سنگ قبرها به شکل قوچ و پلنگ و اشکال و علامت های دیگری مانند سنگ قبرهای صندوقی شکل، مکعب مستطیل و نقش های هندسی با حجاری هایی روی آن ها و علایمی دیدنی اند که هر یک از آن ها در نوع خود اثری درخور تحسین به شمار می آیند. بسیاری از این سنگ قبرها با توجه به علائم و اشکال آن ها از دیگر سنگ قبرها متمایز هستند که به احتمال زیاد باتوجه به شباهت اشکال و نقوش آن ها به سنگ قبرهای منطقه های هم جوار که کارشناسان درباره آن ها تحقیق کرده اند، به دوران سلجوقی، تیموری و صفوی تعلق دارند.

آبشار گورگور آلوارس

چشمه گورگور از جمله چشمه های مشهور منطقه سبلان است این چشمه در دره آلوارس یا قزل گوللر که یکی از عریض ترین و با صفاترین دره های سبلان است، در ارتفاع 2420 متری از سطح دریا واقع است. آبدهی این چشمه بسیار بالا بوده و آب از خلل و فرج دیواره صخره ای مشرف به دره با فشار بیرون می آید. نظر به شیب تند مسیر تا رسیدن به رودخانه بستر آبشار مانندی را طی می کند و با توجه به موقعیت تفریحی و ورزشی دره قزل گوللر و ساخت پیست اسکی روی برف آلوارس در آن، چشمه و آبشار گورگور مورد توجه گردشگران است.

تالاب قره گل

تالاب قره گل که در شمال غرب دامنه های هرم و جنوب زیستگاه هوشنگ میدانی در ارتفاع 2820 متری از سطح دریا قرار دارد، آبراه خروجی ندارد. این تالاب گرد به قطر 300 متر از گرد آمدن آب برف ها و سیلاب ها پدید آمده است. بیشترین ژرفای آن 3 متر تخمین زده می شود. افزوده شدن آثار پدیده آتشفشانی و خاکستر آتشفشانی به خاک بستر تالاب، دور نمای سیاه رنگی به آب تالاب بخشیده است که به همین جهت به قره گل معروف شده است. این تالاب زیستگاه برخی از پرندگان مهاجر و زیستگاه تابستانی آنقوت است.

دهکده زیر زمینی ویند کلخوران

ویند کلخوران دهکده ای با مجموعه خانه های سنگی منفرد است که یک پدیده معماری تاریخی استثنایی به شمار می آید. شکل دهی این خانه ها در زیر تپه های سنگی و رسوبی و نوع کنده شدن آن ها که نهایتاً منجر به آفرینش چنین آثاری شده در نوع خود بی مانند است. دهکده صخره ای باستانی ویند در 5 کیلومتری جنوب و جنوب غرب سرعین در نزدیکی جاده اردبیل ـ نیر قرار گرفته است. مناطقی که خانه های سنگی در آن قرار گرفته اند قوردی قیه، تپه چله خانه، قره قیه و مسجدیری نامیده می شود. سفال های پراکنده در سطح و داخل خانه های سنگی مربوط به ادوار مختلف است هم چون دوره اشکانی. سفال ها و قوس های جناغی در کنده های صخره ای شبیه به آثار ساسانیان است هم چنین وجود آثار و علائمی مربوط به دوران های اسلامی مانند سلجوقی، تیموری و صفوی، نشان از استمرار استفاده از این خانه های سنگی در طول تاریخ دارد.

سوغات و صنایع اردبیل

سرشیر، حلوای سیاه، عسل، تخمه آفتابگردان، آبنبات و شیرینی های محلی از مهم ترین سوغات اردبیل هستند. گلیم، شال، جاجیم، ورنی، سفالگری، صنایع چوب مانند معرق، منبت و خراطی، مصنوعات چرمی و قالیبافی و نمدبافی نیز جزو صنایع دستی استان اردبیل به شمار می آیند.
 


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:36 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

 

دره جنگلی زیبا و دیدنی در کنار روستای اردی موسی قرار گرفته است. دره جنگلی با چشم اندازی بسیار زیبا، نهرها و چشمه سارها، چمنزارهای انبوه، باغات میوه، قابلیت ویژه ای جهت گردشگری و استراحت و تفریح دارد.

 

 

 

این محیط یکی از کانون های مورد علاقه و استفاده سرعین و گردشگران سایر نقاط و دوستداران طبیعت می باشد.

 

 

 

این دره جنگلی زیبا با بهاری سرسبز و با طراوت، تابستانی خنک با سایه های درختان بلند و پائیز الوان و زمستانی پوشیده از برف تابلوی بدیعی از چهره فصول مختلف را به نمایش می گذارد.

 


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:34 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

بهشت آب های ایران، جایی در دامنه کوه سبلان، ناشناخته و بکر، ییلاق عشایری که از قشلاق دشت مغان به این منطقه کوچ می کنند؛ هوای کوهستانی و طبیعتی بی نظیر؛ این جا روستای قوتورسویی است. اگر قصد دارید به جای متفاوتی سفر کنید، قوتورسویی پیشنهاد مناسبی برای شما است، چرا که علاوه بر آب و هوا و طبیعت دست نخورده، می توانید از مجموعه آب درمانی قوتورسویی بهره مند شوید. چشمه ای که املاح و گاز ناشی از آن تاحدی است که نمی توان برای آن سقفی گذاشت و همین امر باعث شده تا مسافران وقتی در آب چشمه قرار دارند از همانجا شاهد قله برف گرفته سبلان باشند. قوتورسویی جزو پرآب ترین چشمه های گرم منطقه شمال غرب کشور محسوب می شود به همین خاطر اهالی بخشی از آب را به درون رودخانه می ریزند، در واقع از آن جایی که این آب در ردیف آب های معدنی «سولفاته کلیسیک» و گوگرد خیلی گرم است آثار آن باعث شده سنگ های درون رودخانه سفید شوند. البته دمای 40 درجه ای آب چشمه یک تاثیر زیبا را نیز بر روی رودخانه گذاشته، آنجایی که سپیده دم و شب هنگام وقتی مسافران به رودخانه ای که از وسط روستا می گذرد نگاه می کنند شاهد بخاری هستند که از روی رودخانه بلند می شود؛ منظره ای بی بدیل که نمونه آن را در کمتر جایی می توان مشاهده کرد.

 

 

فواید آب گرم قوتورسویی

همانگونه که پیش از این به آن اشاره شد آب این چشمه در گروه آب های معدنی سولفاته کلیسیک و سدیک و گوگرددار گرم قرار دارد به همین خاطر این چشمه در درمان بیماری های روماتیسمی و پوستی نظیر جوش های بدن و دردهای مفصلی تاثیر بسزایی دارد. البته عشایر و اهالی منطقه معتقدند گاز ناشی از چشمه قوتورسویی برای درمان بیماری های مجاری تنفسی، آسم، سرفه های تشنجی، تشنج های عضلانی هم مفید است. شاید نکته جالب روستا قیمت متفاوت مسافرخانه ها است، چراکه اتاق های اجاره ای نزدیک رودخانه قیمت بیشتری نسبت به سایر مسافرخانه ها دارد، چرایی آن مشخص است! چون عشایر همواره به بیماران تنفسی تاکید می کنند از گاز ناشی از آب چشمه که در رودخانه ریخته می شود استشمام کنند!

غذاهای محلی

مجاورت با عشایر و زندگی کوچ نشینی باعث شده غذاهای محلی قوتورسویی به کباب و آش دوغ خلاصه شود. مسافران سال هاست که ترجیح می دهند در مدت زمانی که در روستا اقامت دارند از گوشت گوسفندانی کباب بپزند که در دامنه سبلان دائم درحال چریدن هستند. به گفته اهالی روزانه بیش از 100 گوسفند از عشایر اطراف خریداری می شود که سهم هر کبابی حدود 9 تا 10 گوسفند در روز است. آش دوغ یکی دیگر از غذاهای محلی است، غذایی که ترکیبات آن شامل دوغ محلی، نخود، سیر، برنج و سبزی های کوهی است؛ آش فروشی ها به همراه سایر مغازه ها به صورت 24 ساعته درحال سرویس دهی به مسافران است؛ پس اگر نیمه شب گرسنه از خواب بیدار شدید مطمئن باشید تمامی مغازه ها باز بوده و اولین کبابی در فاصله 20 تا 30 متری شماست.

مرغوب ترین سرشیر کشور

گوسفندانی که در ارتفاعات سبلان می چرند شیر مرغوبی دارند که این فرآورده نه برای مالک بلکه به عنوان دست مزد به چوپانان می رسد! به همین خاطر پیدا کردن سرشیر اصل مستلزم سرزدن به چادرهای عشایر اطراف است. به گفته اهالی، سرشیر قوتورسویی از لحاظ کیفی جزو مرغوب ترین سرشیرهای شمال غرب کشور محسوب می شود و شاید همین امر باعث شده تا غروب ها پس از بازگشت گوسفندان از چراگاه، مسافران برای خرید سرشیر راهی سیاه چادرها می شوند.

مسیر دسترسی به روستا

در مسیر اردبیل به«مشکین شهر» با گذشت 24 کیلومتر در سمت چپ جاده، تابلویی قرار دارد که مسیر لاهرود را نشان می دهد، با گذشتن از لاهرود و روستای تاریخی«داشکسن» مسیر پر پیچ و خمی پیش روی تان قرار خواهد گرفت که شما را از گردنه های باریک و سرسبز سبلان می گذراند؛ انتهای مسیر به دره ای زیبا و رودخانه ای پرآب ختم می شود که از وسط روستایی ییلاقی می گذرد نام این روستای بهشتی قوتورسویی است.


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:34 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

دره گلستان یا قزل گل لر که به دره آلوارس نیز مشهور است از دره های شرقی سبلان و یکی از عریض ترین و با صفاترین دره های آن به شمار میرود جهت این دره شمال غرب - جنوب شرق است ارتفاعات سبلان کوچک(هرم داغ) و حاج زال(بزداغ) به ترتیب در شمال و جنوب ابتدای دره قرار دارند که به وسیله گردنه معروف تندرلو به هم پیوند می خورند.

 

 

 

این مجموعه منشاء دره محسوب می شوند این بخش از دره به علت وجود سیرک های یخچالی و ارتفاعات صعب العبور همراه با سنگ آذرین چشم انداز ویژه خود را دارد. پس از این بخش که فاقد پوشش گیاهی است به برکت آب های جاری از یخچال ها و برف چال های دائمی و چشمه های پرآب و گوارا چمن زارها و مراتع عالی را تشکیل داده است و به سبب این موهبت به این بخش از دره گلستان اتلاق می شود.

 

 

 

 

دریاچه های یخچالی متعددی در دره قزل گل لر وجود دارد که حاکی از فعالیت های گسترده یخچالی پس از دوره یخبندان می باشد دو دریاچه و یا به اصطلاح محلی، «گل» از وسعت قابل ملاحظه ای برخوردار است و به سبب این آبگیرها این دره به قزل گل لر(آبگیرهای طلائی) نیز معروف است.

جاده در دست احداث این دره را ابتدا به روستای الوارس سپس به شهر سرعین مربوط می سازد در دره قزل گل لر یک آبگرم معدنی فاقد استخر و چشمه گورگور وجود دارد. هم چنین این دره یکی از زیستگاه های مهم کبک، کبک دری و قسمت های شمالی تر آن زیستگاه کل و بز، قوچ و میش و خرس و گراز می باشد.

احداث پناهگاهی جهت صعود به قله سبلان تحت عنوان پناهگاه جبهه جنوبی در دست بررسی است.


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:33 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

 

رحیم موذن زاده اردبیلی اول مهرماه سال 1304 در اردبیل به ‌دنیا آمد. اذان‌گویی و نوحه‌خوانی و منبری را از شیخ عبدالکریم به ارث برد و تا آخر عمر راه او را ادامه داد. خودش می‌گفت که اذان‌گویی در خانواده آن ها، 150 سال قدمت دارد و نام فامیل آن ها به ‌همین دلیل موذن شده است؛ «زمانی که آن موقع‌ها در اردبیل شناسنامه می‌دادند، به تناسب شغل و حرفه، نام خانوادگی انتخاب می‌کردند. به پدربزرگم هم گفته بودند تو چه‌ کاره‌ای؟ گفته بود موذن. گفته بودند نام خانوادگی شما موذن است».  رحیم در کودکی به مکتب‌خانه می‌رود و تحت نظر میرزا عزیز، قرآن و دستگاه‌های موسیقی را فرا می‌گیرد. به گفته خودش: «‌در آن دوران ما عوض دبیرستان مکتب می‌رفتیم. همه هم متدین بودند. خانواده‌ها در دوره ما در ابتدای امر، بچه‌ها را با قرآن مانوس می‌کردند. ما هم پس از طی این مرحله، به مدرسه حاج ابراهیم آمدیم. طلبه بودیم به اصطلاح امروز ولی حین طلبگی، این اذان با ما همراه بود». پس از یادگیری اصول نوحه‌خوانی و اذان‌گویی، با همراهی پدر در مسجد اردبیل به این ‌کار مشغول می‌شود و گاهی نیز برای خواندن یک نوحه‌ به شهرهای اطراف، خصوصا تالش می‌رود.

 

 

 

پسر به‌ جای پدر: با سکونت پدر در تهران، رحیم موذن برای تحصیل حوزوی رهسپار قم می‌شود. حاج مهدی سراج - از دوستان رحیم - می‌‌گوید: «وقتی شیخ کریم به تهران می‌آید، رحیم را برای درس خواندن به قم می‌فرستد. صدای رحیم آن ‌قدر خوب بوده که دیگر همیشه او برای مجالس، در قم می‌خوانده است. مداحان قم پیش شیخ کریم شکایت کرده بودند که با آمدن رحیم ما از کار افتاده‌ایم». رحیم درس خارج فقه می‌خواند و ظهرها در حرم حضرت معصومه اذان می‌گفت. سال 1329 شیخ کریم فوت می‌کند و رحیم که فقط 25 سال سن دارد، به تهران می‌آید تا جای خالی پدر را در مسجد امام پرکند. خودش ماجرا را این ‌گونه تعریف می‌کند: «مرحوم پدرم سال 1322 برای نخستین بار اذان را در رادیو گفت و همین روند تا 1326 که برنامه سحری را به صورت زنده اجرا می‌کرد، ادامه داشت. او در سال 1329 سکته کرد و من قبول کردم جای او اذان بگویم تا الان که با این سن و سال هنوز مشغولم و افتخار دارم که با گفتن آن یک اذان، برای اسلام و مملکتم کاری کرده‌ام. ما که نه ثروت داریم، نه مکنت و همین یک اذان برایمان بهترین خیر است». در همین سال است که نام خانوادگی او نزد مردم از موذن به موذن‌زاده اردبیلی تغییر می‌کند. جعفر تعریف می‌کند که «وقتی شیخ کریم می‌میرد و پدرم به جایش اذان می‌گوید، مجریان رادیو ایران برای معرفی او به مردم، زاده اردبیلی را به فامیل پدرم اضافه می‌کنند تا به شنوندگان بگویند او پسر شیخ کریم است. سر همین موضوع، همه فکر کردند که نام‌خانوادگی پدر من موذن‌زاده اردبیلی است و همین نام هم تا آخر روی او ماند».

ملکه بخشش کن - همسر رحیم موذن‌زاده اردبیلی - تعریف می‌کند که حاج رحیم حدود سال1330 به اردبیل می‌آید و از او خواستگاری می‌کند؛ «4 ماه بود که پدرش فوت کرده بود. ما عروسی کردیم و آمدیم تهران. خانواده‌های ما با هم همسایه بودند و ساکن یک محله بودیم. به یکی از همسایه‌ها رشوه داده بود و گفته بود که این دختر  را برای من خواستگاری کن. من تا بعد از عقد ندیده بودمش. من را در آشپزخانه پدرم عقد کردند و بردند خانه او. آنجا برای اولین ‌بار دیدمش. خودش می‌گفت قبلا یک ‌بار من را دیده بوده. با عمه‌ام رفته بودم. بعد که بیرون آمدیم، من پایم لیز خورد، زمین خوردم و آن موقع من را دیده بود». حاج رحیم پس از ازدواج، دوباره به تهران باز می‌گردد. همسر آن مرحوم ادامه می‌دهد: «15 روز بعد از عروسی آمدیم تهران. اول بازار تهران مستاجر بودیم و بعد رفتیم خیابان سینا یک خانه کوچک گرفتیم. بعد آن جا را هم فروختیم و آمدیم آریانا(مالک اشتر) زندگی کردیم. آن جا هم چند سالی بودیم و آخر سر آمدیم این جا(مهرشهر کرج). به گفته حاج عسگر عاشقی، خانه حاج رحیم در مهرشهر کرج، کوچک بود و او همیشه به شوخی این خانه را زندان موسی بن‌جعفر می‌نامیده است. همسر موذن‌زاده هم این موضوع را تایید می‌کند: «2 تا اتاق داشتیم و 6 تا بچه».

اتصال به بالا در رادیو: تا سال 1334 که صدای حاج رحیم در رادیو ضبط شود، موذن‌زاده اردبیلی برای مسجد امام و رادیو ملی به‌صورت زنده اذان می‌گفت. خانم بخشش‌کن می‌گوید: «ماه رمضان، هر روز با هم می‌رفتیم مسجد ارگ و من بیرون می‌ماندم و او می‌رفت اذانش را می‌گفت و با هم بر‌می‌گشتیم خانه. از همان‌جا هم مستقیم در رایو پخش می‌شد». جعفر موذن‌زاده اردبیلی - پسر ارشد حاج رحیم - می‌گوید: «سال 1334 پدر به رادیو می‌رود و از مهندس محبی - مسؤول استودیو 6 - می‌خواهد که اذانش را ضبط کنند. ماه رمضان بود و از او می‌خواهند که برود بعد از افطار برای ضبط بیاید. پدر قبول نمی‌کند و می‌گوید الان باید اذانش را ضبط کنند. خودش می‌گفته آن روز حال خاصی داشته و گویا بهش الهام شده بود که باید اذان را همان لحظه برای ضبط بخواند.خلاصه مسؤولان رادیو قبول می‌کنند و پدر برای ضبط به استودیو می‌رود. به گفته خودش، وقتی برای ضبط این اذان به استودیوی رادیو رفته، اذان را در تمام گوشه‌ها امتحان کرده و دیده که جا نمی‌افتد. همان‌ طور که می‌دانید دستگاه بیات ترک یک حزن خاصی دارد و پدر هم در همین دستگاه، در گوشه روح‌الارواح، اذان را خوانده. می‌گفت وقتی اذان را در این گوشه خواندم، احساس کردم که به بالا وصل شدم. دیگر تا پایان اذان، در استودیو نبودم».

جعفر خاطره جالبی را نیز از قول پدرش از اولین ضبط این اذان در رادیو تعریف می‌کند: «وقتی پدر اذان را می‌خواند، یکی از خواننده‌های مطرح موسیقی ایرانی که در حال تماشایش بوده، با تعجب از او می‌پرسد که اذان را در چه گوشه‌ای خواندی؟ پدر هم می‌گوید گوشه روح‌الارواح. آن خواننده مشهور به او می‌گوید که تا به ‌حال این گوشه را نشنیده بوده».

خود حاج رحیم در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا این ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند: «یک روزی تصمیم گرفتم تا یک اذان یادگاری بگویم. در استودیوی 6 صدا و سیما، هر گوشه‌ای انداختم، نشد تا این که آن را در روح‌الارواح آواز بیات ترک به این شکل که بیش از 50 سال پخش می‌شود گفتم. ما ایرانی هستیم و اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. الان اذان‌خوان‌هایی هستند که از عربستان تقلید می‌کنند و این پسندیده نیست و خود ما باید ابتکار به خرج دهیم. الان 50 سال است که کسی نتوانسته روی این اذان من اذان بگوید؛ حتی برادرم سلیم که آن صدای گیرا و زیبا را دارد و این خواست خداست؛ همان خدایی که می‌گوید اگر با من یک صدایی کنید، محبت شما را به قلوب همه می‌اندازم». موذن‌زاده اردبیلی در ادامه به نکته‌ای اشاره می‌کند که عدم تحقق آن تاسف‌انگیز است؛ «البته 20 سال پیش می‌خواستم یک اذان دیگر را  به مدت 15 دقیقه که در میان آن دعا هم هست، پر کنم اما نگذاشتند و گفتند که اذان 6 دقیقه بیشتر نمی‌شود». به گفته پسر ارثه او، موذن‌زاده تا 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی، هر سال برای تجدید ضبط اذانش به رادیو می‌رفته: «از سال 34 به بعد، پدر هر سال برای ضبط به رادیو می‌رفت و اذانش را مجدد می‌خواند. اصلا از طرف رادیو دستور بوده که این اتفاق بیفتد. تلویزیون الان بیشتر اذان ضبط شده سال 56 پدرم را پخش می‌کند. کانال 5 که همیشه این اذان را پخش می‌کند ولی بعضی ‌اوقات دیده‌ام که کانال‌های 1 و 3، اذان ضبط شده سال‌های‌ 34 و 35 را پخش می‌کنند. صدای پدر در این اذان، بسیار شفاف، جوان‌تر و رساتر است و خوب که دقت کنید، می‌توانید تفاوتشان را تشخیص دهید».

فراموشی و بیماری:

از سال 1357، دوره گمنامی موذن‌زاده اردبیلی آغاز می‌شود. موذن‌زاده در برخی مساجد تهران مناجات و نوحه می‌گفت و هر سال، شب‌های عاشورا در مسجد اردبیلی‌ها به منبر می‌رفت. جز خانواده و دوستان، کمتر کسی از وجود او آگاه بود.

پسر بزرگ موذن‌زاده می‌گوید: «همه فکر می‌کردند که پدرم فوت کرده است. هیچ‌ کس تا سال‌ها پیگیر نشد که او کجاست و چه می‌کند. تلویزیون و رادیو اذان او را پخش می‌کردند و مردم هم این اذان را دوست داشتند اما هیچ ‌کس سراغی از او نمی‌گرفت». همسر او نیز از وضعیت بد مالی زندگی‌شان می‌گوید: «من در خانه مواظب بچه‌ها بودم و او صبح می‌رفت و شب می‌آمد. زندگی ما خیلی مشکل بود. بچه‌ها یکی‌یکی به دنیا می‌آمدند و خرج و مخارج زندگی کفاف نمی‌داد. کار موذن‌زاده هم فقط منبر بود و کار دیگری نمی‌کرد. روزی یک مجلس می‌رفت و خرج زندگی در نمی‌آمد». جعفر تعریف می‌کند که چگونه به زنده بودن حاج رحیم پی‌می‌برند: «آقای غلامرضایی - مجری تلویزیون - خیلی اذان پدرم را دوست داشت و تعریف می‌کرد که از هر کس درباره موذن‌زاده اردبیلی پرسیده، گفته‌اند اول انقلاب فوت کرده است. غلامرضایی می‌گوید یک روز با یک آذری‌زبان برخورد کردم و از او سراغ موذن‌زاده را گرفتم و او به من گفت که زنده است». به این ترتیب، پس از 25 سال و در حالی که تنها 2 سال به پایان عمر او مانده بود، موذن‌زاده‌ اردبیلی مجددا کشف می‌شود و یکی از خبرگزاری‌ها هم با او گفت‌وگو می‌کند. «بیماری پدر از سال 74 شروع شد و در سال 84 به اوج رسید. این اواخر، سرطان از مثانه، به کلیه  و کبد و ریه‌هایش هم رسیده بود».جعفر تعریف می‌کند که تنها یک‌ بار از پدر گله‌ای درباره بیماری‌اش شنیده است؛‌ «در تمام مدتی که مریض بود، اصلا گله و شکایت نمی‌کرد و خیلی آرام بود؛ جز یک‌بار که به من گفت نمی‌دانم چرا این مریضی را گرفته‌ام. آدمی مذهبی‌ای بود فقط این موضوع بود که خیلی ناراحتش می‌کرد».

حاج مهدی سراج‌زاده - دوست جوان موذن‌زاده اردبیلی - هم تاکید می‌کند که این حرف را به او هم گفته است: «یادم هست که در بیمارستان بودیم و 5 روز مانده بود به رفتنش. تا آن ‌روز حتی یک‌بار هم ندیده بودم که از وضعیت خود گله‌ کند اما آن ‌روز دست من ‌را گرفت و گفت مهدی، چرا من به این روز افتادم و این نوع مریضی نصیبم شد؟ چشم‌هایش پر از اشک شده بود و من هم گریه‌ام گرفته بود. قبل از این که چیزی بگویم، خودش بلافاصله گفت که همه‌ چیز خواست خداست. بعد هم فضا عوض شد و خندید».

همسر آن مرحوم هم از روزهای بیماری موذن‌زاده تعریف می‌کند؛ «این اواخر خیلی مریضی کشید و همه‌اش بیمارستان بود. بیچاره اصلا اهل غر زدن نبود. من بداخلاقی می‌کردم؛ خب آدم باید راستش را بگوید؛ من هر چی می‌گفتم اصلا حرفی نمی‌زد».

حاجی به دیار باقی رفت: موذن‌زاده در آخرین ماه‌های زندگی‌اش نهایتا موفق می‌شود به آرزوی خود برسد و حاجی شود. پسر بزرگ او می‌گوید که پدرش پس از شنیدن خبر سفر حج بسیار خوشحال شده است؛ «وقتی قرار شد که از طرف لاریجانی که آن ‌موقع رییس صدا و سیما بود، به مکه برود. من رفتم اداره اوقاف و گفتم حال پدرم خوب نیست، از نظر پزشکی تاییدش نکنید. گفتند مگر می‌شود موذن‌زاده را رد کرد. این مرد باید به زیارت خانه خدا برود. 4ماه قبل از فوتش بود که با وضع خرابی‌ که داشت به مکه رفت. من خیلی نگرانش بودم. روزی که آمد، سریع خودم را بهش رساندم  و دیدم حالش زیاد خوب نیست. گفتم فقط یک چیزی به من بگو، رفتی مکه چی‌ دیدی؟ گفت فقط همین را بگویم که رفتم خدا را دیدم و آمدم». جعفر تعریف می‌کند که پدرش بنا به درخواست حجاج دیگر کشورهای اسلامی در مکه نیز اذان خود را گفته است: «می‌گفت ازش خواسته‌اند که در عرفات اذانش را بخواند ولی«علیا ولی‌الله» را نگوید. قبول نکرده بود. دست آخر آن ها قبول می‌کنند که اذانش را کامل بخواند. می‌گفت اذانش را 20 دقیقه خوانده است». علی معلم دامغانی که اذان موذن‌زاده اردبیلی را در عرفات شنیده بود، این اذان را یکی از بدیع‌ترین نمونه‌های اذان دانسته که نه ‌تنها در ایران بلکه در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته است؛ «رحیم موذن‌زاده را در عرفات زیارت کردم و به یاد دارم که ایشان در آن جا برای آخرین بار، اذان جاودانه‌ خود را اجرا کردند که بسیار مورد توجه حجاجی که از دیگر مناطق جهان آمده قرار گرفت و فکر می‌کنم او هم به آرزوی خود رسید». موذن‌زاده اردبیلی پس از بازگشت از سفر حج، به علت پیشروی بیماری سرطان، در بیمارستان بستری می‌شود. پزشکان برای بهبود او دست به ‌کار می‌شوند ولی سرطان دیگر تمام بدن او را فرا گرفته بود و کاری از کسی ساخته نبود. مسؤولان نظام، یکی ‌یکی به بالینش می‌آمدند و موذن‌زاده هم به آن ها پند و اندرز می‌داد. جعفر تعریف می‌کند: «خیلی‌ها آمدند. یادم هست که به آقای مسجدجامعی که آن ‌موقع وزیر ارشاد بود، یک کاغذی نشان داد که اسم 2 هزار تا جوان رویش بود. گفت این جوان‌ها مشکل دارند. شما وزیر هستید و باید یک کاری بکنید. اگر این ها به کار خلاف بیفتند، تقصیر شماست. گفت این جوان‌ها به‌ درد این مملکت می‌خورند. باید یک فکری برای آن ها کرد. با آقای حداد عادل هم که رییس مجلس بود، مدام از درد مردم حرف می‌زد». موذن‌زاده آن ‌قدر ملاقات ‌کننده در بیمارستان داشت که در مواقع بیداری باید وقت خود را به احوالپرسی با آن ها می‌گذراند.

منصور موذن‌زاده می‌گوید: «کسی را رد نمی‌کرد. با این که حال بدی داشت، همه را می‌پذیرفت و با همه هم صحبت می‌کرد. بعضی وقت‌ها که دیگر اتاق جا نداشت، ما مجبور می‌شدیم که از اتاق بیرون برویم». سرانجام ریه پیرمرد نیز به دست سرطان از کار می‌افتد و او جهان رادر 6 خرداد ماه 1384 بدرود می‌گوید.


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:32 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

 

روستای آتشگاه از توابع شهرستان سرعین استان اردبیل می‌باشد. روستای آتشگاه یا آغ امام در شرق شهر اربیل در فاصله 18 کیلومتری قرار دارد. اگر در روستای آتشگاه به سمت شهر اردبیل بایستید شهر اردبیل در پشت کوه سبلان قرار می‌گیرد.

نام قدیمی این روستا«آق مام» یا آغ مام(یا آقا امام) می‌باشد. این روستا دارای دو گورستان می‌ باشد که گورستان قدیمی در مرکز روستا(که دیگر برای به خاک سپاری مورد استفاده قرار نمی‌گیرد) و گورستان جدید که در اطراف امامزاده‌ای بر روی تپه‌ای سرسبز قرار گرفته قرار دارد که به احتمال قوی نام قدیم این روستا بر گرفته از همین امامزاده می‌باشد. این روستا یکی از پرآب‌ ترین روستاهای اطراف خود می ‌باشد و چراگاه‌ ها و زمین‌ های مزروعی سر سبز و پر حاصلی دارد. در این روستا چشمه‌های جوشان فراوانی وجود دارد که آب آن گوارا با خاصیت درمانی و طبی و قابل آشامیدن می‌باشد. چشمه‌هایی که آب آن‌ ها گازدار با بو و طعم‌های مختلف و با مصارف گوناگون که اهالی روستا برای آشامیدن و مصرف روزمره استفاده می‌گردد.

 

 

 

تاریخچه امام زاده عبدالله: آتشگاه زیارتگاه مطهر امامزاده عبدالله(ع) بر روی تپه جنوبی مشرف به روستای آتشگاه در ضلع غربی شهر اردبیل با حدود بیست و پنج کیلومتر فاصله واقع شده است. امامزاده عبدالله، از نوادگان حضرت موسی بن جعفر(ع) می باشد. به روایت علمای روستا، از اقدامات ایشان می توان به مبارزه با حاکم زرتشتی منطقه بنام«زبیر» در راه اسلام و از بین بردن مذهب زرتشتی در روستای آتشگاه اشاره نمود. ایشان در دعوت و جذب مردم به دین مقدس اسلام از هیچ کوششی دریغ نکرده اند. امامزاده عبدالل(ع) بعد از دعوت مردم روستای آتشگاه به اسلام برای تبلیغ این دین به سراب مسافرت نموده و در روستای«ویچین» سراب نیز زرتشتیان را به اسلام دعوت نموده است. در این امر بقدری اصرار نموده که نهایتاً توسط مردم این منطقه با مسمومیت غذایی دار فانی را وداع گفته است. وی قبل از مرگش وصیت کرده بود که او را درکنار رودخانه روستای آتشگاه(آق امام) دفن نمایند که هم اکنون قبر وی در این منطقه زیارتگاه عاشقان و دوستداران می باشد. مقبره امامزاده با یک جاده خاکی به عرض 3 متر ارتباط خود را با روستا برقرار می سازد. این دسترسی با یک پل تخت که بر روی سنگ های خشکه چین ساخته شده زائر را به سمت دیگر رودخانه هدایت نموده و با 25 پله او را به بالای تپه که قبرستان روستا نیز در آن جا واقع شده می رساند. ساختار بنای مقبره، قدیمی می باشد که در سالهای اخیر بوسیله سنگ مرمر نما سازی شده است. پیشخوان ورودی امامزاده از طریق یک فضای نیمه باز به اتاق قبل از گنبدخانه می رسد که برای اجلاس زائرین و مراسم روضه خوانی مورد استفاده قرار می گیرد. پوشش آسمانه فضای گنبدخانه از نوع عرقچین است که دارای 4 نورگیر بوده و روشنایی داخل را به راحتی تأمین می کند.

 

 

 

آدرس: آتشگاه زیارتگاه مطهر امامزاده عبدالله(ع) بر روی تپه جنوبی مشرف به روستای آتشگاه در ضلع غربی شهر اردبیل با حدود بیست و پنج کیلومتر فاصله واقع شده است. شایان ذکر است تعداد زیادی از اهالی روستا از سادات منسب به امام موس بن جعفر هستند. و جمعیت روستا در آخرین سر شماری 1047 نفر می‌باشد.

منبع: سایت ویکی پدیا


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:31 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

 

پل ججین(داش کسن): این پل هفت دهانه بر روی رودخانه بالیخلی چای اردبیل بنا شده و به دوره صفویه مربوط است. پایه های آن سنگی و تاق های آن ضربی جناقی است و با آجر ساخته شده است.

پل دوجاق: در جاده قدیم مشگین شهر به اردبیل - گردنه معروف دوجاق - مابین روستای ارباب کندی و گندیشمن در ضلع غربی رودخانه قره سو این پل بر روی رودخانه قره سو بنا شده است. این پل در سال 1317 ه.ش ساخته شده که تاریخ احداث آن بر روی کتیبه ای در نمای آن به چشم می خورد. این پل دارای یک دهانه با قوس شاخ بزی تند با مصالح آجری و نمای سنگی می باشد. این پل دارای تزیینات آجری زیبایی به صورت رومی و ضربی می باشد که علاوه بر حالت تزیین، نقش سازه ای را نیز ایفا می کند.

 

 

 

پل ابراهیم آباد: این پل در ابتدای کوچه ابراهیم آباد بر روی رودخانه بالیخلی در شهر اردبیل ساخته شده و متعلق به دوره صفویه است. پل ابراهیم آباد دارای 4 چشمه است که دو دهنه آن در سال های اخیر مورد بازسازی قرار گرفته است.

پل فیروزآباد: این پل بر روی رودخانه فیروزآباد، یکی از سرشاخه های فرعی قزل اوزن بنا شده است. این پل دارای یک دهانه با قوس بیضوی شکل می باشد که در هر طرف با چهار طاق دزد با ارتفاع متفاوت پوشش داده شده است. این پل در دوره پهلوی بر روی پایه کار پل قدیمی عصر صفوی احداث گردیده است.

پل گیلانده: این پل در مسیر ارتباط جاده اردبیل به آستارا بر روی رودخانه بالیخلی چای بنا شده است. پل گیلانده پلی چهار چشمه با پایه های سنگی و طاق و بدنه آجری می باشد. این پل یادگار دوران صفویه بوده و در سال 1373 ه.ش عملیات مرمتی بر روی آن صورت گرفته است.

پل کلخوران: این پل بر روی رودخانه ای که از کلخوران می گذرد واقع شده و دارای سه دهانه با پایه های سنگی و تاق و دیواره آجری است. بنای این پل به دوره صفویه مربوط است.

پل نادری: این پل بر روی رودخانه بالیخلی چای بنا شده است. پل نادری، پلی چهار چشمه با پایه ها و نمای سنگی و طاق های آجری می باشد. این پل در دوره پهلوی دوم بر روی پلی به یادگار مانده از دوره صفوی که عامل ارتباطی جاده اردبیل به تبریز می باشد، بنا شده است.

پل پردیسان: این پل بر روی رودخانه قزل اوزن بنا شده است. پل پردیسان ارتباط سرشاخه های راه کاروانی اردبیل - زنجان را فراهم می کند. در سال انهدام پل دختر قافلانکوه توسط گروه فرقه دموکرات آذربایجان دهانه وسطی پل منهدم شده است.

پل سامیان: این پل در مسیر ارتباطی شهر اردبیل به مغان و قفقاز بر روی رودخانه قره سو واقع گردیده است. پل سامیان پلی شش چشمه و اجرا شده با بدنه آجری پایه طاق سنگی می باشد. این پل یادگار دوره صفویه می باشد که در مسیر ارتباطی شهر اردبیل به مغان و ارمنستان از طریق جاده قدیم مشگین شهر بنا شده است. این پل شامل شش دهانه اجرا شده با سنگ و آجر به صورت قوس های شاخ بزی و موج شکن های سنگی می باشد.

پل سیدآباد: این پل در ابتدای کوچه سیدآباد بر روی رودخانه بالیخلی در محله پیرمادر ساخته شده و دارای 5 دهنه با تاق ضربی و آجری است. این پل یادگار دوره صفویه می باشد که مسیر ارتباطی جاده قدیم طالش و خلخال به دروازه ورودی اردبیل را تامین می کند. عملیات مرمتی این پل در سال 1374(ه.ش) شروع شده است. این پل شامل سه دهانه آجری با قوس های شاخ بزی کند و موج شکن های سنگی می باشد.

پل یعقوبیه: این پل متعلق به دوره صفویه است و بر روی رودخانه بالیخلی در ابتدای کوچه یعقوبیه ساخته شده است. پل یعقوبیه دارای پنج چشمه با طاق و نمای آجری و موج شکن های سنگی می باشد. این پل حالت تقارن دارد.

پل نیر: این پل که بر روی رودخانه نیر ساخته شده، به دوره صفویه منسوب است و چهار تاق دارد.

پل قره سو(زاغان): این پل بر روی رودخانه بالیخلی چای اردبیل بنا شده است، هفت دهانه دارد و به دوره صفویه منسوب است. پل قره سو در سال 1330 هجری قمری تعمیر و بازسازی شده است.

پل آغلاغان نیر: این پل دارای چهار چشمه با پایه های سنگی و طاق های آجری می باشد. اندازه هر چهار دهانه قوس متفاوت است. این پل یادگار دوران صفویه می باشد از سال 1377 ه.ش عملیات مرمتی آن توسط سازمان میراث فرهنگی شروع شده است. این پل شامل چهار دهانه آجری با قوس های مربع(شمشیری) و موج شکن های سنگی می باشد. این پل بر روی رودخانه نیر واقع شده است.

پل الماس: این پل بر روی رودخانه بالیخلی در غرب شهر اردبیل و بر سر راه اردبیل به سراب ساخته شده است.


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:30 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

 

برج قارلوجا: این برج در قشلاق قارلوجا در کناره رود ارس در مسیر راه خمارلو - اصلاندوز واقع شده و از سنگ تراشیده ساخته شده است. این برج منسوب به دوره مغولی و متعلق به سده هشتم هجری است.

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:29 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

 

موقعیت جغرافیایی: منطقه ارشق به مرکزیت شهر رضی  از توابع شهرستان مشکین شهر از استان اردبیل با وسعت فعلی یک هزارو دویست هکتار دارای دو دهستان موسوم به ارشق مرکزی و ارشق شمالی با تعداد 85 روستا با جمعیت 12895 نفر ساکن از شمال به کشور آذربایجان شوروی از جنوب به شهرستان مشکین شهر از شرق به شهرستانهای اردبیل و نمین و از غرب به شهرستان گرمی منتهی میگردد آب و هوای این منطقه کوهستانی بوده و بواسطه آن فصول بها و تابستان این منطقه بسیار دلچسب بوده و پذیرای دستداران طبیعت و گردشگران بویژه در قسمتهای شمالی خود می باشد منطقه ارشق در حالت فعلی نیز یکی از پهناورترین مناطق شهرستان بوده و از شرایط ویژه ای در منطقه برخوردار می باشد منطقه ارشق در حالت اولیه 2005 کیلومتر وسعت و بیش از 21000 نفر جمعیت داشته که بدلیل انتزاع یک منطقه به مرکزیت بخش مرادلو بر اساس سیاستهای دولت از وسعت و جمعیت آن کاسته شد

 

 

 

موقعیت سیاسی:  منطقه ارشق و شهر رضی یکی از مناطق حساس و مرزی استان اردبیل می باشد  که دارای حدود 62 کیلومت از مرز مشترک با جمهوری آذربایجان را در بر میگیرد این منطقه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بسان سایر مناطق ایران اسلامی به همت مسئولین گامهایی در جهت توسعه این مناطق نیز برداشته شد البته ساکنان این منطقه مردمانی دلسوز و پیروان ولایت فقیه هستند که در دوران جنگ تحمیلی نیز حماسه های بسیاری آفریدند و سرداران بسیاری از جمله سردار شهید عمران همرنگ و تعداد 71 نفر شهید و مفقود الاثر و تعداد 9 نفر جانباز به انقلاب اسلامی تقدیم نمودند

شرایط و وضعیت اقتصادی: موقعیت کوهستانی و نبود زمین های زراعی مرغوب در منطقه باعث شده که اغلب ساکنین این منطقه از طریق دامداری و کشاورزی امرار معاش نمایند بطوریکه این روش بصورت سنتی بوده و علیرغم گذشت چندین سال همچنان به همان روش اداره می شود که این امر باعث شده بدلیل کمبود درآمد حاصله جوانانم این مرز و بوم جهت یافتن لقمه ای نان روانه شهرهای بزرگ شده و به شغل های کاذب روی آورده اند این وضعیت به حالتی مشهود و ملموس است که اغلب روستاها در حواشی و مناطق مرزی خالی از سکنه شده است قابل ذکر است که کشاورزی این منطقه نیز چندان تعریفی ندارد و همه ساله در اثر عوامل طبیعی قسمت عمده ای از آن از بین می رود

مناطق گردشگری و دیدنی: منطقه ارشق به جهت موقعیت حساس و استراتژیکی از دیر باز مورد توجه اقوام و قبایل بوده و این امر باعث شده آثار بسیاری از دورانهای قدیم در این منطقه به چشم بخورد که امامزاده سید عمالدین در 2 کیلومتری قسمت شمالی شهر رضی واقع در روستای رحیم بیگلو جز آثار تاریخی و فرهنگی و بقاع متبرکه بوده که از نوادگان امام موسی کاظم می باشد و یکی دیگر از آثار تاریخی و مذهبی میتوان به داش مسجد واقع در روستای سید بیگلو و قشلاق میر سبحانلو اشاره کرد که همه ساله مخصوصا در روزهای تاسوعا و عاشورا پذیرای خیل عظیمی از مردم منطقه و شهرستانهای دیگر می باشد

یکی دیگر از مناطق تاریخی و دیدنی کاروانسرای شاه عباس صفوی واقع در روستای قانلی بلاغ می باشد که در زمان شاه عباس بعنوان قلعه امنیتی استفاده می شده که در حال حاضر نیز از طرف سازمان میراث فرهنگی مرمت و بازسازی می شود و همچنین قلعه های ارشق و قهقهه از قلاع استراتژیکی زمان صفویان بوده که در حال حاضر نیز با گامتی سترگ قد بر افراشتند  از دیگر آثار تاریخی میتوان به کوه دیگه بر موسوم به شهر بربر با قدمت 500 ساله در قسمت جنوبی شهر رضی و مناظر طبیعی آدام داشی در منطقه معروف به قوردلی با نام مستعار قورد اولیان یعنی محلی که گرگ زوزه میکشد و باغات زیبای شهر رضی اشاره کرد.

 


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:28 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

زیستگاه آقابابا: این زیستگاه در 83 کیلومتری شمال شرقی مشکین شهر، در کوه های آقابابا واقع شده و 70 کیلومتر مربع وسعت و 1200 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این منطقه محل زیست وحوشی مانند کل و بز، گرگ، خرگوش، خوک و کبک است.

 

 

 

زیستگاه حسن دره سی: این زیستگاه با 60 کیلومتر مربع وسعت و 1700 متر ارتفاع از سطح دریا در80 کیلومتری شمال شرق مشکین شهر قرار گرفته و حیواناتی مانند کل و بز، خوک، خرگوش، گرگ، روباه و کبک در آن زندگی می کنند.

زیستگاه هوشنگ میدانی و قره گؤل: این میدان در دامنه شمال غربی کوهستان سبلان به ارتفاع 2725 متر واقع شده است. تالاب قره گؤل نیز با 2820 متر ارتفاع از سطح دریا در قسمت شمال غربی دامنه های هرم کوه و جنوب شرقی زیستگاه هوشنگ میدانی قرار دارد. این منطقه زیستگاه قوچ و میش ارمنی، کبک معمولی، کبک دری و بسیاری از حیوانات و پرندگان وحشی دیگر است.

زیستگاه خروسلو: زیستگاه خروسلو با 120 کیلومتر مربع وسعت و 1200 متر ارتفاع از سطح دریا در 95 کیلومتری شمال شرق مشکین شهر واقع شده و محل زیست انواع وحوش مانند آهو، کل و بز، گرگ، روباه، خرگوش، باقرقره و هوبره است.

زیستگاه موویل: این زیستگاه در بند موویل در جنوب مشکین شهر و در غرب کوه های هرم سبلان واقع شده است و ارتفاع آن از سطح دریا 3200 متر است. در این زیستگاه، قوچ و میش ارمنی، کل و بز از نوع سفید طوقدار، کبک دری، خرس قهوه ای و خاکستری، گرگ، خوک، خرگوش، انواع پرندگان شکاری و لاشخور زندگی می کنند.

زیستگاه سروان دره سی: این زیستگاه با 105 کیلومتر مربع وسعت در 25 کیلومتری جنوب شرقی مشکین شهر قرار گرفته است. در این زیستگاه که 200 متر از سطح دریا ارتفاع دارد، کل و بز، خرس قهوه ای، قوچ و میش(در زمستان)، گرگ، خرگوش، روباه، کبک و کبک دری زندگی می کنند.

زیستگاه شیروان دره سی: این زیستگاه با 75 کیلومتر مربع مساحت و با 2200 متر ارتفاع از سطح دریا، در 20 کیلومتری جنوب شرق مشکین شهر قرار دارد. زیستگاه«شیروان دره سی» محل زندگی دائمی جانورانی مانند کل و بز، خوک، روباه، گرگ، قوچ و میش ارمنی، خرگوش، کبک، کبک دری، قمری، فاخته و شماری از جانوران دیگر و پرندگان مهاجر است.

 


نوشته شده در پنج شنبه 93/7/24ساعت 1:24 صبح توسط sareban نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4   5   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 دانلود آهنگ - قیمت خودرو - قالب وبلاگ