سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیرت

6-الیسع:

پس از الیاس الیسع رهبری قوم را برعهذه گرفت و آنانرا به یگانه پرستی و ترک بت پرستی دعوت نمود وتعدادی چند به او گرویدند لیکن اکثریت به سخنان او گوش ندادند در قرآن تنها دو بار نام ایشان آمده است.86انعام-48ص

7-داود(ع):

داود از سرداران لشکر طالوت بود طالوت همان پادشاهی بود که بوسیله سموئیل نبی از جانب خداوند به بنی اسرائیل معرفی شد تا با لشکریان جالوت بجنگد وقتی سپاهیان طالوت به جالوت برخوردند کسی جرات نکرد به مقابله با او برخیزد داود که جوانی کم سال بود به طالوت گفت اجازه دهید من به مبارزه با جالوت بروم طالوت گفت تو هنوز جوانی بگذار مردی قویتر برود اما او اصرار کرد و سرانجام داود به مصاف جالوت رفت جالوت او را دست کم گرفت و نصیحتش کرد ولی داود او را به مبارزه طلبید آنگاه سنگی در فلاخن قرار داد و رها کرد سنگ بر پیشانی جالوت خورد و بر زمین افتاد لشکریان چون چنین دیدند پا به فرار گذاشتند و لشکریان طالوت پیروزمندانه وارد فلسطین شدند چون طالوت این دلیری را از داود دید او را به سرداری سپاه برگزید و دخترش را بدو داد و پس از وی داود پادشاه بنی اسرائیل شد .در قرآن کریم 21 آیه در خصوص این پیامبر آمده است معجزات این پیامبر عبارتند از:علم وحکمت-ساختن زره-کوهها و پرندگان همراه او تسبیح می کردند-آهن بدست او نرم شد-پرندگان در اختیار او بودند-تسلط بر اجنه و ساختن عمارت مهم توسط آنها و بالاخره تسلط حضرت داود بر امر قضاوت و داوری سرانجام داود پس از یکصد سال زندگی رحلت فرمود در قرآن کریم بدو مورد ازمحاکمات ایشان اشاره شده است.کتاب ایشان زبورکه حاوی150سروداست میباشد

 آیات رامرورمیکنیم

250و251بقره-15تا42نمل-78تا80انبیا-10تا13سبا-17تا29ص-163نسا-55اسرا-105انبیا-12تا19لقمان-178انبیا15تا19سبا

8-سلیمان(ع):

سلیمان فرزند داود است که پس از پدر حکومت بنی اسرائیل را بر عهده گرفت.قرآن کریم طی 23 آیه بخشی از سلطنت این پیامبر و پادشاه را بیان داشته است پس از اینکه سلیمان رهبری قوم خویش را برعهده گرفت مردم را به خداپرستی دعوت نمود و با گسترش عدالت رفاه عمومی را برقرار نمود او تصمیم گرفت به خانه کعبه برود و پس از زیارت در بازگشت در جستجوی هدهد بود زیرا او را نیافت وقتی آمد علت را جویا شد هدهد گفت در اطراف میگشتم به سرزمینی رسیدم که ملکه آن بلقیس است در آنجا مردم بت می پرستند سلیمان گفت این وظیفه ماست که آنها را هدایت کنیم برایش نامه ای نوشت و داد که هدهد آنرا باو برساند وقتی نامه به بلقیس رسید با سرداران خود مشورت کرد و سرانجام تصمیم گرفت به دیدار سلیمان برود و او را از نزدیک ببیند و چون آمد تخت خود را آنجا یافت و با دیدن قصر سلیمان و شوکت او دچارانفعال    گردید و سرانجام ایمان آورد و با سلیمان ازدواج نمود سلیمان در واپسین روزهای حیات ببالای قصر رفت و نظاره میکرد  لیکن عزرائیل جان او را گرفت و او همانجا تکیه بر عصا از دنیا رفت و پس از چند روز ملتفت مرگ او شدند معجزات ایشان عبارتند از:تسخیر باد-تسلط بر دیوان-چشمه مس-و منطق الطیر از ایشان کتاب امثال و حکم بجای مانده است در قرآن کریم به یک مورد از قضاوتهای ایشان اشاره شده است (قضاوت در مورد کشاورزی که مزرعه او مورد تجاوز قرار گرفت) آیات رامرورمیکنیم

  16تا44نمل-79تا82انبیا-30تا40ص-12تا21سبا-102بقره-40نمل-178انبیا-15تا19سبا-15ق-16تا17حشر

9-اسماعیل(صادق الوعد):

اسماعیل یکی از پیامبران بنی اسرائیل و مروج دین یهودی است در قرآن کریم چهار بار نام این پیامبر آمده است او از پیامران صالح خدا بود و اهل خود را به نماز و زکات دعوت می نمود و آنچنان پایبند وعده های خود بود که ایشان را صادق الوعد لقب دادند.55مریم-85انبیا-48ص-86انعام

10-عزیر:

عزیر نبی یکی از مروجین دین یهود است که در زمان بخت النصر و قبل از آن میزیست.در قرآن کریم در 2 ایه از ایشان یاد نموده است در یکی از اندو امده است که عزیر از خانه بیرون آمده است و در راه ویرانه ای را دید و در اندیشه این بود که چگونه خداوند مردگان را زنده میکند بفرمان الهی عزیر بهمراه الاغش همانجا میمیرند و یکصدسال میگذرد و دوباره زنده می شوند و ملتفت قضآیا گردید آنگاه از خداوند طلب بخشش میکندبشهر بازمیگردد ولی همه چیز دگرگون شده بود بدرخانه میرسد دق الباب نموده صدا می کنند کیست او میگوید عزیر میگویند عزیر یکصد سال پیش رفته و برنگشته است او میگوید من عزیرم پاسخ می شنود اگر عزیری دعا کن من نیز همانند تو جوان شوم او همسرش بود دعا کرد و مستجاب شد30توبه-259بقره

11-یونس:

یونس بن متی  از مروجان دین یهود ی و از نوادگان حضرت  نوح و ملقب به ذوالنون و صاحب الحوت      است در قرآن کریم 17 آیه در خصوص زندگی و شخصیت آن بزرگوار آمده است او در شهر نینوا میزیست و مردم را به پرستش خدا دعوت می نمود و 30 سال در این زمینه تلاش کرد اما ثمری چندان نیافت سرانجام تصمیم گرفت از میان آن قوم خارج شود به کنار دریا رسید و سوار بر کشتی شد دریا طوفانی شد تصمیم گرفتند یکی را بقرعه به دریا بیندازند سه بار قرعه کشیده شد بنام یونس افتاد و سرانجام او را بدریا افکندند ماهی بزرگی بفرمان خدا او را بلعید فهمید که اشتباه کرده است از امت خود گریخته است توبه کرد خداوند دعایش را مستجاب نمود و ماهی او را کنار ساحلی انداخت مردمیکه در غیاب یونس متوجه نزول عذاب شده بودند با توصیه مردی زاهد طلب بخشش نمودند و به دنبال یونس گشتند او را یافتند و از او دلجویی نمودند  87و88انبیا-139تا148صافات-48تا50قلم-186انعام-98یونس

12-اشعیاء:

ایشان یکی از پیامبران بنی اسرائیل است و بشهادت رسیدند در قرآن از او یاد نشده است اما برخی از مفسران مفاد آیه 5 اسراء را ناظر به حضرت ایشان می دانند.

13-حنظله بن صفوان:

یکی از پیامبران دین یهودیست که دریمامه45حج-12ق-38فرقان-    می زیست و مسئولیت رهبری اصحاب الرس را بر عهده داشت در قرآن کریم دو بار اشاره به قوم ایشان شده است.

14-زکریا:

زکریا فرزند برخیا از آخرین پیامبران بنی اسرائیل و مروج دین یهودیت که همزمان با ظهور مسیح (ع) بدین ایشان گرویدند و سرانجام بشهادت رسیدند در قرآن کریم در 22 آیه از زندگی ایشان مطرح شده است .

زکریا در معبد مسئولیت هدایت مردم را بر عهده داشت روزی خانواده مریم مادر عیسی را که نذر کرده بودند نزد ایشان آوردند و او تکفل او را بر عهده گرفت .و هر زمان که در محراب بمریم مراجعه میکرد مشاهده میکرد که مائده آسمانی برایش آورده اند روزی زکریا بهنگام پیری آرزوی پسری نمود خداوند خواسته او را اجابت نمود و یحیی را به او بشارت داد و علامت تولد او را سه روز روزه سکوت اعلام نمود سرانجام زکریا بعد از شهادت فرزندش در درون درختی که پنهان شده بود بشهادت رسید. 

   37تا41ال عمران-2تا12مریم-89و90انبیا-85انعام

در پایان این قسمت باید گفت  انبیاء بنی اسرائیل منحصر به آفراد یاد شده نیست بلکه در قرآن از آنان بصراحت یا به اشاره سخن رفته است درحالیکه طبق روآیات اسلامی بنی اسرائیل بیش از 4000 پیامبر داشته اند که نام برخی از آنان در کتاب عهد عتیق آمده است ما نیز اسامی آنان را در اینجا می اوریم.

ناتان-طالوت- بیهو-ارمیا-خرقیال-دانیال-هوشع-یوییل-     -عوبدیاء-میکاه-ناحوم-حبقوق-صفنیاء-حجی-ملاکی-کالیب-جاد-میشا-شعیا.  برخی از آنان دارای کتاب بوده اند که در عهد عتیق بانان اشاره شده است کورش کبیر یا ذوالقرنین در زمان دانیال نبی میزیسته است.

بخش پنجم:عصر عیسی(ع)

(تولد سال 4 قبل از میلاد-عروج  31     بعد از میلاد)

عیسی مسیح(ع) فرزند مریم و نوه عمران یکی از پیامبران اولوالعزم بوده و صاحب شریعت مسیحیت است کتاب ایشان انجیل است که حاوی دستورات بسیاری در خصوص  مسائل اخلاقی و اجتماعی است حواریون ایشان که 12 نفر بودند نسبت به جمع آوری گفتار ایشان اقدام نمودند و هم اکنون در عهد جدید چهار انجیل بنامهای متی     -مرقس- لوقا    -یوحنا موجود است حضرت مسیح که در عبری یسوعا و عمانوئیل نامیده می شود مدت 33 سال عمر کردند و بفرمان الهی هنگامی که قصد کشتن ایشان را داشتند خداوند او را به آسمان برد و هم اکنون ایشان زنده اند و در هنگام ظهور حضرت مهدی همراه ایشان خواهند بود پادشاه زمان حضرت عیسی هرودیس بود.

حواریون ایشان عبارتند بودند از:پطرس-آندریاس-یعقوب-یوحنا-فیلپس     -برتولی-توما-متی-یعقوب-لبئی-شمعون و یهودا    اسخریوطی.

خانواده مریم نذر کرده بودند چنانچه خداوند به آنها فرزندی ذکور عنایت فرماید او را خادم کنیسا کنند لیکن پس از تولد معلوم شد که دختر است و ناراحت شدند لیکن خداوند نذر آنها را پذیرفت و مریم تحویل کنیسا گردید و زکریا متکفل وی شد روزی مریم در محراب مشغول عبادت بود فرشته ای بر او ظاهر میگردد و و بشارت فرزندی باو میدهد او میگوید که مرا کسی ملاقات نکرده و من خطائی مرتکب نشده ام فرشته گفت امر خدا حتمی است مریم باردار شد و خود را از همگان مخفی داشت سرانجام درد زایمان فرا رسید و بدور دست پناه برد و بزیر درختی پناه گرفت و میگفت ای کاش مرده بودم عیسی بدنیا آمد و بمادر خویش گفت غمگین مباش زیر پایت نهری روان است شاخه درخت خرما را تکان ده و از میوه آن تناول کن و با کسی سخن مگو مریم آسوده شد و قدری از خرما و آب برگرفت و رمقی یافت کودک را در آغوش گرفت و نزد خویشان خود رفت آنها از دیدن وضع او در تعجب شدند و گفتند ای خواهر هارون پدرت مرد بدی نبود و نیز مادرت تو این فرزند را بدون شوهر از کجا اوردی او سکوت کرد و به کودک اشاره نمود کودک به امر پروردگار به سخن درامد من بنده پروردگارم او به من کتاب آسمانی داده است و مرا پیامبر نموده است شما را بنماز و زکات و نیکی به پدر و مادر سفارش می کنم موضوع به سرعت در تمام ناصره شیوع پیدا کرد روحانیون دنیا پرست یهودی در مقابل او جبهه گرفتند و او همیشه از ستمدیدگان حمایت میکرد سرانجام در سی سالگی پیامبری خود را آشکار نمود و انجیل به او عطا شد او مردمان را به توحید و عدالت و خدمت بیکدیگر فرامیخواند گروهی به او پیوستند که بعدها حواریون خوانده شدند تبلیغ عیسی(ع) تمام منطقه را فرا گرفت و محافل یهودی بشدت بوحشت افتادند سرانجام تصمیم گرفتند عیسی را دستگیر و بکشند عیسی در بیت المقدس مشغول تبلیغ بود یکی از حواریون بنام یهودا اسخر یوطی به او خیانت کرد و جای او را به سپاهیان دشمن نشان داد و قرار شد تا وی در جمع حواریون حضور یافته و در زمان مناسب عیسی را نشان دهد یهودیان با سپاهی به سوی محل حضرت عیسی روانه شدند و شبانه به آن محل حمله ور شدند بلطف حقتعالی یهودا که شباهت بسیار زیادی به عیسی داشت اشتباها دستگیر شد و بلافاصله به صلیب کشیده شد و عیسی مسیح نزد خداوند رفت عیسی (ع) در انجیل آمدن پیامبر اسلام را پیشگویی نمود و این امر در آیات 6 صف اشاره شده است در مسیحیت اعتقاد به تثلیث است یعنی اب ابن و روح القدس لیکن خداوند اعتقاد به تثلیث را مردود دانسته و مسیح را بنده خدا می داند معجزات آنحضرت عبارتند از:ساختن مرغ از خاک –شفای کور مادرزاد و پیس-زنده کردن مردگان.مسئله عدم تثلیث عیسی در آیات 157 تا 159 نساء آمده است.آیات رامرورمیکنیم

 35تا37و39تا62ال عمران-72تا78و46و110تا120مائده-87و253بقره-57تا65زخرف-91انبی-50مومنون-27حدید-171تا173نسا-30و31توبه-6و14صف-157تا159نسا-17و18مائده27تا13یس-

پس از بالا رفتن مسیح تا ظهور حضرت محمد(ص) تنها سه پیامبر ظهور کردند که مروج دین ایشان بوده اند که عبارتند از:

1-یحیی (ع):

یحیی فرزند زکریا از پیامبران بنی اسرائیل بود که با تولد حضرت مسیح به ایشان گروید و غسل تعمید یافت و سرانجام در راه آن پیامبر بزرگ به شهادت رسید.یحیی با بشارت خداوند به زکریا اعطاء شد او جزء اولین کسانی است که به عیسی ایمان آورد و بعلت حمایت جدی از ایشان سر او را بریده و بشهادت رسانیدندلقب یحیی سید است(39ال عمران) 39تا41ال عمران-90انبیا-7تا15مریم-85انعام

2-خالد بن ستان:

قبر خالد در شهر گنبد استان گلستان است

3-جرجیس نبی(باقیا):

که چندین بار او را شهید نموده لیکن بامر خداوند دوباره زنده میشد.

سرانجام با ظهور پیامبر اسلام(ص) تاریخ مسیحیت پایان گرفت و عصر جدیدی آغاز شد

              ششم-عصرمحمدص (سرگذشت پیامبراسلام)

پیامبر اسلام خاتم پیامبران آورنده دین اسلام در روز جمعه 17 ربیع الاول سال 570 میلادی سال اول عام الفیل در مکه معظمه متولد شدند پدرشان عبدا... و مادرشان آمنه بنت وهب بودند ایشان 51 نسل با حضرت ادم فاصله دارند و از نسل حضرت ابراهیم می باشند سلسله شجره نامه ایشان بترتیب عبارتند از:محمد فرزند عبدا... عبدالمطلب هاشم- عبدمناف-    قصی-کلاب-مره-کعب-لوی- غالب-    -فهر-مالک-نضر-کنانه-خزیمه-مدرکه-الیاس-مضر-نزار-معد-عدنان-ادد-الیسع-همیسع-سلامان-نبت-ازر-حمد-قیدار-اسماعیل-ابراهیم-تارح-ناحور-سروج-رعو-فالج-هود-شالح-ارفکشاد      -سام-نوح-لمک-متوشالح-ادریس-یارد-    -قینان-آنوش-شیث-آدم(ع).

فاصله زمانی ایشان تا حضرت آدم حدود چهارهزار سال و تا عیسای مسیح 570 سال میباشد .ایشان ساکن جزیره العرب بوده و زبانش عربی است در قرآن کریم آیات بیشماریست که ناظر برزندگی وخصوصیات ومسائل ایشان است چراکه قرآن کتابیست خطاب باووجزپاره ای ازآیات که ناظربه انبیاء دیگر و شخصیتهای دیگر میباشد بقیه بنحوی با رسول اکرم(ص) ارتباط دارد.

نام ایشان محمد(ص) است و چهار بار این نام در قرآن آمده است 144 آل عمران-40 احزاب-20ص-29 فتح.

القاب ایشان 35 تاست که در آیات مختلف آمده از جمله احمد-اسوه-امین-بشیر-نذیر-رسول ا...-سراج-شاهد-صاحب-عبدا...-مزمل-مدثر-یس-طه-و کنیه ایشان ابوالقاسم است.تولد ایشان همزمان با سلطنت انوشیروان و بعثت ایشان همزمان با سلطنت خسروپرویز ساسانی است اینک داستان زندگی ایشان بر مبنای کلام وحی و برخی روآیات بیان میگردد.

محمد پیش از طلوع آفتاب روز جمعه 17 ربیع الاول سال 570 میلادی(عام الفیل) از آمنه متولد شد پیش از تولد پدر خود را از دست داد عبدالمطلب جد ایشان تکفل ایشان را برعهده گرفت و چون شیر مادر کافی نبود او را به حلیمه سعیدیه سپردند تا او را به صحرا برده و پرورش دهد محمد از پستان راست او شیر خورد و پستان چپ به فرزند دیگرش لحیه کلبی تخصیص یافت محمد در صحرا در کنار برادران و خواهران رضاعیش پرورش یافت حضور او در آن خانه مایه برکت بود و چون به پنج سالگی رسید او را بمکه آورده و تحویل مادرش نمودند محمد چون با صحرا خو گرفته بود در مکه دلش میگرفت و مدام در فکر سفر بود اولین سفر او به یثرب بود که همراه مادرش رفتند تا نزد دایی خود بمانند محمد مدت یکماه در یثرب اقامت داشت و در آنجا شنا را آموخت و چند بار بمزار پدرش همراه مادر خود رفت سرانجام از آن سفر با خاطراتی خوب بمکه بازگشت در بازگشت در منطقه ابواء مادر بیمار شد و زمین گیر و سرانجام همانجا درگذشت و محمد را تنها گذاشت در این هنگام محمد شش ساله بود که نزد جدش میزیست او در سن 9 سالگی جدش را از دست داد و سرپرستی اش به عهده عمویش ابوطالب قرار گرفت همسر ابوطالب فاطمه بنت اسد مادر حضرت امیر(ع) نهایت محبت را به محمد داشت ایشان 12 ساله بودند که همراه عمویشان بسفر شام رفتند در این سفر در میانه راه به دیری رسیدند و راهب آنجا بحیرا از دیدن او بوجد آمد و به ابوطالب گفت او آینده ای تابناک داردپس از بازگشت از سفر محمد به کار چوپانی مشغول شد روزی در بازار عکاظ همراه عمویش مشغول دیدن بود که مساله جنگ فجار پیش آمد و برخی از قبایل قریش بجنگ با یکدبگر پرداختند جنگ چهار سال طول کشید و خاطراتی در ذهن او باقی گذاشت اینک 20 ساله بود و گاهگاهی به کوه میرفت و در غار حراء به تفکر می پرداخت خاطرات کودکی را بیاد می اورد و بهنگام شب بمکه بازمیگشت اینک محمد 25 ساله است و خدیجه بازرگان قریشی باو پیشنهاد سفر به شام را داد  بار سفر بسته شد و محمد کاروان خدیجه را هدایت کرد او میل دیدار مجدد با بحیرا را داشت اما وی مرده بود سفر با موفقیت پایان یافت و محمد با دستی پر از سود مادی و خاطراتی خوش بمکه بازگشت امانت داری و وقار محمد خدیجه را شیفته او کرد و باو پیشنهاد ازدواج داد خدیجه 40 ساله بود و محمد فرصت خواست و موضوع را با عمویش مطرح ساخت و سرانجام آندو با یکدیگر ازدواج کردند اولین فرزندشان قاسم بدنیا آمد لیکن در سن دو سالگی فوت کرد در این زمان محمد زید پسر 8 ساله ای را بفرزند خواندگی پذیرفت خدیجه اینبار زینب را بدنیا آورد و اینک او چهل سال داشت و روزی در غار حراء به تفکر مشغول بودند ندایی را شنید بخوان محمد در هراس شد صدا دوباره گفت بخوان محمد گفت خواندن نمیدانم صدا گفت بخوان بنام پروردگارت که آفرید ادمی را از لخته خونی بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است همو که قلم آفرید و به آدمی آنچه را که نمیدانست آموخت.محمد آن را بازگو کرد او بسرعت محل را ترک کرد و لرزان به سراغ همسرش آمد خدیجه از او جویا شد فرمود مرا به پیامبری برگزیدند آنگاه خدیجه با او بیعت کرد سپس علی که به آن خانه رفت و آمد میکرد باو گرویدند و بعد هم زید فرزند خوانده اش.سه سال به این منوال گذشت .

فرمان الهی آمد که خویشان خود را آگاه ساز محمد ترتیب طعامی را داد و خویشان خود را دعوت نمود و مطلب را باانان در میان گذاشت عمویش او را پذیرفت ولیکن بقیه او را مسخره کردند ابوجهل و ابولهب او را آزار میدادند لیکن با گرویدن حمزه عموی پیامبر ایشان مورد حمایت حمزه قرار گرفتند.بعلت فشاری که بر مسلمانان وارد میشد در سال پنجم بعثت 15 نفر از مسلمانان بسرپرستی جعفرابی طالب راهی حبشه شدند و مورد استقبال حاکم حبشه قرار گرفتند قریشیان فشار را بر محمد و یارانش افزودند و سرانجام پیامبر و یارانش به شعب ابی طالب پناه بردند و در آنجا به مدت سه سال در سخترین شرایط به سر بردند سرانجام مدت پیمان سپری شد و مسلمانان از آن محل خارج و بمکه بازگشتنددر سال نهم بعثت ابوطالب وفات نمود و یک هفته بعد همسر عزیز پیامبر رحلت فرمود و پیامبر را تنها گذاشتند.شهرت پیامبر به یثرب رسید دو قبیله اوس و خزرج که مدتها بود با هم جدال داشتند برای حل اختلاف به پیامبر مراجعه کردند پیامبر مشکل آنها را حل کرد و آنها مسلمان شدند سرانجام زمان هجرت فرارسید و تصمیم به خروج از مکه گرفتند ابوجهل و یارانش تصمیم گرفتند او را شبانه بکشند لیکن در شب خروج علی بر بستر پیامبر آرمید و پیامبر به اتفاق ابوبکر مکه را ترک کرد و سرانجام وارد یثرب شد و مورد استقبال قرار گرفتند در ورود به یثرب زمام شتر را آزاد نموده تا مکان دلخواه را تعیین کند شتر در پیش خانه ابوایوب انصاری توقف نمود و یثرب مدینه النبی گردید نخستین کار پیامبر پیمان برادری بین انصار و مهاجرین بود سال اول هجرت را به رتق و فتق امور داخلی مسلمانان پرداخت و حکومت اسلامی را بنا نهاد.در سال دوم هجری قبله را از بیت المقدس به کعبه تغییر داد و در میان مسلمانان و کاروان ابوسفیان جنگ بدر درگرفت که به پیروزی مسلمانان انجامید در این سال علی با فاطمه ازداوج کرد.در سال سوم هجری در احد جنگی به تلافی جنگ بدر از سوی ابوسفیان با مسلمانان روی داد و بعلت غفلت برخی از مسلمانان منجر به شکست آنان شد و حمزه عموی پیامبر شهید شد.در سالهای بعد جنگهای متعددی میان مسلمانان و مشرکان یهودان مدینه و منافقان و رومیان در گرفت که به غزوات معروفند از جمله جنگ احزاب یا خندق که در سال پنج هجری روی داد در این جنگ عمر بن عبدود بدست علی (ع) کشته شد .در سال هشتم هجری بعلت شکسته شدن صلح حدیبیه از سوی مشرکان با ده هزار سوارمسلح    بسوی مکه حرکت نمود و آنجا را فتح نمود و آن منطقه را از بت پرستی رهانید در جنگ با بنی النضیر شر یهودیان مدینه را کندند(بنی قریظه) .سرانجام در جنگ خیبر یهودیان را بطور کلی از مدینه بیرون راندند.دو جنگ موته و تبوک نیز با رومیان صورت گرفت .در آخرین حج که به حجه الوداع معروف است پیامبر در بازگشت از حج فرمان ابلاغ خلافت را از خداوند دریافت نمود و در غدیر خم این رسالت را نیز انجام داد.پیامبر در بازگشت از مکه بیمار گشت ودر بستر بیماری درخواست قلم کردند اما اجابت نشد و سرانجام ضمن سفارش خاندان خود در روز 28 صفر سال 11 هجری چشم از جهان فروبست در حالیکه سرشان در دامان علی بود آنحضرت مدت 63 سال عمر کردند و با رحلت ایشان عصر نبوت که از دوران آدم(ع) آغاز شده بود خاتمه یافت و عصر امامت برهبری امام علی(ع) آغاز شد


نوشته شده در یکشنبه 90/9/20ساعت 4:0 عصر توسط sareban نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 دانلود آهنگ - قیمت خودرو - قالب وبلاگ