سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیرت

جالبترین جاده ها و خیابان های دنیا


www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌
خیابان بالدوین که تقریباً در حومه ی شهر دوندین در جنوب نیوزیلند واقع شده، به عنوان شیب دار ترین خیابان جهان شناخته شده است. این خیابان نسبتاً کوتاه 350 متر طول دارد و به سمت شرق از دره ی لیندزی کریک تا سیگنال هیل کشیده شده است. قسمت های پایینی این خیابان شیب معمولی دارد و سطح آن با آسفالت پوشیده شده اما قسمت های بالایی این خیابان بن بست به طور قابل ملاحظه ای شیب دار است وسطح آن با بتن پوشیده شده تا هم مقاومت بیشتری داشته باشد ( چون آسفالت در گرما شل می شود و به سمت پایین سر می خورد) و هم ار زمستان های سرد این شهر امنیت بیشتری داشته باشد. حد اکثر شیب خیابان بالدوین 19 درجه یا 35 درصد است. این یعنی در هر 2.86 متر که به صورت افقی در این خیابان حرکت کنید ارتفاع آن یک متر بیشتر می شود. این شیب مثل بسیاری دیگر از خیابان های این شهر به طور غیر عمدی پیش آمده است. در کشور نیوزیلند خیابان ها بر اساس الگوی شبکه ای و بدون در نظر گرفتن نوع زمین و توسط مهندسان لندن طراحی شده است.
این تقاطع غیر هم سطح در لوس آنجلس کالیفرنیا واقع شده و یکی از پیچیده ترین تقاطع های غیر هم سطح در جهان است.در اینجا ورود و خروج به تمام جهت ها انجام می شود. این تقاطع از سطوح مختلفی از پل ها تشکیل شده که یک شبکه ی پیچیده از راه های مختلف را ایجاد می کند و باعث می شود که روانی ترافیک در دو بزرگ راه درون استانی حفظ شود. این تقاطع غیر هم سطح در سال 1993 افتتاح شد . پل های این تقاطع در 4 سطح مختلف واقع شده اند و هرکدام لاینی مخصوص دسترسی محدود برای موارد اضطراری دارند.
www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌
www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌
www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌
پیچیده ترین میدان جهان ( میدان مجیک – سویندون، انگلستان)
میدان مجیک در انگلستان در سال 1972 ساخته شد و از 5 میدان کوچک تر تشکیل شده که یک دایره را تشکیل می دهند. اسم این میدان از یک سریال تلویزیونی کودکانه به نام میدان جادویی (Magic ) گرفته شده است. این میدان به عنوان چهارمین تقاطع ترسناک انگلستان انتخاب شده است.

 

داستان مادر شوهر

 

دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرو بحث می کردند.
عاقبت یک روز دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!
داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود، همه به او شک خواهند برد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند.
دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقـداری از آن را در غـذای مادر شوهـر می ریخت و با مهربانی به او می داد.
هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: آقای دکتر عزیز، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.
داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم ، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادر شوهرت از بین رفته است.

نوشته شده در دوشنبه 90/7/11ساعت 4:7 عصر توسط sareban نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 دانلود آهنگ - قیمت خودرو - قالب وبلاگ