قابلیت های کلیدی نرم افزار PhotoInstrument v4.5 Build 478: قابلیت های کلیدی نرم افزار AMS Beauty Studio v1.75: قابلیت های کلیدی نرم افزار AMS Beauty Studio v1.75: قابلیت های کلیدی نرم افزار Photo Makeup Editor v1.55: همانگونه که میدانیم آرایش کردن یکی از کارهای روز مره در بین افراد و مخصوصا دختر خانم ها می باشد. این کار علاوه بر هزینه های بسیار سنگین وقت ما را ساعتها مشغول به خود کرده تا آرایش مناسب با خود را به دست آوریم. آیا تا به حال به این فکر کرده اید که بهتر نبود بدون صرف هزینه های بسیار سنگین خرید لوازم آرایشی و تست هر کدام از لوازم و ابزارهای آرایشی و انتخاب یک آرایش دلپسند و مورد نظر خود نرم افزاری بود تا بر روی تصویر خود آرایش را انجام داده و در صورت تمایل آن را بر چهره خود اجرا نماییم. این بار گروه آسان دانلود نرم افزار قدرتمندی را به شما معرفی می کند که بدون داشتن دانش کافی برای آرایشگری و با استفاده از این نرم افزار ما میتوانیم به یک آرایشگر حرفه ای تبدیل بشویم و تصاویر خود و دوستان خود را به وسیله این نرم افزار قدرتمند آرایش نماییم. شما با استفاده از این نرم افزاز یک کیف پر از ابزار و لوازم آرایشی را در اختیار خواهید داشت. نرم افزار قدرتمند MakeUp Instrument شامل مجموعه ابزار برای روتوش تصاویر با استفاده از طراحی دیحیتالی می باشد. شما با کمک این نرم افزار می توانید تصاویر خود را به صورت حرفه ای آرایش نمایید. و تمامی عیوب صورت و پوست، از قبیل چین و چروک پوست، آکنه، خالکوبی لکه ها، زخم ها و لکه های سیاه را بدون استفاده از لوازم آرایشی و به صورت مجازی به سهولت انجام دهید. با نصب این نرم افزار قدرتمند شما صاحب یک جعبه لوازم آرایشی و بهداشتی با تمام لوازم و ابزار آرایشی می شوید. بله درست است شما دیگر نگران تمام شدن رژ لب خود و یا استفاده نادرست لوازم آرایشی نباشد. شما با استفاده از یک کلیک میتوانید چهره خود را آرایش و یا آرایش ها را پاک نمایید. به طور مثال شما با کلیک کردن و انتخاب کردن رژ لب میتوانید رنگهای مختلف را بر روی صورت خود تست نمایید و قشنگ ترین رنگ را برای خود انتخاب کنید. با استفاده از این نرم افزار شما میتوانید بهترین و قشنگ ترین آرایش را برای خود انتخاب نموده و پس از کامل شدن و تست کردن آرایش بر روی صورت خود در دنیای مجازی آن را در دنیای واقعه ای پیاده سازی نمایید. شما با استفاده از یک کلیک میتوانید به کاهش چین و چروک، حذف لکه های پوست (لکه و جوش)، و همچنین از بین بردن قرمزی رنگ چشم روشنایی و کنتراست تصویر خود بپردازید. این نرم افزار با آرایش چهره به شکل طبیعی و تغییر در رنگ مو و رنگ چشم و همچین با داشتن لوازم و ابزار پیشرفته آرایشی و هر آنچه شما از یک نرم افزار آرایشی انتظار دارید در اختیار شما قرار می دهد. برای مثال ابزاهایی همچون ویرایش رنگ لب، اندازه و رنگ مژه ها، رنگ دندان ها، رنگ چشم، رنگ گونه و ... از جمله ابزارهای ارزشمند و کاربردی در این نرم افزار به شمار می روند. در صورتی که شما با نرم افزار محبوب PhotoInstrument کار کرده باشید حتما از این نرم افزار قدرتمند را مورد پسند قرار می دهید. قابلیت های کلیدی نرم افزار MakeUp Instrument v4.3 build 440: لوازم کاشت ناخن O.P.I به همراه DVD آموزشی 2012 #ژل کاشت O.P.I 30 ml از خرید خود لذت ببرید! طول عمر حیوانات بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ یکى از جاهاى هولناک آخرت ((صراط)) است و آن جِسرى است که بر روى جهنم مى کشند و تا کسى از آن نگذرد داخل بهشت نمى شود. و ابن بابویه رحمة الله به سند معتبر از عبدالله بن عباس روایت کرده است که : چون رسید به آل یعقوب آنچه به سایر مردم رسید از تنگى طعام ، یعقوب فرزندان خود را جمع کرد و به ایشان فرمود:اى فرزندان من !شنیده ام که در مصر طعام نیکو مى فروشند، و صاحبش مرد صالحى است که مردم را حبس نمى کند و زود روانه مى کند، پس بروید و از او طعامى بخرید که انشاء الله به شما احسان خواهد کرد. پس فرزندان یعقوب تهیه خود را گرفته و روانه شدند، چون وارد مصر شدند به خدمت یوسف علیه السلام رسیدند، آن حضرت ایشان را شناخت و ایشان او را نشناختند، پس از ایشان پرسید: شما کیستید؟ بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ به سند صحیح از ابوحمزه ثمالى منقول است که گفت : روز جمعه نماز صبح را با حضرت امام زین العابدین علیه السلام در مسجد مدینه ادا کردم ، و چون از نماز و تعقیب فارغ شدند به خانه تشریف بردند، و من نیز در خدمت آن حضرت رفتم ، پس طلبیدند کنیزک خود را که سکینه نام داشت و فرمودند: هر سائلى که به در خانه ما بگذرد البته او را طعام بدهید که امروز روز جمعه است . بقیه داستان در ادامه مطلب بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ ابن بابویه رحمه الله از ابن عباس روایت کرده است که : حضرت یوشع بن نون بعد از حضرت موسى علیه السلام بنى اسرائیل را در شام جا داد و بلاد شام را در میان ایشان قسمت نمود، یک سبط ایشان را فرستاد به زمین بعلیک و آن سبطى بودند که الیاس پیغمبر علیه السلام از آن سبط بود، پس حق تعالى الیاس را بر ایشان مبعوث گردانید ، و در آن وقت پادشاهى در آنجا بود که ایشان را گمراه بود به پرستیدن بتى که آن را بعل مى گفتند چنانچه حق تعالى مى فرماید وان الیاس لمن المرسلین (19) بدرستى که الیاس از پیغمبران فرستاده شده بود. اذ قال لقومه تتقون (20) در وقتى که گفت به قوم خود: آیا نمى پرهیزید از عذاب خدا؟، اتدعون بعلا وتذرون احسن الخالقین (21) آیا مى خوانید و مى پرستید بعل را و ترک مى کنید عبادت بهترین آفرینندگان را؟، الله ربکم ورب آبائکم الاولین (22) خداوند عالمیان که پروردگار شماست و پروردگار پدران گذشته شما، فکذبوه (23) پس الیاس را تکذیب کردند و سخن او را باور نداشتند. شیطان و ((برصیصاى )) عابد .: پیشگویی صریح نوسترآداموس درباره ایران جالبترین نکته در مورد پیشگوئیهاى نوسترآداموس آن است که وى به ندرت نام کشورى را به صراحت و آشکارا ذکر مىکند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان مىکند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد. نوستر به سومین جنگ جهانی در پایان قرن بیستم اشاره داشت که در نیمکره شمالی و بعد از اتحاد دو ابرقدرت بر علیه شرق بوقوع می پیوندد:وقتی قدرتهای نیمکره شمالیبا هم متحد شونددر شرق ترس و هراسی هولناکبر می خیزدروزی دو رهبر بزرگ با یکدیگردوست خواهند شد و سرزمین جدید به اوج اقتدارخواهد رسیدانگاه مردی خونخوار دوباره ظهور خواهد کرد.مرد خونخوار به عنوان سومین ضد مسیح جهان شناخته شده است و در چین ظهور خواهد کرد.سرزمین جدید در مکاشفات نوستر: همان امریکاست.بنابراین نوستر از جنگ بین امریکا و روسیه بر علیه چین سخن گفته است.حتی تاریخ دقیق این جنگ را نیز مشخص کرده است:از 1999هفت ماه گذشتهاز اسمان پادشاه وحشت فرو خواهد امدقبل و بعد از ان جنگ سلطنت خواهد کرد.نیمکره شمالی اسیب فراوان خواهد دید و قحطی عظیمی که در نتیجه افات بوجود می اید نیمکره شمالی را فرا می گیرد (بیشتر پیشگویان سال 1998 و 1999 را پایان جهان به سبب جنگ جهانی سوم ذکر کرده اند) ایران رود پروژه آبراه سراسری ایران امتیازات طرح ایرانرود 1 فراهم آوردن نزدیک به 2 میلیون شغل در ایران 2 تولید و دستیابی به آب آشامیدنی، فراهم آوردن راههای آبرسانی و مبارزه با خشکسالی 3 چندین برابر ساختن نیرو و ارزش ژئوپلیتیکی ایران در گیتی و کاهش نفوذ بیگانه در منطقه 4 بهبود بخشیدن محیط زیست و وضع آب و هوا در بخش خشک و کویری خاور ایران 5 ایجاد آبادانی در محرومترین نقاط خاوری ایران 6 پدید آوردن امنیت و کمک به مبارزه علیه قاچاق مواد مخدر در خاور ایران 7 ایجاد درآمد ابدی برای ایران 8 خنثی یا کم اهمیت نمودن طرح انتقال نفت و گاز از زیر دریای خزر که علیه منافع ملی ایران میباشد 9 پدید آوردن همکاری و همبستگی بیسابقه میان ایرانیان برون مرزی و درون مرزی 10 بازگرداندن سرمایه و اندیشه و مغز به کشور 11 پدید آوردن بندر آزاد در میانه ایران و شکوفایی بازرگانی 12 گسترش چشمگیر دریانوردی و صنعت کشتی سازی 13 ایجاد دو دریاچه و پرورش ماهی و سایر جانداران دریایی صنایع نظامی ایران قبل از انقلاب برنامه های نظامی شاه موجب گردید تا هزینه های نظامی ایران به ناگاه سیر صعودی پیش گیرد. بودجه نظامی کشور بسیار بالا رفته بود و پیش خریده های شاه ، فروشندگان را هم به تعجب وا میداشت . خرید تجهیزات توسط رژیم شاهنشاهی نیازمند آموزش فنی نیروها و آشنایی و بهره گیری بهینه از این تسلیحات بود ، لذا شمار زیادی از متخصصان ، تکنسین ها ، مستشاران نظامی و فروشندگان تسلیحاتی به ایران گسیل می شدند و افسرانی از ایران به کشورهای خارجی فرستاده می شد . در اواسط سال 1977 بالغ بر 31 هزار مستشار آمریکایی در ایران به سر می بردند که این تعداد در سال 1978 به 45 هزار نفر رسید . حضور این افراد باعث گردید که آمریکاییها حق هرگونه ابتکار و خلاقیت را از نیروهای داخلی سلب کرده و اداره امور ارتش را راسا بر عهده گیرد . از لحاظ صنایع دفاعی آنچه قبل از انقلاب تولید می شد ، صرفا تولید سلاحها و مهمات سبک بود که نهایتا تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به تولید فشنگهای سبک و نیمه سنگین تیربار ژ3 ، اسلحه ژ3 ، و فشنگ سلاح های کمری محدود می شد . در امور خدماتی و تعمیر و نگهداری نیز ما حق هیچ گونه دخالتی نداشتیم و با توجه به زیر ساختهای موجود فقط آمریکایی ها حق فعالیت در این امور را داشتند طوری که برای تعویض حتی یک پیچ ساده باید آمریکایی ها را صدا می کردیم. یکی از شعار های محوری انقلاب اسلامی استقلال بود ، استقلال ،که نقطه مقابل وابستگی اشت . لذا به هر میزان که نقطه وابستگی کشور کم شود میزان استقلال بیشتر می شود. بعد از انقلاب همانطور که بیان شد قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به نیروی نظامی ما حتی اجازه نمی دادند به قطعات دست بزند و کل سیستم در اختیار آمریکا بود. بعد از پیروزی انقلاب شرایط متحول شد و تحولات چشمگیری خصوصا در مقطع دفاع مقدس پدید آمد ، جنگ تحمیلی واقعیتهایی را تحمیل میکرد که نتیجه آن شکل گیری صنایع دفاعی بود. بسیاری از سلاحهایی را که قبل از انقلاب نه تولید می شد و نه اجازه تولید آن را می دادند از رهگذر جنگ و تحریم اقتصادی و با طراحی مهندسی معکوس در داخل شکل گرفت . هر قدر فشار ها بیشتر شد خودباوری صنعت دفاعی بیشتر متبلور گردید .هم اکنون جمهوری اسلامی از بزرگترین توان و قدرت بازدارندگی موشکی برخوردار است که از یک طرف تماما بومی و از سوی دیگر تحت اختیار نیروهای داخلی قرار دارد و با هزینه اندک این همه امکان فراهم شده است. پیدایش توان موشکی صنایع و توان موشکی ایران در شرایطی شکل گرفت و تکامل یافت که امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی در معرض تهدید قرار گرفته بود. در واقع از همان زمانی که موشکهایی از سوی رژیم مخلوع بعثی به سوی شهرهای کشورمان سرازیر شد و مردو ایران جواب دادند « موشک جواب موشک » این حس در متخصصان صنایع دفاعی کشور پدید آمد که باید به این خواسته به حق مردم پاسخ گویند که با عنایات خداوند متعال این صنعت بسیار پیچیده به همت متخصصان داخلی شکل گرفت . نکته جالب اینکه متخصصین شاغل در صنایع موشکی ، صنایع موشکی ایران را به علت کاملا بومی بودن «Made in SHIA» می گویند. معرفی برخی از تولیدات صنایع موشکی: 1. موشک شهاب 3 : ( برد ؟2500 کیلومتر / درصد خطا 2 در 10000 ) 2. موشک فاتح 110 : ( یکی از دقیق ترین موشکهای موجود در داخل کشور با سوخت جامد ) 3. موشک توفان : ( یکی از پیشرفته ترین موشکهای ضد زره با عمق نفوذ 760 میلیمتر و برد 3850 متر و دارای سیستم " ضد جمینگ " تا دشمن نتواند آن را منحرف سازد و و مجهز به سیستم دید در شب وقابل شلیک از بالگرد های کبرا ) 4. موشک تندر : ( طراحی شده جهت مقابله با زره های واکنشگر ) 5. راکت صاعقه : ( طراحی شده جهت نابودی نفرات دشمن و دارای 40 میلیمتر طول می باشد و اهمیت آن به جهت برد ، مقدار ترکشها و قدرت انفجاری آن می باشد و پرواز آن در هوا بدون صدا می باشد ) 6. موشک صیاد1و2 : ( که جهت نابودی بمب افکنها و هواپیماهای شناسایی دشمن طراحی شده و زمین به هوا می باشد که به تولید انبوه رسیده است ) 7. موشک شهاب ثاقب : ( موشک سطح به هوای شهاب ثاقب موشکی کوتاه برد جهت دفاع ضد هوایی در ارتفاع پایین و بسیار پایین است و دارای ردیاب و سیستم هدایت فرماندهی و کنترل بیسیمی است .و دارای سرجنگی 14 کیلوگرمی و دارای ماسوره زمانی « ایر » می باشد که درصد خطای آن 4 درصد می باشد . 8. موشک میثاق1و2 : ( این موشک نمونه مدرنیزه شده استینگر می باشد که از روی شانه پرتاب می شود که دارای سیستم هومینگ غیر عامل مادون قرمز با قابلیت تهاجمی در تمامی جهات است ) 9. موشک کروز: ( طراحی شده جهت استفاده در هواپیما و شناور . که بر برروی شناور های ذوالفقار 1400 و ذوالجناح نصب شده و این شناور ها با سرعت 90 کیلومتر حرکت کرده و همزمان اقدام به شلیک این موشک می کنند. 10. موشک دریایی نور : یشرفت در صنایع هوایی متخصصان هوایی کشورمان هم اکنون بر روی کلیه هواپیماهای تجاری و نظامی در حال تحقیقات هستند و قادرند تمام این هواپیما ها و بالگرد ها را اور هال و تعمیر اساسی کنند. چنین توانمندی ای در کل منطقه وجود ندارد حتی توانایی هواپیماهای پهن پیکر ایرباس و بوئینگ وجود دارد. آشیانه فجر وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بزرگترین سازه فلزی است که تاکنون در کشور و خاورمیانی ساخته شده است و همزمان 8 تا 12 هواپیمای پهن پیکر می تواند در آن قرار گیرد. قطعه سازی در صنایع هوایی حرف اول را میزند . قبل از انقلاب اسلامی هیچ کاری در این زمینه انجام نشده بود . کارخانه « بل » ایجاد شده بود و تنها در حد چکهای اولیه بر روی بالگرد ها انجام میشد . هم اکنون شرکت «پنها» هم هلیکوپتر های «شباویز» و «2091» و هلیکوپتر های «شاهد» را تولید می کند و هم تعمیرات اساسی سنگین را انجام می دهد . در طراحی هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته ، صنایع هوایی ایران موفق شده است هواپیماهای «ابابیل» ، «مهاجر1و2و3و4» ، «هدهد» و «صاعقه 1و2» را تولید کند. این هواپیماها با هزینه بسیار پایین و تکنولوژی روز ساخته شده است. هواپیمای بدون سرنشین مهاجر 1و2و3و4 با کاربرد مراقبت هوایی ، شناسایی ، جنگ الکترونیکی ، رله ی ارتباطی ، دیده بانی ، هدف یابی ، هدایت آتش توپخانه ، کنترل نوار مرزی جهت مبارزه با قاچاقچیان ، کنترل ترافیک شهری و عکسبرداری جهت تهیه نقشه های جغرافیایی است که می توانند سلاحهای کوچک را حمل و پرتاب کنند. در زمینه هواپیماهای جنگی هواپیمای من به ایرانی بودنم میبالم من افتخار میکنم که یک ایرانی هستم خداوند پشت پناه کشور و مردم ما باشه خداوند دست دشمنان کشورمون که همیشه دست طمع به کشور ما را داشته و دارن را خار و ذلیل کنه که تو کشور خودشون هیچ منبع در امدی ندارن جز ساخت اسلحه که مردم به جون هم بندازن تا جنس اسلحه هاشون که ازآهنی که کیلوی 10000ریال هم نمیشه به قیمت 2000000ریال میفروشن مرگ بر امریکا مرگ بر انگلیس شیطان مرگ بر اسراییل غاصبگر
همیشه یکی از مواردی که کاربران به آن توجه دارند این است که آیا ابزاری هست که بتواند چین و چروک های موجود در تصاویری که با دوربین های دیجیتالی گرفته شده اند را ویرایش نموده و از بین ببرد؟ شاید اولین نرم افزاری که به ذهن می رسد همان ابزار معروف Adobe یعنی Photoshop باشد. در این که این نرم افزار بهترین نرم افزار دنیا در زمینه ویرایش تصاویر به شمار می رود شکی نیست اما استفاده از آن هم به همین آسانی ها نبوده و نیاز به یادگیری داشته و کسانی در استفاده از این ابزار موفق هستند که به صورت حرفه ای با آن کار کرده و انواع ترفند های آن را بتوانند در جای مورد نظر استفاده کنند. پس چاره کار در مورد روتوش تصاویر چیست؟ نرم افزاری در زمینه ویرایش و روتوش تصاویر وجود دارد که در کمترین زمان ممکن و به فاصله ی چند کلیک ساده، کارهای اعجاب آوری را انجام می دهد، به طوری که اگر کسی تصاویر اولیه را ندیده باشد باور نخواهد کرد که تصاویر مورد ویرایش قرار گرفته است. این نرم افزار در حقیقت یه گریمور حرفه ای برای ویراستارهای تصاویر است. ابزاری که در مورد آن صحبت می کنیم PhotoInstrument نام دارد. نرم افزاری بسیار کم حجم که در نوع خود تقریبا کم نظیر و یا حتی بی نظیر است. از جهاتی این نرم افزار بسیار ساده است اما از جهت دیگر استفاده از آن هم فوق العاده آسان است. تنها با انتخاب تصویر مورد نظر و سپس انتخاب براش مناسب می توان تصویری با نهایت خلاقیت را بدست آورد. در PhotoInstrument قابلیت ویرایش، روتوش، نقاشی و ساخت تصاویری که به نظر برسد به دست یک عکاس حرفه ای گرفته شده است، وجود دارد. کاربران اگر نگاهی به سایت سازنده و بخش گالری تصاویر این سایت داشته باشند متوجه هنرنمایی این نرم افزار حتی با همین امکانات ساده هم خواهند شد. نسخه جدید این ابزار را می توانید از سایت آسان دانلود و به صورت کاملا کرک شده دریافت نمائید و از ویرایشی ساده اما جذاب و حرفه ای نهایت استفاده را ببرید.
قابلیت های کلیدی نرم افزار PhotoInstrument v4.5 Build 478:
- آسان بودن استفاده از نرم افزار
- سرعت عمل در انجام کارها
- ابزاری کم حجم و بی نظیر نسبت به ابزارهای مشابه
- نهایت کیفیت در ذخیره سازی تصاویر
- دارای بیش از 15 براش
- استفاده از زبان های مختلف در نرم افزار
- نور، رنگ، تیره کردن، کپی کردن، از بین بردن قرمزی چشم و ...
- لذت نقاشی، ویرایش و روتوش تصاویر با PhotoInstrument
- وجود قابلیت هایی که تمامی رنگ ها و نور در براش ها قابل تنظیم است
- دارای قابلیت تبدیل تصویر به عکس هایی که با دوربین های عکاسی گرفته شده اند
- پشتیبانی کامل از زبان شیرین فارسی
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ... ادامه مطلب ...
- آسان بودن استفاده از نرم افزار
- سرعت عمل در انجام کارها
- ابزاری کم حجم و بی نظیر نسبت به ابزارهای مشابه
- نهایت کیفیت در ذخیره سازی تصاویر
- دارای بیش از 15 براش
- استفاده از زبان های مختلف در نرم افزار
- نور، رنگ، تیره کردن، کپی کردن، از بین بردن قرمزی چشم و ...
- لذت نقاشی، ویرایش و روتوش تصاویر با PhotoInstrument
- وجود قابلیت هایی که تمامی رنگ ها و نور در براش ها قابل تنظیم است
- دارای قابلیت تبدیل تصویر به عکس هایی که با دوربین های عکاسی گرفته شده اند
- پشتیبانی کامل از زبان شیرین فارسی
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ... طریقه فعالسازی : برنامه کرک شده است و نیازی به سریال ندارد
دانلود رایگان نرم افزار با لینک مستقیم - 2.70 مگابایت |
پسورد فایل زیپ : www.asandownload.com
تصویری از محیط کرک شده ی برنامه
تصویری از محیط برنامه
سایت سازنده
لینک منبع:آسان دانلود
نرم افزار قدرتمند AMS Beauty Studio که در زمینه بهبود کیفیت تصاویر، همچنین دارای ابزاری جهت ارائه پیشرفته ترین استودیو زیبایی می باشد. شما می توانید با استفاده از این نرم افزار یک آرایشگاه حرفه ای با تمامی امکانات را داشته باشید. با ابزارهای مختلف در این نرم افزار قدرتمند میتوانید لک ها و چروک های پوست را به راحتی از میان برده و به عکسهای خود جذابیت دو چندان دهید. در این نرم افزار ابزارهای گوناگونی وجود دارد که برخی از این ابزار عبارتند از: ماتیک لب، مداد چشم، سایه چشم، ابزار حذف لک و چین و چروک و ابزاری برای تغییر شکل و اندازه اجزای صورت می باشد. این نرم افزار علاوه بر محیط جذاب و کاربر پسند با استفاده از چند کلیک ساده و در عرض چند دقیقه میتوانید تصاویر خود را با ابزارهای پیشرفته آن جادویی کنید.
- اعمال ماتیک لب، رژ، سایه چشم، پودر صورت و انواع ابزار آرایشی
- اعمال خط چشم و امکان تغییر رنگ چشم
- امکان کاهش یا حذف چین و چروک صورت و ترمیم لکه ها و ضایعات پوستی
- زیباتر کردن چهره افراد و درخشان جلوه دادن تصاویر
- امکان روشن کردن و جذاب سازی پوست صورت
- امکان تنظیم درخشندگی، کنتراست و رنگ صورت
- بهبود کیفیت عکس و از بین بردن نویز ها
- نهایت کیفیت در ذخیره سازی تصاویر
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ... ادامه مطلب ...
- اعمال ماتیک لب، رژ، سایه چشم، پودر صورت و انواع ابزار آرایشی
- اعمال خط چشم و امکان تغییر رنگ چشم
- امکان کاهش یا حذف چین و چروک صورت و ترمیم لکه ها و ضایعات پوستی
- زیباتر کردن چهره افراد و درخشان جلوه دادن تصاویر
- امکان روشن کردن و جذاب سازی پوست صورت
- امکان تنظیم درخشندگی، کنتراست و رنگ صورت
- بهبود کیفیت عکس و از بین بردن نویز ها
- نهایت کیفیت در ذخیره سازی تصاویر
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ... طریقه فعالسازی :
- پس از دانلود برنامه توسط نرم افزار WinRar فایلها را از حالت فشرده شده خارج نمایید.
- قبل از نصب نرم افزار اتصال اینترنت خود را قطع کنید و سپس اقدام به نصب نرم افزار نمایید.
- برای کرک کردن از شماره سریال نامبر در فایل Serial.txt استفاده نمایید تا نرم افزار شما به صورت کامل کرک شود. حالا میتوانید بدون محدودیت از نرم افزار استفاده نمایید. دانلود رایگان نرم افزار با لینک مستقیم - 2.97 مگابایت |
پسورد فایل زیپ : www.asandownload.com
تصویری از محیط برنامه
سایت سازنده
لینک منبع:آسان دانلود
همانطور که می دانید، آرایش صورت پیش از گرفتن عکس، برای ایجاد چهره ای جذاب و روشن خصوصا در خانم ها، امری لازم و حیاتی به شمار می رود...! شاید شما هم از جمله افرادی باشید که نگرانی گرفتن عکس های خود بدون آرایش صورت و پیش بینی های قبلی در موقعیت های ویژه را دارید. از طرفی گاهی مواقع پیش می آید که کیفیت پایین تصاویر دوربین،درجه نور نامناسب و یا حتی تغییراتی در صورت، نگرانی تان را دوچندان می کند. نرم افزار Photo Makeup Editor همانطور که از نامش بر می آید ابزاری بسیار جالب و قدرتمند برای آرایش و ویرایش حرفه ای تصاویر با ایجاد تغییرات واقعی و جلوه های طبیعی در عکس های دیجیتال است. این نرم افزار با آرایش چهره به شکل طبیعی و تغییر در رنگ مو و یا حتی با جراحی پلاستیک دیجیتالی صورت به شکلی واقعی، هر آنچه را که کاربر انتظار دارد، در اختیارش قرار می دهد. برای مثال ابزاهایی همچون ویرایش رنگ لب، اندازه و رنگ مژه ها، رنگ دندان ها، رنگ چشم، رنگ گونه و ... از جمله ابزارهای ارزشمند و کاربردی در این نرم افزار به شمار می روند.
قابلیت های کلیدی نرم افزار Photo Makeup Editor v1.55:
- اعمال ماتیک لب، رژ، سایه چشم، پودر صورت و ....
- اعمال خط چشم و امکان تغییر رنگ چشم
- امکان کاهش یا حذف چین و چروک صورت و ترمیم لکه ها و ضایعات پوستی
- امکان تغییر شکل و تنظیم ابعاد بدن و صورت (جراحی پلاستیک!)
- امکان روشن کردن و جذاب سازی پوست (برنزه کردن!)
- امکان تغییر حالات چهره و ایجاد لبخندی جذاب در صورت
- امکان تنظیم درخشندگی، کنتراست و رنگ صورت
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ... ادامه مطلب ...
- اعمال ماتیک لب، رژ، سایه چشم، پودر صورت و ....
- اعمال خط چشم و امکان تغییر رنگ چشم
- امکان کاهش یا حذف چین و چروک صورت و ترمیم لکه ها و ضایعات پوستی
- امکان تغییر شکل و تنظیم ابعاد بدن و صورت (جراحی پلاستیک!)
- امکان روشن کردن و جذاب سازی پوست (برنزه کردن!)
- امکان تغییر حالات چهره و ایجاد لبخندی جذاب در صورت
- امکان تنظیم درخشندگی، کنتراست و رنگ صورت
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ... طریقه فعالسازی :
- پس از دانلود برنامه توسط نرم افزار WinRar فایلها را از حالت فشرده شده خارج نمایید.
- قبل از نصب نرم افزار اتصال اینترنت خود را قطع کنید و سپس اقدام به نصب نرم افزار نمایید.
- در مرحله آخر می بایستی تیک مربوط به اجرای برنامه را برداشته تا برنامه اجرا نگردد.
- در صورتی که برنامه به صورت خودکار اجرا شد. از محیط نرم افزار خارج شوید، لازم به ذکر است در برخی از برنامه ها نرم افزار مورد نظر به صورت کامل بسته نشده و آیکون آن در نوار وظیفه شما نمایان می شود و شما می بایستی با کلیک راست کردن بر روی آیکون برنامه و انتخاب گزینه ی Exit یا Quit برنامه را از حالت اجرا خارج نمایید.
- برای کرک کردن از شماره سریال نامبر در فایل Serial.txt استفاده نمایید تا نرم افزار شما به صورت کامل کرک شود. حالا میتوانید بدون محدودیت از نرم افزار استفاده نمایید. دانلود رایگان نرم افزار با لینک مستقیم - 3.17 مگابایت |
پسورد فایل زیپ : www.asandownload.com
سایت سازنده
لینک منبع:آسان دانلود
قابلیت های کلیدی نرم افزار MakeUp Instrument v4.3 build 440:
- اعمال ماتیک لب، رژ، سایه چشم، پودر صورت و انواع ابزار آرایشی
- دارای ابزار مسواک برای سفید کردن دندانها
- دارای ابزار شامپو برای تمیز کردن موها
- اعمال خط چشم و امکان تغییر رنگ چشم
- پشتیبانی از زبانهای مختلف از جمله زبان شیرین فارسی
- امکان کاهش یا حذف چین و چروک صورت و ترمیم لکه ها و ضایعات پوستی
- امکان روشن کردن و جذاب سازی پوست صورت
- امکان تنظیم درخشندگی، کنتراست و رنگ صورت
- نور، رنگ، تیره کردن، کپی کردن، از بین بردن قرمزی چشم و ...
- زیباتر کردن چهره افراد و نرم جلوه دادن صورت
- امکان تغییر مقیاس عکس و چرخاندن عکس
- ابزاری کم حجم و بی نظیر نسبت به ابزارهای مشابه
- نهایت کیفیت در ذخیره سازی تصاویر
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ... ادامه مطلب ...
- اعمال ماتیک لب، رژ، سایه چشم، پودر صورت و انواع ابزار آرایشی
- دارای ابزار مسواک برای سفید کردن دندانها
- دارای ابزار شامپو برای تمیز کردن موها
- اعمال خط چشم و امکان تغییر رنگ چشم
- پشتیبانی از زبانهای مختلف از جمله زبان شیرین فارسی
- امکان کاهش یا حذف چین و چروک صورت و ترمیم لکه ها و ضایعات پوستی
- امکان روشن کردن و جذاب سازی پوست صورت
- امکان تنظیم درخشندگی، کنتراست و رنگ صورت
- نور، رنگ، تیره کردن، کپی کردن، از بین بردن قرمزی چشم و ...
- زیباتر کردن چهره افراد و نرم جلوه دادن صورت
- امکان تغییر مقیاس عکس و چرخاندن عکس
- ابزاری کم حجم و بی نظیر نسبت به ابزارهای مشابه
- نهایت کیفیت در ذخیره سازی تصاویر
- سازگار با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7
- و ... دانلود رایگان نرم افزار با لینک مستقیم - 5.51 مگابایت |
پسورد فایل زیپ : www.asandownload.com
تصویری از محیط برنامه
سایت سازنده
لینک منبع:آسان دانلود
Opi Nail Acrylics Absolute Trial Kit
کیت لوازم کاشت ناخن پودر O.P.I
به همراه قالب های کاشت ناخن به
روش جدید کاشت پودر و دی وی دی آموزشی 2012
کیت لوازم کاشت ناخن O.P.I شامل :
# لیکوئید O.P.I 60 ml
# پودر شفاف O.P.I ( CLEAR POWDER ) 20 gr
# پودر صورتی O.P.I ( PINK POWDER ) 20 gr
# پرایمر دوبل O.P.I 7.5 ml
# ضد قارچ O.P.I 30 ml
# قالب کاشت ناخن 10 عدد
# روکش انگشتان در مراحل کاشت ناخن 10 عدد O.P.I
# دی وی دی آموزشی کاشت ناخن به روش پودر و کاشت
ناخن با استفاده از قالب ( روش جدید کاشت ناخن )
اهداء راهنمای فارسی آموزش کاشت ناخن به روش پودر و
کاشت ناخن با قالب
به همراه
وی سی دی های آموزش تصویری طراحی روی ناخن
سی دی ژورنال عکس طراحی روی ناخن 2012
کیت کامل لوازم کاشت ناخن O.P.I
در فروش ویژه 180,000 تومان
جهت کسب اطلاعات بیشتر ، ثبت سفارشات و ارسال با
شماره های :
04513364313علیزاده
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن.
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...
به سلامتی همه مادرای دنیا...
خورشید
هر روز
دیرتر از پدرم بیدار می شود
اما
زودتر از او به خانه بر می گردد !
به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن
ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !!!
نه مرگ ،
نه ترس ،
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛
..
10سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت...
..
20سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت....
... ... ... ... ..
30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه...!!!
..
باباش گفت چرا گریه میکنی..؟
..
گفت: آخه اونوقتا دستت نمیلرزید...! :(
که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود…
دست پر مهر مادر
تنها دستی ست،
که اگر کوتاه از دنیا هم باشد،
از تمام دستها بلند تر است...
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟
پسر میگه : من..!!
... ... ...
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!
پسر میگه : بازم من شیرم...
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟
پسر میگه : بابا تو شیری...!!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا...
به سلامتی هرچی پدره
مادر
تنها کسیست که میتوان "دوستت دارم"هایش رااا باور کرد
حتی اگر نگوید...
اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش!
مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن....
تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت...!
و زنان مادر؛
قداست پیامبران را توانستهاند به زیر سوال ببرند؛
ولی قداست مادران را هرگز..!
ممماااااااااااادددددددررررررر..............
تو 15 سالگی : " ولم کنین "
تو 20 سالگی : " مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
... ... ...
تو 25 سالگی : " باید از این خونه بزنم بیرون"
تو 30 سالگی : " حق با شما بود"
تو 35 سالگی : "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو 40 سالگی : " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!"
تو هفتاد سالگی : " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن ...!
بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم...
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست ...
آیا می دانید کدام حیوان ، بیشترین طول عمر را دارد ؟
آیا میدانید طول عمر انواع حیوانات با هم متفاوت است ؟
آیا دلتان می خواهد که با طول عمر بعضی از آنها آشنا شوید ؟
در روایات وارد شده است که از مو باریک تر و از شمشیر برنده تر و از آتش گرم تر است ، و مؤ منان خالص به راحتى مانند برق از آن مى گذرند و بعضى با دشوارى مى گذرند اما نجات مى یابند، و بعضى از عقبات آن ، به جهنم مى افتند و آن در آخرت ، نمونه صراط مستقیم دنیا است که دین حق و راه ولایت و متابعت حضرت امیرالمؤ منین و ائمه طاهرین از ذریه او صلوات الله علیهم اجمعین است و هر که از این صراط عدول و میل به باطل کرده است ، از گفتار یا کردار، از همان عقبه از صراط آخرت مى لرزد و به جهنم مى افتد و صراط مستقیم سوره حمد، اشاره به هر دو است .
علامه مجلسى (رحمه الله علیه ) در حق الیقین از کتاب عقاید شیخ صدوق (رحمه الله ) نقل کرده که فرمود: اعتقاد ما در عقباتى که در راه محشر است آنست که هر عقبه اى اسم واجب و فرضى است از اوامر و نواهى الهى ، پس انسان به هر عقبه اى که مى رسد اگر تقصیرى کرده است در آن عقبه او را هزار سال نگه مى دارند و حق خدا را از او مى خواهند اگر از عهده آن با عمل صالحى که از پیش فرستاده بیرون آمد و یا رحمت خدا شامل حالش شد از آن نجات مى یابد و به عقبه دیگر مى رسد، پس پیوسته او را از عقبه اى به عقبه دیگر مى برند و نزد هر عقبه سؤ ال مى کنند از آنچه که او انجام داده است پس اگر از همه سلامت بیرون رفت منتهى مى شود به دار بقاء، پس حیاتى مى یابد که هرگز مرگ در آن نمى باشد و سعادتى مى یابد که شقاوت در آن نیست و در جوار خدا با پیغمبران و صدیقین و شفعاء و صالحان از بندگان خداى تعالى ، ساکن مى شود و اگر او را در عقبه اى حبس کنند و از او حقى را که تقصیر در آن کرده بخواهند دیگر راه نجاتى نخواهد داشت و با لغزش قدمهایش به درون جهنم مى افتد و این عقبات بر روى صراط است و نام یکى از این عقبات ولایت است که همه خلایق را نزد آن عقبه باز مى دارند و از ولایت امیرالمؤ منین (ع) و ائمه بعد از او (علیهم السلام ) سئوال مى کنند اگر به وظایف خود عمل کرده است نجات مى یابد و مى گذرد و گرنه به جهنم مى افتد چنانکه حق تعالى فرموده است : وقفوهم انهم مسئولون (29) و اهم عقبات ، ((مرصاد)) است ؛ ان ربک لبالمرصاد و حق تعالى مى فرماید: به عزت و جلال خود سوگند یاد مى کنم که ظالمى از آن نمى گذرد تا کیفر شود و عقبه دیگر رحم است ، و اسم دیگرى امانت است و اسم دیگرى نماز، و بنام هر وظیفه و تکلیفى عقبه اى هست که انسان را در آن نگه مى دارند و به بازرسى و پرس و جوى او مى پردازند.
از حضرت امام محمد باقر (ع) روایت کرده است که چون این آیه نازل شد: و جى ء یومئذ بجهنم یعنى و بیاورند در آن روز جهنم را، از حضرت رسول صلى الله علیه و آله پرسیدند معنى این آیه چیست ؟ فرمود که روح الامین مرا خبر داده که چون حق تعالى اولین و آخرین را در قیامت جمع کند، جهنم را با هزار مهار با صد هزار ملک در نهایت شدت و غلظت ، بکشند و بیاورند و صدائى از آن برمى خیزد که اگر خدا بخواهد همه را نابود مى کند و همه فریاد زنند: رب نفسى نفسى پروردگارا جان مرا جان مرا نجات ده . و تو اى پیغمبر خدا ندا کنى : امتى امتى و از براى امت خود دعا کنى . پس صراط را بر روى آن بگذارند، که از مو باریکتر و از شمشیر برنده تر، و در آن سه شاخه است بر یک شاخه مساءله امانت و صله رحم است ، و بر دوم نماز، و بر سوم عدالت پروردگار عالمیان . سپس دستور مى دهند که مردم از آنها بگذرند، پس در عقبه اول صله رحم و امانت ایشان را نگه مى دارد، و اگر از این عقبه نجات یافتند عدالت الهى ایشان را نگه مى دارد؛ و اشاره به این است آنچه حق تعالى فرموده : ان ربک لبالمرصاد ((هر آینه پروردگار تو بر سر راه یا کمینگاه است )) و مردم بر صراط مى روند و بعضى به دست چسبیده اند و بعضى یک پایش لغزیده با پاى دیگر، خود را نگه مى دارد و ملائکه بر دور ایشان ایستاده و دعا و ندا مى کنند که اى خداوند حلیم بردبار، به فضل و کرم خود آنها را ببخش و ایشان را سالم عبور ده و مى بینى که مردم خطا کار در آتش جهنم مى ریزند، پس کسى که به رحمت خدا نجات یافت و گذشت مى گوید: الحمد لله ، حمد مى کنم خداوندى را که مرا نجات داد بعد از آنکه ناامید شده بود هر آینه پروردگار ما آمرزنده است .
ثقه جلیل ، حسین بن سعید اهوازى از حضرت امام محمد باقر (ع) روایت کرده که مردى نزد حضرت ابى ذر رضى الله عنه آمد و او را به زائیدن گوسفندش بشارت داد پس گفت : اى ابوذر مژده باد تو را که گوسفندانت اولاد آورده و بسیار شدند. فرمود: زیادى آنها مرا خوشحال نمى سازد و بهتر است که تعداد آنها برایم کمتر باشد زیرا زیادى آنها مرا گرفتار مى سازد؛ همانا شنیدم که پیغمبر خدا فرمود: بر دو طرف صراط، روز قیامت عقبه رحم و امانت است پس کسى که صله رحم و اداء امانت کرده باشد، از آن بگذرد و آن دو طرف صراط نمى گذارند که در آتش بیفتد. و در روایت دیگر است که اگر خیانت کننده در امانت و قطع کننده رحم بخواهد بگذرد، با این دو خصلت ، عملى دیگر او را نفع ندهد و صراط او را در آتش مى افکند.
((حکایت :))
سید اجل اکمل مؤ ید، علامه نحریر بهاء الدین سید على بن سید عبدالکریم نیلى نجفى که جلالت شاءنش بسیار و مناقبش بى شمار است و تلمیذ شیخ شهید و فخر المحققین است در کتاب ((انوار المضیئة )) در ابواب فضایل حضرت امیرالمؤ منین (ع) به مناسبتى این حکایت را از والدش نقل کرده که در قریه نیله که قریه خوشان باشد شخصى بود که تولیت مسجد آن قریه با او بود روزى از خانه بیرون نیامد، او را طلبیدند عذر آورد که نمى توانم ، چون تحقیق کردند معلوم شد که بدن او با آتش سوخته غیر از دو طرف رانهاى او تا طرف زانوها و دیدند درد و الم او را بى قرار کرده ، سبب آنرا از او پرسیدند، گفت : در خواب دیدم که قیامت برپا شده و مردم به داخل جهنم مى ریزند و من از آن کسانى بودم که مرا به بهشت فرستادند همین که رو به بهشت مى رفتم به پلى رسیدم که عرض و طول آن بزرگ بود، گفتند که این صراط است پس از آن عبور کردم و هر چه از آن طى مى کردم عرضش کم ، و طولش بسیار مى شد تا رسید بجائى که مثل تیزى شمشیر شد، در زیر آن نگاه کردم دیدم که وادى بسیار بزرگى است و در آن آتش سیاهى است ، و در آن ، جمره هایى مثل قله کوهها، و مردم بعضى نجات مى یابند و بعضى در آتش مى افتند و من شروع کردم به لرزیدن مثل کسى که بخواهد بیفتد تا خود را رسانیدم به آخر صراط، به آنجا که رسیدم نتوانستم خوددارى کنم که ناگاه در آتش افتادم و در میان آن فرو رفتم ، پس خود را رساندم به کنار وادى و هر چه دست انداختم دستم به جایى بند نشد و آتش با قوت جریان خود، مرا به پایین مى کشید و من استغاثه مى کردم ، عقل از من پریده بود، پس ملهم شدم به آنکه گفتم : یا على بن ابى طالب ، پس نظر افکندم دیدم مردى به کنار وادى ایستاده ، در دلم افتاد که او على بن ابى طالب (ع) است . گفتم اى آقاى من ، یا امیرالمؤ منین ، فرمود: دست خود را بیاور نزدیک ، پس دست خود را به جانب آن حضرت ، دراز کردم پس دستم را گرفت و کشید و مرا بیرون آورد و با دست خود آتش را از دو طرف رانم دور کرد در این محل وحشت زده از خواب جستم و این حال خود را دیدم که مى بینید سالم نمانده بدن من از آتش مگر آنجائى که امام دست مالیده ؛ پس مدت سه ماه مرهم کارى کرد تا سوخته ها بهتر شد. و بعد از آن کم بود که نقل کند این حکایت را جهت احدى مگر آنکه تب مى گرفت او را (انتهى ).
ذکر چند عملى براى سهولت گذشتن از این عقبه ، غیر از صله رحم و اداء امانت ، که گذشت .
((روایت اول :))
سید بن طاووس در کتاب ((اقبال )) روایت کرده که در شب اول ماه رجب بعد از نماز مغرب ، بیست رکعت نماز کند به حمد و توحید و بعد از هر دو رکعت سلام دهد تا محفوظ بماند خودش و اهل و مال و اولادش و از عذاب قبر در پناه باشد و از صراط بى حساب مانند برق بگذرد.
((روایت دوم :))
روایت شده که هر که شش روز از ماه رجب روزه بگیرد از ((آمنین )) باشد روز قیامت و بگذرد بر صراط به غیر حساب .
((روایت سوم :))
و نیز سید روایت کرده که کسى که در شب بیست و نهم شعبان ده رکعت نماز کند بخواند در هر رکعت ((حمد)) یک مرتبه و ((الهیکم التکاثر)) ده مرتبه ، و ((معوذتین )) ده مرتبه ، و ((توحید)) ده مرتبه ، عطا فرماید حق تعالى به او ثواب مجتهدین و سنگین کند میزان او را از حسنات و آسان گرداند بر او حساب را و بگذرد بر صراط مثل برق جهنده .
((روایت چهارم :))
در فصل سابق گذشت که هر که زیارت کند حضرت امام رضا (علیه السلام ) را با آن دورى قبر شریفش ، آن حضرت بیاید نزد او در سه موطن روز قیامت تا او را خلاصى بخشد از اهوال آنها که یکى از آنها ((صراط)) است .
:. قصه هاى حضرت یعقوب و حضرت یوسف علیهما السلام2 .:
گفتند: ما فرزندان یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم خلیل خدائیم ، و از کوه کنعان آمده ایم .
یوسف فرمود: پس شما فرزند سه پیغمبرید و شما صاحبان حلم و بردبارى نیستید، و در میان شما وقار و خشوع نیست ، شاید شما جاسوس بعضى از پادشاهان بوده باشید و براى جاسوسى به بلاد من آمده باشید.
گفتند:اى پادشاه !ما جاسوس نیستیم و از اصحاب حرب نیستیم ، اگر بدانى پدر ما کیست هر آینه ما را گرامى خواهى داشت ، بدرستى که او پیغمبر خداست و فرزند پیغمبران خداست و بسیار اندوهناک است .
یوسف فرمود: به چه سبب او را اندوه عارض شده است و حال آنکه او پیغمبر و پیغمبرزاده است و بهشت جایگاه اوست ، و او نظر مى کند به مثل شما پسران با این بسیارى و توانایى شما شاید حزن او به سبب سفاهت و جهالت و دروغ و کید و مکر شما باشد؟ گفتند:اى پادشاه !ما بى خرد و سفیه نیستیم ، و اندوه او از جانب ما نیست ، و لیکن او پسرى داشت که به حسب سن از ما کوچکتر بود و او را یوسف مى گفتند، روزى با ما به شکار بیرون آمد و گرگ او را خورد و از آن روز تا حال پیوسته غمگین و اندوهناک و گریان است .
یوسف فرمود: همه از یک پدر هستید؟
گفتند: پدر ما یکى است و مادرهاى ما متفرق است .
فرمود: چرا پدر شما همه فرزندان خود را فرستاده است ، یکى را براى خود نگاه نداشته است که مونس او باشد و از او راحت یابد؟
گفتند: یک برادر ما که از ما خردسالتر بود نزد خود نگاه داشت .
فرمود: چرا او را از میان شما اختیار کرد؟
گفتند: براى آنکه بعد از یوسف او را بیش از ما دوست مى دارد.
فرمود: من یکى از شما را نزد خود نگاه مى دارم و بروید شما به نزد پدر خود و سلام مرا به او برسانید و بگوئید به او که آن فرزندى را که مى گوئید نزد خود نگاه داشته است براى من بفرستد تا خبر دهد مرا که چه چیز باعث حزن او گردیده است ، و چرا پیش از وقت پیرى پیر شده است ، و سبب گریه و نابینا شدن او چیست ؟
پس ایشان میان خود قرعه زدند و قرعه به اسم شمعون بیرون آمد پس او را نگهداشت و طعام براى ایشان مقرر فرمود و ایشان را روانه کرد.
چون برادران ، شمعون را وداع کردند به ایشان گفت :اى برادران !ببینید که من به چه امر مبتلا شدم و سلام مرا به پدرم برسانید.
چون ایشان به نزد یعقوب علیه السلام آمدند سلام ضعیفى بر آن حضرت کردند.
فرمود: چرا چنین سلام ضعیفى کردید، و چرا در میان شما صداى خود شمعون را نمى شنوم ؟
گفتند:اى پدر ما!بسوى تو مى آئیم از نزد کسى که ملکش از همه پادشاهان عظیمتر است ،و کسى مثل او ندیده است در حکمت و دانائى و خشوع و سکینه و وقار، و اگر تو را شبیهى هست او شبیه توست ، و لیکن ما اهل بیتیم که از براى بلا خلق شده ایم ، پادشاه ما را متهم کرد و گفت : من سخن شما را باور ندارم تا پدر شما بنیامین را براى من بفرستد و بگوید به او که سبب حزنش و پیریش و گریه کردن و نابینا شدنش چیست .
یعقوب علیه السلام گمان کرد که این نیز مکرى است که ایشان کرده اند که بنیامین را از نزد او دور کنند، گفت :اى فرزندان من !بد عادتى است عادت شما، به هر جهتى که رفتید یکى از شما کم مى شود، من او را با شما نمى فرستم .
چون فرزندان متاع خود را گشودند و دیدند که متاعشان را در میان طعام گذاشته اند و به ایشان برگردانیده اند به نزد یعقوب آمدند خوشحال و گفتند:اى پدر!کسى مثل این پادشاه ندیده است ، و از گناه بیش از همه کس پرهیز مى کند، اینک متاع ما را که به قیمت طعام براى او برده بودیم به ما پس داده است از ترس گناه ، و ما این سرمایه را مى بریم و آذوقه از براى اهل خود مى آوریم و برادر خود را حفظ مى کنیم و یک شتر بار از براى او آذوقه بیشتر مى گیریم .
یعقوب علیه السلام فرمود: مى دانید که بنیامین محبوبترین شماست بسوى من بعد از یوسف ، و انس من به او است و استراحت من از میان شما به اوست ، او را با شما نمى فرستم تا پیمانى از خدا به من بدهید که او را بسوى من برگردانید مگر آنکه شما را امرى رو دهد که اختیار از دست شما بیرون رود، پس یهودا ضامن شد و ایشان بنیامین را با خود برداشته متوجه مصر شدند.
چون به خدمت یوسف علیه السلام رسیدند فرمود: آیا پیغام مرا به پدر خود رسانیدید؟
گفتند: بلى و جوابش را با این پسر آورده ایم ، از او بپرس آنچه خواهى .
فرمود:اى پسر!پدرت چه پیغام فرستاده ؟
من عرض کردم : چنین نیست که هر که سؤ ال کند مستحق باشد.
فرمود:اى ثابت !مى ترسم که بعض از آنها که سؤ ال مى کنند مستحق باشند و ما او را طعام ندهیم و رد کنیم پس به ما نازل شود آنچه به یعقوب و آل یعقوب نازل شد، البته طعام بدهید، بدرستى که یعقوب علیه السلام هر روز گوسفندى مى کشت و تصدق مى کرد بعضى از آن را و بعضى را خود و عیال خود تناول مى نمودند، پس در شب جمعه در هنگامى که افطار مى کردند سائل مؤ من روزه دار مسافر غریبى که نزد خدا منزلت عظیم داشت بر در خانه یعقوب علیه السلام گذشت و ندا کرد: طعام دهید سائل مسافر غریب گرسنه را از زیادتى طعام خود.
چند نوبت این صدا کرد و ایشان مى شنیدند و حق او را نشناختند و سخن او را باور نداشتند، و چون ناامید شد و شب او را فرا گرفت گفت : انا لله و انا الیه راجعون و گریست و شکایت کرد گرسنگى خود را به حق تعالى و گرسنه خوابید، و روز دیگر روزه داشت گرسنه و صبر کرد و حمد خدا بجا آورد، و یعقوب و آل یعقوب علیهم السلام شب سیر خوابیدند، و چون صبح کردند زیادتى طعام شب ایشان مانده بود.
پس حق تعالى وحى فرمود بسوى یعقوب در صبح آن شب که :اى یعقوب !بتحقیق که ذلیل کردى بنده مرا به مذلتى که به سبب آن غضب مرا بسوى خود کشیدى ، و مستوجب تاءدیب گردیدى ، و عقوبت و ابتلاى من بر تو و فرزندان تو نازل مى گردد.
اى یعقوب !بدرستى که محبوبترین پیغمبران من بسوى من و گرامى ترین ایشان نزد من کسى است که رحم کند مساکین و بیچارگان بندگان مرا، و ایشان را به خود نزدیک کند و طعام دهد، و پناه و امیدگاه ایشان باشد.
اى یعقوب !آیا رحم نکردى ذمیال بنده مرا که سعى کننده است در عبادت من و قانع است به اندکى از حلال دنیا، در شب گذشته در هنگامى که به در خانه تو گذشت در وقت افطارش ، و فریاد کرد در در خانه شما که طعام دهید سائل غریب را و راهگذرى قانع را، و شما هیچ طعام به او ندادید، و او انا لله و انا الیه راجعون گفت و گریست و حال خود را به من شکایت کرد و گرسنه خوابید و مرا حمد کرد و صبحش روزه داشت ، و تو اى یعقوب و فرزندان تو سیر خوابیدند و صبح زیادتى طعام نزد شما مانده بود؛ مگر نمى دانى اى یعقوب که عقوبت و بلا به دوستان من زودتر مى رسد از دشمنان من ، و این از لطف و احسان من است نسبت به دوستان خود، و استدراج و امتحان من است نسبت به دشمنان خود، بعزت خود سوگند مى خورم که به تو نازل کنم بلاى خود را، و مى گردانم تو را و فرزندان تو را نشانه تیرهاى مصیبتهاى خود، و تو را در معرض عقوبت و آزار خود در مى آورم ، پس مهیاى بلاى من بشوید و راضى باشید به قضاى من ، و صبر کنید در مصیبتهاى من .
ابوحمزه عرض کرد: فداى تو شوم ، در چه وقت یوسف علیه السلام آن خواب را دید؟
فرمود: در همان شب که یعقوب و آل یعقوب علیهم السلام سیر خوابیدند و ذمیال گرسنه خوابید، و چون یوسف علیه السلام خواب را دید، صبح به پدر خود یعقوب علیه السلام خواب را نقل کرد و گفت :اى پدر!در خواب دیدم که یازده ستاره و آفتاب و ماه مرا سجده کردند.
چون یعقوب این خواب را از او شنید با آنچه به او وحى شده بود که : مستعد بلا باش به یوسف گفت : این خواب خود را به برادران خود نقل مکن که مى ترسم ایشان حیله و مکرى در باب هلاک کردن تو بکنند، و یوسف به این نصیحت عمل ننمود و خواب را به برادران خود نقل کرد.
حضرت فرمود: اول بلائى که نازل شد به یعقوب و آل یعقوب حسد برادران یوسف بود نسبت به او به سبب خوابى که از او شنیدند، پس رغبت به یوسف زیاده شد و ترسید که آن وحى که به او رسیده است که مستعد بلا باشد در باب یوسف باشد و بس ، پس رغبتش نسبت به او زیاده از فرزندان دیگر بود، چون برادران دیدند نسبت به او مهربانتر است ، و او را بیشتر گرامى مى دارد و بر ایشان اختیار مى کند دشوار نمود بر ایشان ، در میان خود مشورت کرده و گفتند: یوسف و برادرش محبوبتر است بسوى پدر ما از ما و حال آنکه ما قوى و تنومندیم و به کار او مى آئیم و آنها دو طفلند و به کار او نمى آیند، بدرستى که پدر ما در این باب در گمراهى هویدائى است ، بکشید یوسف را یا بیندازید او را در زمینى که دور از آبادانى باشد تا خالى گردد روى پدر شما براى شما یعنى شفقت او مخصوص شما باشد و رو به دیگرى نیاورد و بوده باشید بعد از او گروه شایستگان ، یعنى بعد از این عمل توبه کنید و صالح شوید.
پس در این وقت به نزد پدر خود آمده و گفتند:اى پدر ما!چرا ما را امین نمى گردانى بر یوسف که همراه ما او را بفرستى و حال آنکه ما از براى او ناصح و خیرخواهیم ، بفرست او را فردا با ما که بچرد یعنى میوه ها بخورد و بازى کند بدرستى که ما او را حفظ کننده ایم از آنکه مکروهى به او برسد.
یعقوب علیه السلام فرمود: بدرستى که مرا به اندوه مى آورد اینکه او را از پیش من ببرید، و تاب مفارقت او ندارم ، و مى ترسم که گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشید. پس یعقوب مضایقه مى کرد که مبادا آن بلا از جانب حق تعالى در باب یوسف باشد چون از همه بیشتر دوست مى داشت او را، پس غالب شد قدرت خدا و قضاى او و حکم جارى او در باب یعقوب و یوسف و برادران او، و نتوانست که بلا را از خود و یوسف دفع کند، پس یوسف را به ایشان داد با آنکه کراهت داشت و منتظر بلا بود از جانب حق تعالى در باب یوسف .
چون ایشان از خانه بیرون رفتند بى تاب گردید و به سرعت در عقب ایشان دوید، و چون به ایشان رسید یوسف را از ایشان گرفت و دست در گردن او در آورد و گریست و باز به ایشان داد و برگشت .
پس ایشان روانه شدند و به سرعت یوسف را بردند که مبادا بار دیگر یعقوب علیه السلام بیاید و یوسف را از ایشان بگیرد و دیگر به ایشان ندهد. چون آن حضرت را بسیار دور بردند، در میان بیشه اى داخل کردند و گفتند: او را مى کشیم و در این بیشه مى اندازیم و شب گرگ او را مى خورد.
بزرگ ایشان گفت : مکشید یوسف را و لیکن بیندازید او را در قعر چاه تا بربایند او را بعضى از مردم قافله ها، اگر سخن مرا قبول مى کنید و اگر مى خواهید در اینکه او را از پدر جدا کنید.
پس آن حضرت را بر سر چاه بردند و در چاه انداختند و گمان داشتند که غرق خواهد شد در آن چاه ، چون به ته چاه رسید ندا کرد ایشان را که :اى فرزندان روبین !سلام مرا به پدرم برسانید.
چون صداى او را شنیدند به یکدیگر گفتند: از اینجا حرکت مکنید تا بدانید که او مرده است ، پس در آنجا ماندند تا شام شد، و در هنگام خفتن برگشتند بسوى پدر خود گریه کنان و گفتند:اى پدر!ما رفتیم که به گرو تیر بیاندازیم ، یا به گرو بدویم و یوسف را نزد متاع خود گذاشتیم ، پس گرگ او را خورد. چون سخن ایشان را شنید گفت : انا لله و انا الیه راجعون و گریست و بخاطرش آمد آن وحى که خدا نسبت به او فرموده بود که مستعد بلا باش ، پس صبر کرد و تن به بلا داد و به ایشان فرمود: بلکه نفسهاى شما امرى را براى شما زینت داده است ، و هرگز خدا گوشت یوسف را به خورد گرگ نمى دهد پیش از آنکه من مشاهده نمایم تاءویل آن خواب راستى را که او دیده بود.
و آن پادشاه زن فاجره اى داشت ، هرگاه خود غایب مى شد زن را جانشین خود مى کرد که در میان مردم حکم کند، و آن ملعونه را نویسنده اى مؤمن دانائى بود که سیصد مؤمن را از دست آن ملعونه از کشتن خلاص کرد، و در روى زمین زناکارتر از آن زن زنى نبود و هفت پادشاه از پادشاهان بنى اسرائیل آن زن را نکاح کرده بودند و نود فرزند بهم رسانیده بود بغیر از فرزند فرزند.
و پادشاه همسایه صالحى داشت از بنى اسرائیل ، آن مرد باغى داشت در پهلوى قصر پادشاه که معیشت آن مرد منحصر بود در حاصل آن باغ ، و پادشاه آن مرد را گرامى مى داشت . پس در یک مرتبه که پادشاه به سفرى رفت ، آن زن فرصت را غنیمت شمرد، آن بنده صالح را کشت و باغ او را از اهل و فرزندان او غصب کرد، به این سبب حق تعالى بر ایشان غضب فرمود.
چون شوهرش آمد خبر را به او نقل کرد، پادشاه گفت : خوب نکردى .
پس حق تعالى حضرت الیاس علیه السلام را بر ایشان مبعوث گردانید که ایشان را به عبادت الهى دعوت نماید، پس ایشان تکذیب او کردند و او را دور کردند و اهانت به او رسانیدند و به کشتن او را ترسانیدند، الیاس صبر نمود بر اذیت ایشان و باز ایشان را بسوى خدا دعوت نمود هرچند ببشتر ایشان را دعوت و نصیحت فرمود طغبان و فساد ایشان زیاده شد، پس حق تعالى سوگند به ذات مقدس خود باد کرد که اگر توبه نکنند پادشاه و زن زانیه او را هلاک کند.
الیاس علیه السلام این رسالت را به ایشان رسانید، پس غضب ایشان بر الیاس زیاده شد و قصد کشتن و تعذیب او را کردند، پس از ایشان گریخت و به صعب ترین کوهها پناه برد و در آنجا هفت سال ماند که از گیاه زمین و میوه درخت تعیش مى کرد، حق تعالى مکان او را از ایشان مخفى کرده بود، پس پسر پادشاه بیمار شد و مرض صعبى او را عارض شد که از او ناامید شدند و عزیزترین فرزند پادشاه بود نزد او، پس رفتند به نزد عبادت کنندگان بت که ایشان نزد بت شفاعت کنند که فرزند پادشاه را شفا بدهد، فایده نبخشید. پس فرستادند جمعى را زیر کوهى که گمان داشتند که الیاس علیه السلام در آنجاست و فریاد و استغاثه کردند به آن حضرت که به زیر آید و از براى پسر پادشاه دعا کند.
پس حضرت الیاس از کوه پائین آمد و گفت : حق تعالى مرا فرستاده است بسوى شما و بسوى پادشاه و سایر اهل شهر، پس بشنوید رسالت پروردگار خود را، حق تعالى مى فرماید: برگردید بسوى پادشاه و بگوئید که : منم خداوندى که بجز من خداوندى نیست ، منم پروردگار بنى اسرائیل که ایشان را آفریده ام و ایشان را روزى مى دهم و مى میرانم و زنده مى گردانم و نفع و ضرر به دست من است و تو شفاى پسر خود را از غیر من طلب مى کنى ؟!
هنگامى که رسول صلى الله علیه و آله و سلم با شیطان ملاقات کرد. از او پرسید: دشمنان تو از امت من چند طایفه هستند. گفت : 22 طایفه ، و من از ایشان در رنج به سر مى برم و دلم از دست آنها پر از خون است .
1. خود شما؛ اولین و سخت ترین دشمن من تویى . من هم ، از اول با تو دشمن بودم و بعدا هم خواهم بود. دشمنى تو با من هیچ وقت به صلح و صفا و دوستى مبدل نخواهد شد. فرمود: براى چه با من دشمنى ؟ گفت : براى آن که در قیامت گناه کاران را شفاعت مى کنى و زحمات مرا ضایع و امید قطع مى نمایى .
2. عالم عامل ؛ آن عالمى که به علم خود عمل کند، دشمن من است من هم دشمن او هستم . (اما عالمى که به علم خود عمل نکند دوست شیطان خواهد بود.) در این باره حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم فرموده :
عالم و دانش مندى که به علم خود عمل کند، از هزار عابد براى شیطان خطرناک تر است .(183)
3. حامل قرآن ؛ کسى که قرآن را فرا گرفته ، و حفظ نموده و به تمام دستورها و احکامى که در آن آمده عمل مى کند، او دشمن من و من هم دشمن او هستم .(184)
4. مؤ ذن ؛ کسى که در پنج وقت نماز اذان بگوید و اقرار به شهادتین کند و مردم را از خواب بیدار و متوجه عبادت خدا و نماز نماید.
5. دوستان فقرا؛ آنها کسانى هستند که فقرا و مساکین را از یاد نمى برند، دایما متوجه آنها و به فکر آنها هستند. در همه جا و در هر شرایط از آنان دفاع مى کنند و زندگى ایشان را تاءمین مى نمایند.
6. دوستان ایتام ؛ کسانى که با یتیمان دوست و مهربان هستند، و همانند پدر و مادر دل سوز با آنان رفتار مى نمایند تا رنج یتیمى را احساس نکنند.
7. مهربان ؛ کسى که دل رحم و دل سوز بندگان خدا باشد و براى کوچک ترین ستمى که به یکى از بندگان خدا شود ناراحت شده و از او دفاع مى کند و دل داریش مى دهد.
8.ناصح ؛ کسى که براى رضاى خدا مردم را اندرز مى دهد و به جز رضایت خداوند چیزى در دل ندارد.
9. دائم الوضو؛ کسى که در تمام حالات با وضو باشد و اگر وضوى او باطل شد فورا تجدید وضو نماید.
10. بخشنده ؛ آن که مردم را در مال خود شریک مى کند و مقدارى از دارایى اش را به محرومان اجتماع اهدا مى نماید و به فکر ذخیره و جمع آورى مال نمى باشد.
11. خوش خلق ؛ آن که با مردم ، نیک کردار است و با همه انسان ها با رویى گشاده رفتار مى کند و کسى را بازبان و دیگر اعضاء آزار نمى رساند.
12. قانع ؛ آنها کسانى هستند که در زندگى به کم دنیا قانع باشند. به آن چه خداوند متعال براى ایشان مقرر فرموده ، راضى هستند و به مال دیگران تنگ نظر نیستند.
13. پاک دامنان ؛ زنان و مردانى که عفت داشته باشند. دامنشان آلوده به فساد و فحشا نشده و پوشش اسلامى را در همه جا حفظ مى کنند.
14. آمادگان مرگ ؛ کسانى که همواره به فکر مرگ و آماده شدن براى آن هستند و هیچ وقت ، آخرت را فراموش نمى کنند و همیشه به دنبال اصلاح آن در تلاش اند.
15. هم نشین صالحان ؛ از کسانى که شیطان آنها را دشمن خود مى داند، کسانى هستند که رفت و آمد، نشست و برخاست ، گفت و شنود و خورد و خوراک و خواب آنان با صالحان و پرهیزگاران است .
16. فروتنان ؛ آنان که در برابر خدا و خلق او تواضع مى کنند، خود را کوچک مى پندارند و خود بین نیستند.
17. جوان عابد؛ جوانى که عاشق دین بوده و از بندگى خدا لذت برده است و خود را در این راه قرار داده و شب زنده دارى مى کند.
18. کسانى که نفس خود را از حرام باز داشته اند؛ کسانى که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام مى دانند، کسانى که چشم و گوش و بقیه اعضاء و جوارح خود را به حرام عادت نداده اند.
19. کسانى که در غیاب برادران مؤمن خود دعاى خیرشان مى کنند؛ هر چه براى خود مى پسندند، براى دیگران نیز مى پسندند و هر چه را براى خود نمى پسندند براى دیگران هم نمى پسندند، کسانى که در حق دیگران دعا مى کنند و چشم داشتى هم از آنان ندارند.
20. کسانى با که پدر و مادر خود مهربان باشند و به آنان احترام گذارند.
21. پادشاه عادلى که از روى عدالت با مردم رفتار کند و مردم در سایه عدل او در آسایش باشند.
22. روزه دارانى که مقدارى از مال خود را به درماندگان مى بخشند، مانند این است که مرا پاره پاره کرده و در آتش انداخته باشند.
سپس عرض کرد: یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم عده اى هستند که مراقب کردار من اند، اگر یک نفر را از جاده حق دور کنم و منحرف سازم ، ایشان مى آیند و او را راهنمایى مى کنند و به حق بر مى گردانند.(185)
بلى ، اینان که ذکر شد که از دشمنان شیطان اند، آن ملعون از آنان در هراس است . (ما هم آرزو مى کنیم جزو یکى از دشمنان شیطان به حساب آییم و یا دست کم ، در جمع دوستان او نباشیم .)
1- در گذشته بیان شد که شیاطین در اموال و اولاد انسان شرکت مى کنند. اگر کسى بخواهد شیطان از او دور شود، و در امور زندگى او شرکت نکند یک راه دارد و آن گفتن ((بسم الله )) و نام خدا را بر زبان آوردن است ؛ زیرا شیطان از اسم خدا مى ترسد. روایاتى که در این باره از پیامبر و امامان علیه السلام نقل شده : مى آوریم تا انسان در تمام کارهاى خود نام خدا را ببرد و به یاد او باشد.
اگر کسى مى خواهد شیطان در اولاد او شرکت نکند، باید موقع جماع نام خدا را ببرد تا او فرار کند.
امام صادق علیه السلام فرمود: وقتى کسى مى خواهد پهلوى عیال خود رود نام خدا را بر زبان آورد و ((بسم الله )) بگوید؛ زیرا اگر بدون نام خدا مشغول شود و صاحب فرزند گردد شیطان در او شرکت کرده ، دلیل آن هم این که او دشمن ما خانواده خواهد بود.
ابو بصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمود: انسان وقتى مى خواهد با عیال خود هم بستر شود و نشست جایى که باید بنشیند،شیطان هم براى همان عمل حاضر مى شود. اگر انسان ((بسم الله )) بگوید؛ شیطان از او دور مى شود. ولى اگر مشغول عمل شد و نام خدا را نبرد شیطان هم آلت خود را داخل مى کند. پس عمل از هر دو و نطفه از یک نفر آنها است .
ابوبصیر عرض کرد: جانم به فدایت ، از کجا شناخته مى شوند؟ امام فرمود: به دوستى و دشمنى ما.(474)
2- امام محمد باقر علیه السلام فرمود: وقتى کسى لباس خود را عقب مى زند براى بول کردن یا عریان مى شود براى حمام رفتن ، باید ((بسم الله )) بگوید. چون وقتى ((بسم الله )) گفت ، شیطان چشم خود را مى بندد و از او دور مى شود.
3. حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم ضمن حدیثى فرمودند: وقتى یکى از شما به منزل رسید باید ((بسم الله )) بگوید، تا شیطان فرار کند.(475)
4. على بن اسباط گوید: امام رضا علیه السلام به من فرمود: وقتى براى سفر یا غیر آن از منزل بیرون مى روى بگو:
((بسم الله امنت بالله توکلت على الله ما شاء الله ، لا حول و لا قوه الا بالله ))
زیرا اگر شیطان با تو ملاقات کرد ملائکه با تازیانه بر سر و صورت او مى زنند و مى گویند: بر او راهى ندارى ؛ چون او نام خدا را برد و ایمان به او آورد و بر او توکل نمود.
5. حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: اگر کسى از شما موقع وضو نام خدا را بر زبان جارى نکند، شیطان در وضو او شرکت مى کند و اگر انسان هنگام خوردن و آشامیدن و لباس پوشیدن ((بسم الله )) نگوید، شیطان در آن کارها شرکت مى کند.(476)
6. ابوحمزه ثمالى مى گوید: على بن حسین علیه السلام به من فرمود:اى ثمالى ! هنگامى که وقت نماز برسد، شیطان مى آید و روى شانه مى نشیند و مى گوید: آیا نام خدا را برده اى ؟ اگر بگوید: بلى از او دور مى شود و اگر بگوید: خیر، بر شانه او مى نشیند تا این که نماز خوانده شود و مردم پراکنده گردند.
ابوحمزه ثمالى مى گوید: عرض کردم : آیا آنها قرآن نمى خوانند؟ آن حضرت فرمودند: چرا ولى آن چه تو فکر مى کنى نیست .اى ثمالى ! مراد بلند گفتن ((بسم الله الرحمن الرحیم )) است که شیطان را دور مى کند.(477)
7. از حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده : اگر انسان هنگام سوار شدن ((بسم الله )) بگوید، ملکى پشت سر او سوار مى شود و از او محافظت مى کند، تا زمانى که پیاده شود. و اگر سوار شد و ((بسم الله )) نگفت ، شیطان پشتش سوار مى شود و به او مى گوید: آواز بخوان . اگر گفت : من آواز ندارم و نمى توانم بخوانم به او مى گوید: مست و بى حال شو. او مست مى شود، تا وقتى پیاده شود.
مردم براى درمان دیوانه ها و مریضهاى خود به او مراجعه مى کردند و او هم بیماران آنها را درمان مى کرد.
روزى از روزها دخترى دیوانه شد. برادران او آن دختر را پیش عابد آوردند تا دعا کند و او شفا یابد. آن دختر از خانواده اشراف بود. او پیش عابد رفت و مدتى ماند تا مداوا شود. شیطان ، عابد را وسوسه کرد که اى عابد! این دختر زیبا در دستان تو است و کسى غیر از تو و او در این جا نیست . این قدر او را وسوسه کرد تا عابد را به زنا وادار است .
آن دختر از عابد آبستن شد. وقتى شکم دختر بزرگ و گناه عابد آشکار شد. شیطان به او پیشنهاد کرد: اى عابد! اگر برادران دختر بفهمند، آبروى تو را مى برند و تو را خواهند کشت . اگر مى خواهى از آن رهایى یابى ، دختر را بکش و او را دفن کن . عابد هم ، همین عمل را انجام داد. آن ملعون بعد از این قضیه رفت و به برادران دختر گفت : چرا نشسته اید! عابد با خواهر شما زنا کرده و بعد از آن که آبستن شد او را کشت و دفن کرد. جاى قبر او را هم نشان داد. این خبر پخش شد تا به گوش پادشاه رسید. مردم و پادشاه آمدند پیش عابد، او هم اقرار به گناه خود کرد.
عابد را دست گیر کردند و به دار زدند. وقتى او را بالاى دار کشیدند، شیطان در برابر او نمایان شد و گفت : اى ((برصیصا))! من این بلا را بر سر تو آورم .
اگر مى خواهى از این معرکه خلاصى یابى ، باید به آن چه مى گویم ، به فرمان من باشى ! آیا حاضرى قبول کنى ؟ عابد گفت : بلى قبول مى کنم بگو:
شیطان گفت : به من سجده کن ، عابد گفت : من که بالاى دارم ، چگونه تو را سجده کنم ؟
گفت : با اشاره هم اگر سجده کنى من قبول دارم . عابد بدبخت با اشاره سجده کرد و به خدا کافر شد. در همان حال هم از دنیا رفت .(552)
قرآن کریم در این باره مى فرماید:
کمثل الشیطان اذ قال للانسان الکفر، فلما کفر، قال : انى برى ء منک ، انى اخاف الله رب العالمین
(این منافقان ) در مثل ((مانند شیطان اند که به انسان (همان برصیصاى عابد) گفت : به خدا کافر شو. پس از آن که به دستور آن ملعون کافر شد، به او گفت : من از تو بیزارم . من از عذاب پروردگار عالمیان مى ترسم !))(553)
بلى آن ملعون ، از آن حقد و کینه اى که از آدم و اولاد او دارد، آنان را به گناه مى کشاند سپس بیزارى خود را از ایشان اعلام مى دارد.
آنها گفتند: آیا تو درباره او چنین مى گویى ؟ شیطان گفت : اى جمعیت ! کلام مرا بشنوید. من در میان طایفه جن دوازده هزار سال خدا را عبادت کردم . وقتى خداوند جنیان را هلاک کرد. من از تنهایى به خدا شکایت کردم . مرا به سوى آسمان دنیا بالا بردند. من در میان ملائکه دوازده هزار سال دیگر خدا را عبادت کردم ؛ در حالى که خدا را تسبیح و تقدیس مى نمودم . ناگهان نورى که همه جا را روشن کرده بود بر ما تابید. در اثر این نور همه ملائکه به سجده افتادند و گفتند: پاک و منزه است خدا. این ، یا نور ملک مقرب است یا نور نبى مرسل . ناگهان ندایى از جانب خداوند آمد که : این نور نه از ملک مقرب است نه از پیامبر مرسل ؛ بلکه این نور پاک از على ابن ابى طالب علیه السلام است .(550)
درباره علاقه شیطان به حضرت على علیه السلام روایاتى وارد شده : روزى آن حضرت به شیطان گفت : اى ابو الحارث ! آیا براى قیامت خود چیزى ذخیره کرده اى ؟ گفت : یا على محبت و دوستى تو را.(بلى شیطان هم ، حضرت على علیه السلام را مى شناسد و پى به مقام و مرتبه او برده است . در قیامت هم چشم امید به شفاعت او دارد.
آن حضرت فرمود: اى غلام ! مگر صداى مرا نمى شنیدى که جواب نمى دادى ؟ غلام عرض کرد: چرا. فرمود: چرا جواب نمى دادى ؟ عرض کرد: یا على ! مى خواستم تو را به غضب آورم ؟!
حضرت على فرمود: من هم کسى را که به تو دستور داد مرا به غضب آورى ، به خشم مى آورم . من شیطانى را که به نام ((ابیض )) است و تو را وسوسه کرد تا جوابم را ندهى و من هم از سر خشم تو را مجازات کنم به غضب مى آورم .
سپس فرمود: ((انت حر لوحه الله )) من تو را آزاد کردم ، تو را براى رضایت خداوند متعال در راه او آزاد نمودم .(548)
شیطان نه این که نتوانست آن حضرت را به غضب آورد بلکه ایشان شیطان را به غضب آورد و بر آن ملعون مسلط شد.
ابلیس برگشت پیش على علیه السلام و گفت : یا على ! در حق من ظلم کردى . آیا نشنیده اى که خداوند مى فرماید: ((و شارکهم فى الاموال و الاولاد)) به خدا قسم ! من در نطفه کسى که تو را دوست داشته باشد، شرکت نکرده ام و نطفه او پاک است .(546)
از جابر بن عبدالله نقل شده : مادر خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم بودیم . ناگهان دیدم کسى در رکوع و سجده گریه و زارى مى کند. گفتیم : یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ! این شخص چه نماز خوبى مى خواند! فرمود: او آن کسى است که پدر ما را از بهشت بیرون کرد. على علیه السلام بى مهابا حرکت کرد رفت او را گرفت و درهم فشار داد، به طورى که دنده هاى راست او در چپش فرو رفت و فرمود: ((ان شاء الله )) تو را مى کشم .
شیطان گفت : تو نمى توانى مرا بکشى ؛ زیرا عمر و اجل من در پیش خدا معلوم است . چرا مى خواهى مرا بکشى ؟ هیچ کس دشمن تو نیست ، مگر این که من جلوتر از پدرش نطفه ام را در رحم مادرش ریخته ام و در اموال و اولاد دشمنان تو شرکت مى کنم .(547)
حضرت على علیه السلام فرمود: اى سلمان ! آیا متوجه شدى چه کسى اول با او بیعت کرد؟ آیا اولین کسى که بالاى منبر رفت و با او بیعت نمود چه کسى بود؟
سلمان گفت : او را نشناختم ، ولى پیرمرد سال خورده را دیدم که بر عصایى تکیه زده ، میان دو چشمش جاى سجده دیده مى شد، پیشانى او در اثر سجده پینه بسته و این طور مى نمود که باید وى زاهدى باشد. از لابلاى مردم به سوى منبر رفت در حالى که مانند باران اشک مى ریخت .
گفت : خدا را شکر که قبل از مردنم تو را این جا مى بینم . اى ابوبکر! دستت را براى بیعت به سویم دراز کن ! ابوبکر دستش را جلو برد او هم بیعت کرد و گفت : امروز، روزى است مانند روز آدم ! از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد.
امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: اى سلمان ! آیا او را شناختى ؟ عرض کرد: نه یا على ، ولى از گفتارش ناراحت شدم . مانند این که مرگ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را مسخره گرفته بود.
حضرت على علیه السلام فرمود: او شیطان بود. پیامبر به من خبر داد، ابلیس و یارانش روز غدیر خم شاهد منصوب شدن من به امر خدا بودند. و نیز گواه بودند که خدا و پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم من را صاحب اختیار آنان نمود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم هم به آنان دستور داد حاضران به غایبان اطلاع دهند.
روز غدیر خم ، شیاطین و بزرگان آنان به خود شیاطین ، روى آوردند و گفتند: این امت مورد لطف و رحمت خداوند قرار گرفته و از این پس از گناه دور خواهند بود. ما دیگر بر این امت راه پیدا نخواهیم کرد. آن گاه پناه گاه و امام بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را شناختند و شیطان هم گرفته و محزون شده بود.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اى سلمان ! پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به من خبر داد که : مردم در سقیفه بنى ساعده با ابوبکر بیعت خواهند کرد. بعد از آن بر سر حق ما اختلاف پیدا مى کنند، با دلیل ما استدلال مى نمایند، بعد به مسجد مى آیند. اول کسى که با او بیعت مى کند، شیطان است ! که به صورت پیرمرد نجدى خواهد بود و این حرف را خواهد گفت .
بعد حضرت فرمود: اى سلمان ! بعد از بیرون رفتن ، از روى خوشحالى فریاد زد، و تمام شیاطین را دور خود جمع کرد، آنها در مقابلش سجده کردند و گفتند: اى رئیس ! و بزرگ ما، تو همان کسى هستى که آدم را از بهشت بیرون کردى . شیطان هم مى گوید: کدام امت بعد از پیامبرش گمراه نشد؟ خیال کرده اید من دیگر راهى برآنان ندارم ! نقشه و حیله مرا چگونه دیدید؟
از حیله من بود که ملت با دستور خدا و رسولش ، راجع به اطاعت از على مخالفت کردند، وزیر بارش نرفتند!؟ اى سلمان ! این همان گفته خداوند است که در قرآن مى فرماید:
((همانا، شیطان حدسى که درباره آنها بوده بود، به مرحله عمل رسانید))(
على علیه السلام از روى سینه او برخاست و فرمود: اى ملعون ! چه بشارتى براى من دارى ؟ گفت : چون روز قیامت شود، فرزندت حسن علیه السلام از طرف راست عرش و حسین علیه السلام از طرف چپ به شیعیان خود جواز عبور از صراط و آزادى از آتش را مى دهند.
باز آن حضرت بلند شد و گفت : من تو را به زمین خواهم زد، او را بلند نمود و بر زمین زد و روى او نشست .
عرض کرد: یا على ! مرا رها کن تا بشارتى دیگر به تو دهم . وقتى او را رها کرد گفت : یا على ! آن روزى که خداوند آدم علیه السلام را خلق کرد، ذریه او را از پشتش خارج نمود که به شکل موجوداتى ریز بودند. از آنها عهد گرفت و به آنها خطاب کرد: آیا من پروردگار شما نیستم ؟ همگى جواب دادند: چرا. آنان را شاهد بر خودشان گرفت . بعد از آن ، میثاق از حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم و تو گرفت . تمام آنان تو را شناختند و تو همه را شناختى . اینک هر کس بگوید تو را دوست دارم . او را مى شناسى و هر کس تو را دشمن دارد او را مى شناسى . براى بار سوم او را زمین زد. شیطان گفت : یا على ! بر من غضب نکن و از روى من بلند شو، تا تو را بشارت دیگرى دهم . فرمود: من از تو بیزارم و لعنتم بر تو باد. عرض کرد: به خدا قسم اى پسر ابوطالب ! هر کس با تو دشمنى مى کند، من در وجود و نطفه او شرکت کردم ، آلت خود خود را در رحم مادرش داخل نمودم . بعد عرض کرد: یا على ! آیا آن آیه قرآن را قرائت کرده اى که مى فرماید: شرکت کن در اموال و اولادشان ؟!(
جابر از امام محمد باقر علیه السلام نقل مى کند که آن حضرت فرمود: زمانى که رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم در عید غدیر خم دست على را گرفت ، بلند کرد و به مردم معرفى نمود و جانشین بعد از خود قرارش داد. شیطان در میان لشکریان خود نعره اى کشید که تمام لشکریان و اولاد او در هر کجا بودند اطراف او فرود آمدند و گفتند: اى مولاى ما! چه مصیبتى به تو رسیده این قدر ناراحتى ؟ ما تا به حال فریادى از این وحشتناک تر از تو نشنیده بودیم !
شیطان به آنها گفت : این پیغمبر امروز کارى را انجام داد که اگر به آخر رسد و عملى شود کسى تا روز قیامت ، خدا را معصیت و نافرمانى نمى کند - همه به سوى دین و تقوا و - خداشناسى ، ولایت و امامت پیش مى روند، از راه رستگارى قدم فراتر نمى گذارند - گفتند: اى بزرگ ما! ناراحتى به خود راه مده ، ماءیوس مباش ، تو کسى هستى که آدم را از بهشت بیرون کردى ، او را بدبخت نمودى ، براى این امر مهم هم ، در آینده فکرى خواهى کرد - در همین موقع منافقین که در جمعیت بودند، گفتند: این مرد از روى هوا و هوس حرف مى زند، نه این که دستور خداوند باشد!
آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به هم گفتند: او (حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم ) دیوانه شده که چنین کارى را انجام داد. آیا نمى بینید چگونه چشمان او در کاسه سرش دور مى زند مى چرخد. سپس شیطان رو به طرف داران خود کرد و گفت : آیا مى دانید من در گذشته با آدم در آویختم و او را از بهشت بیرون کردم ؟ آنها گفتند: چرا؟
شیطان گفت : آدم عهدى با خدا بسته بود فراموش کرد و نقض نمود، ولى به خدا کافر نشد و او را پرستش مى کرد. این قوم و جمعیت (از جمله ابوبکر و عمر) عهدى که با خدا بسته بودند شکستند و به خدا و رسولش کافر شدند.
پس از آن که حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم رحلت نمود، مردم در سقیفه بنى ساعده اجتماع کردند و حق را از على گرفتند، ابوبکر را روى کار آوردند. شیطان تاجى بر سر گذاشت ، لباس کبر و بزرگى پوشید، منبرى اختیار کرد و بالاى آن رفت و جمیع لشکریان خود را از سواره نظام و پیاده دور خود جمع کرد. به آنها گفت : شادى کنید، مجلس ساز و آواز برپا سازید، خوشحالى نمایید - چون با این کلماتى که منافقین مى گویند و به آن حضرت توهین مى کنند - دیگر کسى خدا را اطاعت و عبادت نمى کند. تا وقتى امام آنها ((امام زمان )) بیاید و مردم را به راه مستقیم برگرداند.
جابر مى گوید: بعد، امام باقر علیه السلام این آیه را تلاوت فرمودند:
و لقد صدق علیهم ابلیس ظنه فاتبعوه الا فریقا من المومنین
((شیطان ظن و گمان باطل خود را به عنوان صدق و حقیقت در نظر مردم جلوه داد مردم او را اطاعت نمودند، مگر عده اى از مؤمنان که او را اطاعت نکردند)).(541)
تاویل آیه چنین است : وقتى منافقان در غدیر خم گفته بودند: آن حضرت از روى هوى حرف مى زند، ابلیس گمان کرده بود که بعد از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مردم امامت را رها خواهند کرد. ظن ابلیس به حقیت تبدیل شد و همه امامت را رها کردند مرگ چند نفرى
یکى از آن جاها روز عاشورا بود که تمام لشکریان خود را جمع کرده و به پایکوبى و رقص پرداخت . هر کس از لشکر امام حسین علیه السلام شهید مى شد، از خوشحالى فریاد مى زد و رقص مى کرد. هر کدام از لشکریا عمر سعد فرار مى کردند، شیطان به صورت یکى از سر کرده هاى لشکرها در مى آمد و سر راه شان را مى گرفت و آنان را به میدان بر مى گرداند. مى گفت : واى بر شما، این همه جمعیت و مردان شجاع ، از یک نفر تشنه و بى کس و مجروح گریزان شده اید! مردانگى و غیرت شما کجا رفت ؟! برگردید او را محاصره کنید، با ضرب شمشیر از پاى در آورید و اگر نمى توانید، او را تیر باران نمایید.
با حیله و نیرنگ لشکر را بر مى گردانید و شورى دیگر در جنگ ایجاد مى کرد. ولى آنها چون جراءت نمى کردند از نزدیک با امام حسین علیه السلام بجنگند از دور، آن قدر تیر به سوى آن مظلوم انداختند که مانند مرغ پر در آورده بود. وقتى که تیر سه شعبه زهر آلود بر سینه امام نشست و از پشت سر بیرون آمد، امام علیه السلام از بالاى اسب بر زمین افتاد. شیطان میان آسمان و زمین از خوشحالى فریاد زد و گفت : امروز کینه خود را بر سر اولاد آدم خالى کردم و انتقام خود را گرفتم . او مى کوشید تا لشکر زودتر کار حسین علیه السلام را تمام کند.(539)
زینب مى فرماید: وقتى ابن ملجم ضربت بر سر پدر بزرگوارم زد، من آثار مرگ را در ایشان دیدم ، پیش رفتم و عرض کردم : اى پدر بزرگوار! ((ام ایمن )) حدیثى از براى من گفته است دوست دارم آن را از دو لب مبارک شما بشنوم . آن حضرت فرمود: اى نور دیدگان من ! حدیث همان است که ((ام ایمن )) به تو گفته و برخى از مصیبت هاى کربلا و گرفتارى هاى آن روز را براى دخترش زینب بیان کرد تا جایى که فرمود: زمانى که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ما را به این حدیث خبر مى داد، فرمود:
یا على ! در آن روز، ابلیس با شیاطین خود، از شدت شادکامى در سرتاسر زمین پرواز مى کند و به شیاطین و هوادارانش مى گوید:
اى جماعت شیاطین ! شاد باشید که انتقام خود را از فرزندان آدم گرفتم ، برترین بدبختى را براى آنها فراهم کردم ، جهنم را به آنها به میراث دادم ، مگر جماعتى که دست به دامن این خانواده شوند و از آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم یارى جویند.
اى شیاطین ! بر شما باد کوشش در راه ایجاد بدبینى به این خانواده ، کارى کنید که به این خانواده و دوستان آنها دشمنى ورزند تا کفر و گمراهى در مردم استوار شود و یک نفر از آنها رستگار نگردد.
بعد از آن ، حضرت على علیه السلام به زینب فرمود: اى نور دیدگانم ! بى گمان ابلیس در این سخن راست گفت : با این که کار او همیشه دروغ گفتن است ؛ زیرا مى داند هیچ عمل صالحى با داشتن دشمنى با شما فایده اى ندارد، هیچ گناهى با داشتن دوستى شما ضرر و زیانى به انسان نمى رساند، (مگر گناهان کبیره ) یعنى ، شیعیان شما به واسطه علاقه اى که به شما دارند، اگر گناه و معصیتى نمایند و موفق به توبه شوند و گناهان خود را ترک نمایند ضررى متوجه آنها نمى شود.
و دشمنان شما، به واسطه دشمنى و عداوتى که با شما دارند، اگر مانند جن و انس خدا را بپرستند، عبادات آنان سودى به حالشان نخواهد داشت
چنان چه وارد شده : در یکى از سفرها، که حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم با اصحاب خود مى رفتند، آب آنان تمام شد. آن حضرت به ((عمار)) فرمود: برو از چاهى که در فلان موضع بیابان است آب بیاور.
وقتى ((عمار)) کنار چاه رسید، مى خواست آب بردارد، شیطان آمد و گفت : نمى گذارم از این چاه آب بردارى ! زیرا چاه مسکن شیاطین است .
((عمار)) در برابرش ایستاد و با او در افتاد. با یک حمله شیطان را بر زمین زد. سنگى برداشت و با آن بینى شیطان را شکست . وقتى روى سینه او نشست ، دید بسیار لاغر و رنجور است .
پرسید: آیا همه شیاطین چنین لاغراند؟ در جواب گفت : بعضى از شیاطین چاق و بعضى لاغرند، من هم که چنین لاغرم بر انسانى موکل هستم که موقع خوردن غذا ((بسم الله )) مى گوید و من نمى توانم از غذاهاى او بخورم ، از این رو لاغر شده ام .
سپس گفت : اى ((عمار))! از روى سینه من بلند شو تا بار دیگر کشتى بگیریم ، اگر این دفعه نیز مرا به زمین زدى چیزى به تو یاد مى دهم که از آن نفع ببرى .
((عمار)) از روى سینه او بلند شد و کشتى گرفتند. این بار هم شیطان را بر زمین زد و گفت : چیزى را که به من قول دادى ، بگو. شیطان گفت : اى ((عمار))! بدان در هر خانه اى که قرآن خوانده شود به خصوص ((آیه الکرسى )) شیاطین از آن فرار مى کنند.
((عمار)) یاسر او را رها کرد و مشک خود را پر آب نمود و برگشت خدمت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ، و داستان را براى آن حضرت تعریف نمود.(538)
هنگامى که "پل ترنر"، تهیه کننده معروف استرالیایى در طى برنامهاى ماهوارهاى تحت عنوان: "نوستر آداموس: مردى که فردا را پیشبینى مىکند", خطر روزافزون ایران وانقلاب اسلامى ایران براى غرب و تمدن غربى مطرح کرد و در طى این برنامه تمام آنچه را که نوسترآداموس در بیش از 390 سال پیش از آن تاریخ آگوست 1989م پیشگوئى کرده بود منتسب به ایران کرد؛ هیچ سیاستمدارى حرف وى را چندان جدى نگرفت؛ چرا که موقعیت ایران در سال 1989، نه تنها به هیچ وجه مناسب نبود؛ بلکه به واسطه جنگ تحمیلى و عواقب ناشى از آن و تحریمهاى شدید اقتصادى بسیار شکننده و حساس بود.
لیکن پس از به واقعیت پیوستن واقعه یازدهم سپتامبر در آمریکا که اتفاقاً در فیلم به صراحت به آن اشاره مىشود (وقوع دو انفجار مهیب و عظیم در "New City")همگان شگفتزده و نگران شدند؛ به نحوى که رئیسجمهور نه چندان باهوش آمریکا، پس از وقوع این حادثه به تبعیت از نوسترآداموس، ایران را هم یکى از "محورهاى شرارت" در جهان معرفى کرد و از این طریق بر وحشت و ترس عمیق هیأت حاکمه آمریکا از ایران (پرشیا) صحّه گذاشت.
در این مقاله سعى نگارنده بر آن نیست که بر پیشگوئیهاى نوسترآداموس صحّه بگذارد یا از آن دفاع کند و یا به هر طریق ممکن آن را خزعبلاتى هذیانگونه جلوه دهد؛ بلکه حداکثر کوشش نگارنده بر آن است که دیدگاه غرب و تمدن غربى نسبت به پیشگوئیهاى شگفتآور نوسترآداموس را مورد بررسى و مداقه قرار داده و این پیشگوئیها را که اغلب درباره ایران یا کشورهاى اسلامى بوده؛ مورد بررسى قرار دهد. البته بایستى در نظر گرفت که بدون شناخت این پیشگوى کبیر نمىتوان حساسیتهاى انسان غربى نسبت به انسان شرقى را شناخت؛ چرا که اغلب سیاستمداران و متفکران غربى عمیقاً به ستارهشناسى، طالعبینى و آیندهنگرى همراه با ادبیات رمزى (Occult) معتقدند و حتى نظریهپرداز معروف هاروارد؛ یعنى ساموئل هانتینگتون نیز تئورى برخورد تمدنها ( (The clash of civilizations را از نوسترآداموس به عاریت گرفته است.
پیشگویى نوسترآداموس درباره واقعه یازدهم سپتامبر و تأثیر شگرفى که بر نگرش و فرهنگ آمریکایى گذاشت مىتواند منجر به تحولى اساسى نسبت به دیدگاه غرب درباره انقلاب اسلامى ایران شود، همانکه نباید به سادگى از کنار آن گذشت.
"... آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافیایى نیویورک؟!) خواهد سوخت، آتش به شهر جدید (New City)، نزدیک مىشود".
جالبترین نکته در مورد پیشگوئیهاى نوسترآداموس آن است که وى به ندرت نام کشورى را به صراحت و آشکارا ذکر مىکند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان مىکند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد. ایران از طریق آناتولى، فرانسه و ایتالیا را فتح خواهد کرد و بالاخره ایران باعث وقوع جنگ جهانى سوم خواهد شد.
بنابراین، در گام نخست بایستى نوسترآداموس را بیشتر و بهتر بشناسیم و راز و رمز تأثیرگذارى وى بر تمدن غربى را از این طریق دریابیم.
میشل دونوسترادام Michel De Nostradame که بیشتر با نام لاتین خود؛ یعنى نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است؛ در روز چهاردهم دسامبر سال 1503 م. در ناحیه "سن رمى" فرانسه متولد شد.
خانواده وى از شجره پزشکى یهودى و ایتالیایى الاصل بود. پدر بزرگ وى در شکلگیرى و تربیت نوسترآداموس نقش اساسى داشته و آموزههاى اشراقى مکتب کابالیستها را مستقیماً به وى تعلیم داده است. نوسترآداموس در سن 22 سالگى از دانشگاه بسیار معتبر آن روزگار فرانسه؛ یعنى مونپلیه در رشته پزشکى فارغالتحصیل شد و براى نجات بیماران از بیمارى مرگ سیاه یا طاعون، بلافاصله مشغول به کار شد. شاوینى، پیرو و مفسر معروف نوسترآداموس مىنویسد که وى سه سال تمام بر روى نخستین اشعار وحىآمیز خود که از آینده و رویدادهاى آن خبر مىآورد کارکرد و در سال 1555م. دفترى را - که در بر گیرنده بیش از سیصد پیشگویى شعرگونه بود - به پسرش سزار هدیه کرد.
سپس در سالهاى بعد مجموعه کاملى از شعروارههاى نوسترآداموس در 1000 قطعه؛ یعنى 10 سانتورى که هر سانتورى مشتمل بر 100 قطعه بود، را منتشر شد. نوسترآداموس بر خلاف شایعات واهى و عبثى که پیرامون شیطانپرستى و خداستیزى به وى نسبت دادهاند، فردى عمیقاً مؤمن و پاىبند به مذهب کاتولیک به بود و در نامهاى به پسرش صریحاً متذکر مىشود که:
"... و از زمانى که اراده ذات خداوند متعال بر این قرار گرفته که تو فقط در نور طبیعى و در این نقطه زمین به دنیا بیایى... از آنجایى که برایم ممکن نیست نوشتهاى را به صورت رسمى و کامل برایت به ارث بگذارم؛ چون بر اثر بىعدالتى و گذشت زمان نابود خواهد شد...؛ چون که همه چیز تحت اختیار و سلطه قادر متعال و خداوند یکتا قرار دارد".
در واقع او با این عبارات، صریحاً اشاره به عدم اصالت ادبیات رمزى علم اخترشناسى و طالعبینى نموده است و همه ارادهها را موکول به خواست و اراده خداوند متعال مىنماید.
بررسى پیشگوئیهاى نوسترآداموس درباره "جهانى شدن انقلاب اسلامى ایران"
"شاهزاده عرب، مریخ، خورشید، ناهید، شیر، حکومت کلیسا را از طریق دریا از پاى در خواهد آورد، از جانب ایران (پرشیا) بیش از یک میلیون پرهیزگار به بیزانس و مصر، به سوى شمال هجوم خواهند آورد".
"از کشور عربى خوشبخت (در منطقه غنى و ثروتمند اعراب) شخصى قدرتمند و مسلط بر شریعت [حضرت] محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانیا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولى مىشود. از طریق دریا بر مردم نیکوزیا ظفر خواهد یافت".
"مرد مشرقى از محل استقرار خویش خارج خواهد شد، براى دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برفها، دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و همگان را با عصایش مضروب خواهد کرد..."
ادبیات رمزآلود، واژهاى است که به بهترین نحو مىتواند عمق معانى شعروارههاى نوسترآداموس را بیان کند؛ چرا که طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس؛ یعنى اریکاچیتهام، گى بوحک و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقایع ذیل را مىتوان بدون هیچ شک و تردیدى از میان شعروارههاى رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد:
آتشسوزى بزرگ لندن در سال 1666م. اعدام چارلز اول، روى کارآمدن حکومت مذهبى کرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه، رویارویى استالین و تروتسکى پس از مرگ لنین، اضمحلال رژیم شوروى، اعدام لویى شانزدهم و مارى آنتوانت، به قدرت رسیدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وى، به قدرت رسیدن هیتلر و رژیم نازى، به قدرت رسیدن موسولینى در ایتالیا و ژنرال فرانکو در اسپانیا، ترور کندى، سقوط شاه ایران و وقوع انقلاب اسلامى در ایران، رهبرى امام خمینى(ره) از فرانسه - او دقیقاً عنوان مىکند که رهبر ایران از فرانسه باعث سقوط شاه ایران مىشود - ، وقوع حادثه یازدهم سپتامبر و آتشى که در برجهاى دوقلوى شهر جدید (نیویورک) ایجاد مىشود و بسیارى از حوادث تاریخى دیگر از سالهاى 1555 میلادى به بعد که حدوداً 450 سال را دربر مىگیرد.
"دو محاصره،
در گرمایى سوزان، انجام مىگیرد.
آن مرد،
از فشار تشنگى،
به خاطر دو فنجان مملو از آب،
کشته مىشود.
دژ نظامى، مملو مىشود،
و یک آرمانگراى کهنسال{امام خمینى (ره) }
نشانههاى نیرا (سرزمین ایران) را
به اهالى ژنو [سازمان ملل متحد[
نشان خواهد داد."
رهبر پاریس،
اسپانیاى بزرگ را اشغال مىکند،
کشتیهاى جنگى
در برابر مسلمانان [محمدىها] که از پارتیا [ناحیهاى در ایران] و مدیا [ناحیهاى در ایران] برخاستهاند، مىایستند. آن مرد، سیکلاد [اروپا] را تاراج مىکند، و آنگاه انتظارى بزرگ در بندر یونان حکمفرما مىشود.
در مجموع نوسترآداموس به این موضوع به صراحت اشاره مىکند که ایران (پارت، نیرا، پرشیا، مدیا) با کمک مسلمانان سراسر جهان، از جمله کشورهاى عربى و مخصوصاً سوریه، عربستان سعودى و لیبى حکومت مقتدرى را تشکیل مىدهند و پس از جنگى مذهبى که هسته آن از لبنان شروع مىشود و عمدتاً بر علیه اسرائیل است، جهان را به تسخیر خود درمىآورند و سپس جنگى جهانى و عظیم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد.
در هنگامه دمیدن خورشید،
آتش بزرگ، دیده خواهد شد؛
صدا و روشنایى،
در امتداد شمال، ادامه خواهد یافت.
در میانه کره خاک،
مرگ و آواى مرگ، شنیده خواهد شد؛
مرگ از درون سلاحها،
آتش و خشکسالى
آنان را به انتظار خواهند نشاند.
در خاتمه، این سرزمین به واسطه جنگ جهانى سوم نابود و نامسکون خواهد شد
سرزمین مسکونى،
از سکنه خالى خواهد شد؛
براى به دست آوردن سرزمینها،
جدال و اختلاف شدیدى درمىگیرد؛
قلمروها به مردانى سپرده خواهد شد؛
که از غرور و سربلندى تهى خواهند بود.
سپس، براى برادران بزرگ،
نفاق و مرگ
پیش خواهد آمد.
و از چنین برمىآید که ایران، جهان را ابتدا از طریق حمله به ترکیه (و مقدونیه) به تصرف خود درخواهد آورد:
شب در آسمان، مشعلى رو به خاموشى، دیده خواهد شد. در مرکز رن، جنگ و خشکسالى به بار مىآید، کمک خیلى دیر مىرسد. پرشیا (ایران) حمله آورده و ماگدونیا و در جاى دیگر مىگوید: (مقدونیه) را به محاصره درمىآورد.
تو اى فرانسه!
اگر،
از آبهاى لیگوریا گذر کنى؛
خود را،
در میانه دریا و جزایر،
در محاصره خواهى یافت؛
و پیروان محمد،
در برابر تو خواهند ایستاد.
و همچنین
تو، اى دریاى آدریاتیک!
استخوان خران و اسبان را
خواهى جوید.
و باز مىگوید:
آن مرد،
با سلاحها و آتش درخشان،
در نزدیکى دریاى سیاه،
از پرشیا براى تسخیر ترابوزان
خواهد آمد.
فاروس و میتیلن به لرزه در خواهد آمد؛
خورشید،
دریاى آدریاتیک را که مملو از اجساد اعراب است؛
روشن خواهد کرد.
و سپس نوسترآداموس، عواقب جنگ اتمى و نابودى تدریجى جهان به واسطه جنگ جهانى سوم را شرح مىدهد:
"کسوفى در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتى تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسیح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتى به خود ندیده است..."
که در این مورد آیات مربوط به قیامت در سوره قیامت به ذهن انسان تداعى مىشود:
فإذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر یقول الإنسان یومئذ أین المفرّ.
هنگامى که بینایى خیره مىگردد، و ماه فرو مىرود، و خورشید و ماه گرد هم آیند، آن روز انسان مىگوید: به کجا فرار کنم؟
"مرد والامقامى از تبار عرب به زودى پیش خواهد تاخت. از سوى اهالى بیزانس به او خیانت خواهد شد. از شهر قدیمى رودس به پیشواز او خواهند آمد، از جانب هانگرى [مجارستان] متحمل آزار بسیار خواهد شد."
"در حوالى دریاى آدریاتیک بر اثر توفانى عظیم، کشتى غرق مىشود و زمین به لرزه درآید و به سوى آسمان پرتاب مىشود و دوباره فرو مىافتد؛ در مصر جنبش پیروان محمد افزایش مىیابد و پیکى به (آن سوى مرزها) فرستاده مىشود تا خبر را اعلان کند."
"... شهرها آلوده و کثیف گشته، باعث اعتراض و شرمسارى زیادى خواهد شد، و تاریکى و جهل فقط با درخشش نور از بین مىرود و با تغییراتى حکومت جهل و ظلمت پایان خواهد یافت..."
رهبرى اصلى مشرق زمین با شورشهاى زیادى روبرو خواهد شد، که اکثراً از طرف شمالىها و غربىهاى مغلوب شده است، که عدهاى کشته و برخى مورد آزار قرار گرفتهاند و بقیه در حال گریزند و فرزندانشان که از زنان متعددى هستند، زندانى شدهاند.
م.پ. ادوارد در کتاب خود در باب پیشگوئیهاى نوسترآداموس نقل مىکند که سانتورى هشتم، قطعه 6 مربوط به وقوع جنگ جهانى سوم است:
"... جنگ و خونریزى براى مرتبه سوم حتمى است؛ آتش به حدى است که دریاها به جوش مىآید و از دولتها فقط دو دولت و از جهان فقط نیمى باقى مىماند..."
شاهزاده لیبیایى [که نماینده حکومت ایران است] در غرب به قدرت خواهد رسید، یک فرانسوى از اعراب به شدت مکدر خواهد شد، دانشمند ادیب [ادبا] خود را با اوضاع وفق خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پیشى مىگیرد..."
در نزدیکى سوربن جهت حمله به مجارستان
قهرمانى از اهالى برودها [سیاهپوستان] به آنان هشدار خواهد داد.
رهبر بیزانس، سالون از اسلاوینا،
آنان را به شریعت محمد[(ص)] در خواهد آورد.
همچنین نوسترآداموس در چنین مىسراید که:
»امپراتورى مقدس به آلمان خواهد آمد؛
پیروان اسماعیل جایگاه بىمانع خواهند یافت.
آدمهاى نادان همچنان خواستار کارمانى [شریعت کهنه] هستند. تمامى حمایت کنندگان [محمد(ص)] سراسر گیتى را خواهند پوشاند."
بنابراین، نوسترآداموس در اغلب سانتورىها از جمله سانتورى 5 نسبت به فتح جهان به وسیله شریعت حضرت محمد(ص) به غرب و تمدن غربى هشدار مىدهد و به جهانیان اعلام مىکند که روزى مسلمانان به رهبرى ایران و تمدن ایرانى بر جهان مسلط خواهند شد که این بىشک در پیوند با گسترش و جهانى شدن انقلاب اسلامى ایران است.
مهمترین پیشگویی های نوستر آداموس :
هنری دوم از فرانسه
قبل از وقوع حادثه هیچکس در دربار فرانسه جرات نداشت سخنی از پیشگوئی نوستر اداموس به میان اورد.او نحوه مردن شاه هنری را پیشگوئی کرده بود:شیر جوان فایق خواهد امد بر شیر پیردر نخستین یورش در صحنه نبرداو چشمهای خصم خود راکه در محفظه ای طلایی قرار داردسوراخ خواهد کرد.با دو زخم و یک زخم و بعد مرگی سخت.4سال بعد در 1559 این پیشگوئی بوقوع پیوست.هنری که یکی از نشانه های خانوادگیش شیر بود با افسری جوان بنام مونتگمری (فرمانده گارد اسکاتلندیش) دوستی نزدیکی داشت.این افسر روزی بی مقدمه به او حمله کرد و کلاهخود او را با نیزه سوراخ کرد و او از ناحیه سر و گردن به سختی مجروح شد و بعد از 10 روز عذاب درگذشت.پیشگوئیهای شگفت انگیز نوستر اداموس: برای کاترین دومدیسی (همسر هنری) ضربه ای سخت بود اما باعث شد تا او به آداموس ایمان اورد و از مریدان او شود.نوستر نیز به عنوان قدرشناسی تصویر تمام فرمانروایان اینده فرانسه را در قصر او بر روی اینه ای منعکس کرد.شاید اینکار از بازتاب نقاشیهایی که در اتاق مجاور نصب شده بود: بر روی اینه بوجود امد.اما کاترین که خرافاتی بود به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و حمایت از نوستر اداموس را کاملا بر عهده گرفت و نوستر با پشتیبانی ملکه توانست با فراغ خاطر به پیشگوئی اینده بپردازد.نوستر پیشگوئی کرد که 3 فرزند پسر کاترین قبل از او خواهند مرد.
ناپلئون:
نوستر اداموس ظهور ناپلئون را پیشگوئی کرده و از او به عنوان نخستین ضد مسیح نام می برد (دومین ضد مسیح هیتلر و سومین ضد مسیح هنوز ظهور نکرده است) درباره رسیدن ناپلئون به قدرت و سالهای امپراتوریش می نویسد:امپراتوری نزدیک ایتالیا زاده خواهد شد کهامپراتوری را قدر بسیار خواهد نهاد.ناپلئون هم قدرت سیاسی فرانسه را بالا برد و هم قدرت نظامی ان را.نوستر درباره سرانجام ناپلئون چنین پیشگوئی کرده است:امپراتور بزرگ تبعید خواهد شدبه مکانی کوچکو دوباره سر بر خواهد داشتو در مکانی کوچک سرنوشتشبه اخر خواهد رسید.ناپلئون به جزیره کوچک الب تبعید شد اما بعد از 100 روز از انجا گریخت و دوباره قدرتش را احیا کرد و سرانجام در جزیره سنت هلن درگذشت.
لوئی پاستور :
پیشگوئیهای نوستر در مورد وقایع جدید به اندازه وقایع قدیم قابل توجه است.در این مورد هم نام و هم تاریخ ماجرا ذکر شده است:پاستور جوان رب النوعی تکریم: خواهد شدان هنگام که ماه چرخش خود را به پایان رساند.وقتی پاستور در 1889 انستیتو پاستور را تاسیس کرد کشفیات بزرگی در علم پزشکی به ظهور رسید.چرخش ماه به دور زمین هر 19 سال یکبار اتفاق می افتد.یکی از این چرخشها در 1889 کامل شد.
آدولف هیتلر :
نوستر چند پیشگوئی خارق العاده و دقیق درباره رهبر نازیها کرده است.در یکی از آنها خلاصه ای از زندگی او را ارائه می کند و از مرگ نامعلوم او سخن می گوید: در کوهستانهای اتریس نزدیک رایناز پدر و مادری معمولی زاده خواهد شد مردی که مدعی دفاع از لهستان و مجارستان خواهد بودپایان کار او هرگز دانسته نخواهد شد. شعر دیگری از نخستین سالهای جنگ وقتی که ارتش المان در طول جبهه بسوی فرانسه به حرکت درامد حکایت دارد.اگرچه بیشتر کشورهای اروپا بر ضد هیتلر و یا به گفته نوستر: هیستر متحد شده بودند اما او مدتی فاتح بی چون و چرای نبردها بود:جانوری وحشی و پر اشتها از رودها خواهد گذشتو جنگجویان عظیمی بر علیه این جانور هیستر خواهند جنگید.نوستر همچنین از سلاحهایی سخن گفته که صدای انها در اسمانها شنیده خواهد شد و ماشینهای پرنده ای که از انها اتش خارج خواهد شد (به هواپیما و بمبارانها و موشکهای وی-2 اشاره دارد) نوستر تصویری زنده از خلبانها با ماسک اکسیژن و کلاه و لوله های اتصال ارائه می دهد.او از نیمه انسان نیمه خوکهایی که در صحنه نبرد در اسمانند سخن می گوید.
درباره آینده
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |