دعا برای تحبیب و تسخیر دیگران «ابن عباس» روایت کرده است: جلباب قرآنی و چادرهای امروزی
عکس العمل شیطان هنگام نزول آیه الکرسی پندهای پرشکی مولا علی (ع) از عهد باستان به دلیل اعتقاد مردم آن دوران به خواص ویژه خرافاتى و شاید ماوراءالطبیعه این اجسام همواره مورد توجه بوده اند . انسان عهد باستان باور داشت این جسم زیبا ویا هنر خلاقه طبیعت در درون خود خواصى پنهانى دارد که انسانها را به سمت خود مى کشد . همین کشش باعث شد بسیارى از ادیان باستانى به دنیاى اوهام و غیر واقعى روى آورند. این ادیان گوهرها را در راه منافع دینى خود مورد استفاده قرار مى دادند. هنوز هم وقتى انسانى در مقابل یک گوهر و یا بلور زیبا و خوشرنگ و شفاف قرار مى گیرد حیران از این است که چه نیرویى این سنگ را به این اندازه زیبا آفریده است . یک بلور زیبا درون خود عناصرى دارد که بر زیبایى آن مى افزاید.
تاریخچه سنگ درمانی : ابوذر در جلسهای خصوصی از پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) در بارهی برترین آیات پرسید. پیامبر فرمودند: "آیة الکرسی."(1) زیرا در آن آیهی کریمه، کلمه شریف "حی قیوم" ذکر شده است. همچنین گفته شده که در آن اسم اعظم الهی است(2)، چنانکه در آن سخن از توحید و علم و قدرت مطلقه خداوند و همچنین عرش و کرسی به میان آمده است. رسول اکرم (ص) فرموده است: ماسک آلوى قرمز: براى تهیه ماسک آلوى قرمز کافى است هسته آلوى قرمز را درآورید و سپس آلوها را له کنید و چند قطره روغن بادام شیرین به آن اضافه کنید و خوب مخلوط نمایید و سپس به مدت 20 دقیقه آن را بر روى پوست بمالید و آنگاه با پنبه آغشته به گلاب آن را پاک کنید. ماسک لیمو ترش: براى تهیه ماسک لیموترش آب دو عدد لیمو را بگیرید و با یک قاشق عسل گرم، مخلوط کنید و روى پوست بمالید و پس از 20 دقیقه آن را با پنبه آغشته به گلاب پاک کنید. ماسک هویج: ماسک هویج نیز به وسیله آب هویج تهیه مى شود. براى این منظور مقدارى آب هویج را با ماست مخلوط کنید و با انگشت روى پوست بمالید و پس از 20 دقیقه آن را با پنبه آغشته به گلاب پاک کنید. ماسک کدو حلوایى: مقدارى کدو حلوایى رسیده را له کنید و به صورت ماسک براى متعادل ساختن چربى پوست صورت استفاده کنید. ماسک سفیده تخم مرغ: یک عدد سفیده تخم مرغ را خوب بزنید؛ پس از کف کردن به آن نصف لیوان لیموترش اضافه کنید وبه هم بزنید و روى تمام پوست بمالید. پس از 15 دقیقه با آب ولرم بشویید. ماسک پرتقال و لیمو: دو قاشق آب پرتقال و یک قاشق آب لیمو ترش را خوب مخلوط نمایید و به صورت بمالید. بعد از 15 دقیقه با آب ولرم بشویید. ماسک خیار: خیار را بپزید و له کنید، به صورت ماسک روى صورت بگذارید و پس از 20 دقیقه با آب ولرم بشویید. ماسک زرده تخم مرغ و آووکادو: 1 قاشق سوپخورى خاک رس (خاک رس یا خمیر پاک کننده که به شکل پودر در تمام مغازه ها و فروشگاه هاى غذایى بهداشتى موجود است) + یک عدد زرده تخم مرغ + یک چهارم قاشق آووکادو له شده + مقدارى روغن فندق (براى این که یک مخلوط نرم داشته باشیم) را با هم مخلوط کرده و بر روى پوست خود به مدت 15 الى 20 دقیقه گذاشته و بعد با آب ولرم بشویید. (زرده تخم مرغ وآووکادو رطوبت از دست رفته پوست را دوباره باز مى گرداند، خمیر پاک کننده ترشحات چربى پوست را خشک کرده، روغن فندق این حالت را در پوست تعدیل کرده و آن را تقویت مى کند.) ماسک سیب: یک عدد سیب رنده شده را با 5 قاشق سوپخورى عسل مخلوط کنید و سپس روى پوست صورتتان بمالید و پس از 10 دقیقه با آب سرد بشویید. ماسک گوجه فرنگى: یک عدد گوجه فرنگى را خوب له کنید و بگذارید به مدت 15 تا 20 دقیقه روى پوستتان بماند. سپس پوستتان را با آب گرم بشویید. پوست هاى چرب نسبت به موادپاک کننده و مواد آرایشى و دارویى حساس هستند و ممکن است در اثر مصرف مواد پاک کننده یا محلول هاى الکل دار دچار قرمزى، خشکى، خارش یا پوسته ریزى شوند. در این صورت باید مصرف هرگونه شیرپاک کن، محلول هاى طبى و داروهاى موضعى را متوقف و به پزشک مراجعه کرد تا پماد ساختنى (ترکیبى) التیام دهنده اى را تجویز کند. روى پوست هاى چرب که این گونه تحریک شده اند نباید پماد یا کرم بتامتازون، تریامسینولون، هیدروکورتیزون یا فلوسینولون مالید و نیز در این مواقع نباید صابون اسیدى مصرف کرد. افرادى که پوست چرب دارند باید مصرف چربى و قند را به حداقل برسانند و غذاهایى مثل خرما، پسته، فندق، گردو، شکلات و موز را بسیار کم مصرف کنند. این افراد براى کنترل چربى پوست خود و برخوردارى از یک پوست شاداب و خوب باید خواب کافى، اعصاب راحت و تغذیه مناسب داشته باشند و هرچه مى توانند سبزى و میوه مصرف کنند. هاله طاهرى ماسک های زیبایی و تأثیر آنها بر پوست ماسک انگور؛ شاداب کننده و تقویت کننده پوست ماسک صورت برای پوست چرب و جوش دار ماسک گلابی شاداب کننده و ضد چین و چروک ماسک هندوانه برای پوست حساس و معمولی ماسک سیب و انگور برای شادابی پوست اثرات و عوارض مواد آرایشی یا درمانی و حساسیت های پوستی از دست خال های تیره پوست خود رها شوید دعا برای جلب محبت دیگران
هر کس هفت مرتبه آیه 7 از سوره ممتحنه «عسی ان یجعل بینکم و بین الذین عادیتهم منهم موده و اله قدیر، و الله غفور رحیم» را به کف دست خود بخواند و بدمد، سپس به صورت خود بکشد، هر که او را ببیند، دوستش دارد
همچنین هر کس هفت روز، روزی 25 مرتبه صبح و 25 مرتبه عصر دعای زیر را بخواند، در جلب محبت دیگران اثر عظیم دارد.
«بسم الله الرحمن الرحیم سخرلی فلان ابن فلان الحمدلله رب العالمین یا رقیب سخرلی قلبه الرحمان الرحیم یا ودود سخرلی فلان ابن فلان مالک یوم الدین یا رقیب سخرلی قلبه ایاک نعبد و ایاک نستعین یا ودود سخرلی فلان بن فلان اهدنا الصراط المستقیم یا رقیب سخرلی فلان بن فلان صراط الذین انعمت علیهم یا ودود سخرلی فلان بن فلان غیرالمغضوب علیهم یا رقیب سخرلی فلان بن فلان و لاالضالین یا ودود سخرلی فلان بن فلان».
دعای چشم زخم
رسول اکرم (ص) پیوسته امام حسن و امام حسین (ع) را به وسیله دعا در امان و پناه خداوند قرار می داد و می گفت:
«اعیذکما بکلمات الله التامه و اسمائه الحسنی عامه من شر السامه و الهامه، و من شر عین لامه و من شر حاسد اذا حسد»
«شما را در پناه کلمات تامه الهی و اسمای نیکویش قرار می دهم، از شر هر چیز زهردار و حیوانات و حشرات سمی، از شر چشم بد، و از شر هر حسد کننده زمانی که حسد ورزد.»
«ابن عباس» گوید: آنگاه پیامبر (ص) روی به ما کرد و فرمود: اینگونه حضرت ابراهیم خلیل الرحمان (ع) برای اسحاق و اسماعیل دعا می کرد و پناهشان می داد.
چادر منبع دینی ندارد !!!
برخی مدعی هستند که " چادر، حجاب دینی و مذهبی نیست " . در این مقاله قصد داریم بدون جانب داری ، به این بحث پرداخته و پاسخی شایسته ارائه دهیم :
دقت و پژوهش در آیهی 59 سورهی احزاب، صحت ادعای مذکور را مورد تردید جدی قرار میدهد.
خداوند در این آیه خطاب به پیامبرش فرموده است:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛
ای پیغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را با چادر خود فرو پوشند، که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نکشند؛ بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
«جلابیب» جمع «جلباب» است و جلباب در کتابهای لغت معتبر، مثل لسان العرب، صحاح اللغة و معجم الوسیط، به «ملحفه» معنا شده است و ملحفه پوششی گسترده است که زن خود را در آن میپیچد.[1]
قبل از بررسی معنا و مفهوم جلباب، باید دید چادر رایج در بین زنان مسلمان و ایرانی چه نوع پوششی است و عناصر و مؤلفههای اصلی تشکیلدهندهی آن چیست؟ با اندک تأملی میتوان گفت چادر دارای دو مؤلفهی اصلی ذیل است:
1. اندازهی چادر: پوشش وسیع، که از بالای سر تا پایین پای زن را میپوشاند.
2. کارکرد چادر: پوششی جلوباز که از بالای سر، روی لباسهای دیگر پوشیده میشود و به نحو خاصی کنترل و جمع و جور میگردد.
حال باید بررسی نمود آیا جلباب قرآنی که در بعضی تفاسیر از آن به ملحفه تعبیر شده است،[2] دو عنصر ذکر شده برای چادرهای رایج فعلی را دارد یا نه؟ اگر دو عنصر یاد شده را بتوان برای جلباب اثبات نمود، میتوان ادعا کرد که جلباب قرآنی همانند چادرهای رایج فعلی بوده است و گرنه نمیتوان چنین ادعایی کرد؛ از این رو، به بررسی دو مؤلفهی اندازه و کارکرد جلباب میپردازیم:
الف) اندازهی جلباب:
تقریباً همهی کتابهای لغت در این که جلباب پوششی وسیع است اتفاق نظر دارند، ولی دیدگاههای کتابهای لغت و تفسیر دربارهی اندازهی دقیق جلباب متفاوت است.
از مجموع کلمات مفسرین در مورد اندازهی جلباب، سه دیدگاه قابل اشاره است:
دیدگاه اول: جلباب پوششی فراگیر بوده که از بالای سر تا پایین پا را میپوشانده است. این دیدگاه از کتابهای لغوی و تفسیری فراوان استفاده میگردد.[3]
دیدگاه دوم: جلباب پوششی بزرگتر از خمار (مقنعه) بوده که کمتر از مقدار ردا، یعنی تقریباً تا زانوها را میپوشانده است. این دیدگاه از بعضی از کتابهای لغت، مثل مصباح المنیر فیومی استفاده میشود.[4]
دیدگاه سوم: جلباب همان خمار (مقنعه) است؛ پوششی که فقط سر و سینهها را میپوشانده است. این دیدگاه از مفردات راغب اصفهانی به دست میآید.[5]
ما معتقدیم شواهد مختلفی وجود دارد که صحت دیدگاه اول و مخدوش بودن دیدگاه دوم و سوم را ثابت میکند که بعضی از آنها عبارتاند از:
شاهد اول: دربارهی پوشش حضرت فاطمهی زهرا(س) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد برای دفاع از فدک این گونه نقل شده است:
لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها.[6]
یعنی فاطمهی زهرا(س) خمار و مقنعهی خویش را بر سر و جلباب، یعنی پوششی که شامل و در بر گیرندهی تمام آن وجود مبارک بود بر تن کردند.
از نحوهی پوشش حضرت در قضیهی مذکور دو نکته استفاده میشود:
1) پوشش حضرت در بیرون منزل، همان دو پوشش قرآنی مستقل از یکدیگر به نام «خمار» و «جلباب» بوده است؛ بر این اساس، نظر طرفداران دیدگاه سوم، مثل راغب اصفهانی در مفردات که جلباب را به خمار معنی کرده است، مخدوش میگردد.
2) از عبارت «و اشتملت بجلبابها»، به روشنی استفاده میشود که جلباب، پوششی سرتاسری بوده که تمام آن وجود مبارک، از سر تا قدمها را فرا میگرفته است؛ بنابراین، نظر طرفداران دیدگاه دوم؛ که قایل بودند جلباب تقریباً تا زانوها را میپوشانده است، مخدوش میگردد.
شاهد دوم: از کتابهای لغوی، مثل مصباح المنیر فیومی که گفتهاند: «الجلباب ثوب اوسع من الخمار؛ جلباب پوششی گستردهتر از خمار است»، تباین و مستقل بودن «خمار» و «جلباب» به خوبی استفاده میشود.
شاهد سوم: احادیثی همچون حدیث نبوی(ص) «و لغیر ذی محرم اربعة اثواب: درع و خمار و جلباب و ازار»[7] که از جلباب و خمار به عنوان دو پوشش مستقل نام برده است نیز، شاهد بطلان دیدگاه سوم است.
شاهد چهارم: زمخشری در تفسیر کشاف و آلوسی در تفسیر روح المعانی از ابن عباس، صحابی پیامبر اکرم(ص) و شاگرد امام علی(ع) نقل کردهاند که جلباب پوششی بوده که از بالا تا پایین بدن را میپوشانده است؛[8] که با این شاهد بطلان دیدگاه دوم اثبات میشود.
حاصل این که اندازهی جلباب قرآنی به مقداری بوده است که همانند چادرهای زمان حاضر از بالای سر تا پایین پا را میپوشانده است.
ب) کارکرد جلباب:
برای فهمیدن کارکرد جلباب و کیفیت پوششی آن، لازم است معنای «ادناء» در آیهی «یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ» معلوم شود. آلوسی از ابن عباس و قتاده و زمخشری در تفسیر کشاف از ابن سیرین نقل کردهاند که مراد از «یدنین» قرار دادن جلباب در بالای ابرو و گردن و جمع و جور کردن و قرار دادن گوشههای جمع شدهی آن در بالای بینی است،[9] که معمولاً بانوان متدین و حساس نسبت به رعایت حجاب در مواجهه با نامحرم این کار را انجام میدهند. از عبارت ابن عباس، قتاده و ابن سیرین معلوم میشود که جلباب همانند چادرهای فعلی، پوششی جلوباز بوده است که واژهی «یدنین» در آیهی شریفه نیز مؤید این مدعاست؛ بنابراین، از نظر کارکرد و کیفیت پوشش نیز جلباب قرآنی، شبیه چادرهای امروزی بوده است.
به رغم این که بحث بر سر الفاظ و نامگذاری نیست و مهم این است که حقیقت و مصداقی از پوشش، شبیه چادرهای فعلی، در صدر اسلام موجود بوده است، ولی با این همه، خوشبختانه در کتابهای واژههای قرآنی و کتابهایی که دربارهی جلباب بحث نمودهاند، جلباب به چادر معنا شده است و این مؤید بسیار خوبی است بر این که آنها نیز به دلیل اشتراک مؤلفه ها و عناصر جلباب و چادر، همانند ما، از جلباب قرآنی معنای چادر را فهمیدهاند. [10]
حاصل این که، با توجه به مشابهت بسیار نزدیک جلباب قرآنی با چادر، از نظر اندازه و کارکرد ، میتوان ادعا کرد که چادر ارتباط وثیقی با دین اسلام و قرآن دارد؛ و بدین ترتیب ادعای اول که چادر ارتباطی با دین و مذهب ندارد ابطال میگردد.
پی نوشتها:
[1 ] الملحفة: بالکسر، هی الملائة التی تلتحف بها المرأة (واللحاف) کل ثوب یتغطی به: فیومی، المصباح المنیر، ریشهی لحف.
[2] به عنوان مثال ر.ک: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 361؛ میرزا محمد مشهدی، کنزالدقائق، ج 8، ص 226 و فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 4، ص 203، ذیل آیهی 59 سورهی احزاب، (آیهی جلابیب).
[3] به عنوان نمونه، ر.ک: شیخ طوسی، تفسیر تبیان؛ بیضاوی، تفسیر انوار التنزیل و اسرار التأویل و علامه طباطبایی، تفسیر المیزان؛ شیخ محمد جواد مغنیه، تفسیر الکاشف، ذیل آیهی جلابیب؛ همچنین از ابن عباس، مفسر بزرگ قرآن کریم این دیدگاه استفاده میشود که در ضمن بررسی اقوال سه گانه خواهد آمد. در کتاب الجدول فی اعراب القرآن و صرفه و بیانه، ذیل آیهی 59 سورهی احزاب (آیهی جلابیب) آمده است: «جلابیب جمع جلباب اسم جامد للملاءة التی تشتمل بها المرأة قال المبرَّد: الجلباب ما یستر الکل مثل اللحفة»؛ همچنین این دیدگاه از کلام ابن عربی در کتاب احکام القرآن در ذیل آیهی جلباب نیز استفاده میشود. علاوه بر کتب تفاسیر، از بعضی کتابهایی که به طور مفصل دربارهی احکام زنان بحث کردهاند دیدگاه اوّل صریحاً استفاده میشود؛ مثلاً در کتاب المفصل فی احکام المرأة والبیت المسلم فی الشریعة الاسلامیة، ج 3، ص 3222 آمده است: انّه الملاءة التی تشتمل بها المرأة فتلبسها فوق ثیابها و تعظی بها جمیع بدنها من رأسها الی قدمها و الجلباب بهذا التعریف شبیه العَباءة»
[4] . الجلباب: ثوب اوسع من الخمار دون الرداء: فیومی، المصباح المنیر، ریشهی جلب.
[5] . الجلابیب: القمص و الخمر الواحد الجلباب: راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ریشهی جلب.
[6] . طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 98.
[7] . طبرسی، مجمع البیان، ج7، ص155.
[8] . عن ابن عباس: الرداء الذی یستر من فوق الی اسفل: زمخشری، تفسیر کشاف، و آلوسی، تفسیر روح المعانی، ذیل آیهی جلباب (آیهی 59 سورهی احزاب.)
[9] . عن ابن سیرین سألت عبیدة السلمانی عن ذلک (یدنین) فقال ان تضع رداءها فوق الحاجب ثم تدیره حتی تضعه علی انفها. شبیه تعبیر مذکور عبارتهای مختلفی در تفسیر آلوسی، ذیل آیهیجلباب نقل شده است که نحوهی کارکرد جلباب را بیان میکند؛ مثلاً از ابن عباس و قتاده اینگونه نقل شده است. «تلوی الجلباب فوق الجبینین و تشده ثم تعطفه علی الانف و ان ظهرت عینها لکن تستر الصدر و معظم الوجه».
[10] . ر.ک: لسان التنزیل، تألیف قرن 4 و 5، ه . ص 103، به اهتمام مهدی محقق؛ تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 8، ص 191، ذیل آیهی 59 سورهی احزاب؛ میرزا ابوالحسنé êشعرانی، نثر طوبی، واژهی جلباب؛ عبدالرحیم صفیپور، منتهی الارب فی لغة العرب، ج 1، ص 186، واژهی جلب؛ ر. پ. آ: دزی، فرهنگ البسهی مسلمانان، ص 117 و فیاض زنجانی، «رسالهی حجابیه»، مجلهی کیهان اندیشه، شمارهی 60، خرداد و تیرماه، سال 1374، ص 112. و نسخهی کهن تفسیر مفردات قرآن، ص190، قسمت مفردات، سورهی احزاب.
[11] . ر. ک: سید مسعود معصومی، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان (مطابق با نظرات آیات و مراجع تقلید) ص 65. و استفتائات آخر کتاب
آیت الکرسی فرستاده ای برای سلامت روح و جسم
امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی که آیت الکرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیه الکرسی آیه ای است که از گنج عرش نازل شده و زمانی که این آیه نازل گشت هر بتی که در جهان بود با صورت به زمین خورد.
در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.
ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال کرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد"
مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد که بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
آیت الکرسی سید آیات قرآن
پیامبر به حضرت علی (ع) فرمود: " یا علی ! من سید عربم-مکه سید شهر هاست- کوه سینا سید همه کوه هاست- جبرئیل سید همه فرشتگان است – فرزندانت سید جوانان اهل بهشتند- قرآن سید همه کتاب هاست – بقره سید همه سوره های قرآن است – ودر بقره یک آیه است که آن آیه 50کلمه دارد و هر کلمه 50 برکت دارد و آن آیت الکرسی است.
پاداش کسی که آیت الکرسی را زیاد می خواند :
عبدالله بن عوف گفته است:" شبی خواب دیدم که قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی کردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و کاخ های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این کاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت.
بعد گفتند: خانه هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم که از خواب پریدم و خدا را شکر گفتم.
صبح که شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم.
او گفت : معلوم است که تو آیه الکرسی زیاد می خوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از کجا فهمیدی. گفت برای اینکه این آیه 50 کلمه و 175 حرف دارد. من از زیرکی حافظه او تعجب کردم. آنگاه به من گفت : هر که آیه الکرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود.
داستان نزول
رسول اکرم (ص) فرمود: چون خدای متعال خواست سوره ی حمد و آیه های شهدالله (18 و 19 آل عمران) و قل اللهم (26 - 27 آل عمران) و سوره توحید و آیه الکرسی را به زمین نازل کند همگی به عرش الهی چنگ زدند در حالی که بین آن ها و خداوند حجابی نبود.
سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوی کسانی که عصیان و گناه می کنند می فرستی ؛ در حالی که ما پاک و مطهر هستیم.
سپس خدای متعال فرمود :" به عزت و جلال خودم سوگند ، هیچ کس شما را بعد از نماز نخواند مگر این که او را در مرتبه بالای قدس جای دهم که از نعمت های آن استفاده کنند و در هر روز 70 بار به او با نظر رحکت خود بنگرم و در هر روز 70 حاجت او را برآورم هرچند که بسیار گناه کرده باشد که کمترین آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمنی پناه می دهم و برای پیروزی بر هر دشمنی یاریش می دهم و مانعی به جز مرگ برای بهشت رفتن او نباشد.( یعنی بعد از مرگ بلافاصله به بهشت می رود)
آیت الکرسی برای حفظ چشم :
بعد از هر نماز دستان را روی چشم بگذارید و بعد از خواندن آیت الکرسی بگویید:"اللهم احفظ حدقتی بحق حدقتی علی بن ابیطالب(ع)"
امان نامه الهی :
امام کاظم (ع) فرمود: از بعضی پدران بزرگوارم شنیدم که کسی داشت سوره حمد را می خواند پس حضرت فرمود: هم شکر خدا را به جای آورد و هم به پاداش رسید. بعد حضرت شنید که سوره توحید می خواند فرمود: ایمان آورد و ایمنی به دست آورد و سپس شنید که سوره قدر می خواند فرمود: راست گفت و آمرزیده شد و بعد شنید که آیت الکرسی می خواند فرمود: خداوند خالق امان نامه برایش فرو فرستاد.
قرآن برتر است یا تورات؟
روایت شده که از پیامبر (ص) پرسیدند: قرآن برتر است یا تورات؟ فرمودند: در قرآن آیه ای است که از تمام کتابهایی که خداوند بر پیامبرانش نازل فرموده بهتر و برتر و والاتر است و آن آیه الکرسی است.
پیامبر فرمودند با فضیلت ترین آیه ای که بر من نازل شد آیه الکرسی است.
پیامبر فرمودند آیه الکرسی وسوره توحید عظیم تر از همه چیزهایی است که دون و پست تر از خداست.
پیامبر (ص) فرمودند: دانش بر تو گوارا باد. سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست این آیه دارای دو زبان و دو لب است که در عرش الهی تسبیح و تقدیس خدا می گوید.
رسول خدا (ص) فرمود: در شب معراج دو لوح را دیدم ، که در یک لوح سوره حمد و در لوح دیگر کل قرآن قرار داشت که سه نور از آن می درخشید . پس گفتم ای جبرئیل این نوره چیست؟ جبرئیل در جواب گفت : آن سه نور یکی سوره توحید و یکی سوره یاسین و دیگری آیه الکرسی می باشد.
پیامبر (ص) فرمودند: در معراج در آسمان هفتم دیدم که ملائکه حجب سوره نور را می خوانند ، خزان کرسی آیه الکرسی و حمله عرش سوره مومن را می خوانند.
امام صادق (ع) فرمود: همانا من از آیه الکرسی برای بالا رفتن درجات استفاده می کنم.
امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه سوره حمد و توحید و قدر را با آیه الکرسی بخوانید و بعد از آن برخیزید و و رو به قبله حاجات خود را از خدا بخواهید که حاجاتتان بر آورده خواهد شد زیرا اسم اعظم هستند.
امام علی (ع) فرمودند اگر شما از آثار معنوی آیه الکرسی آگاه بودید در هیچ حال خواندن آن را ترک نمی کردید.
امام محمد باقر (ع) فرمودند: هر کس یک بار آیه الکرسی را بخواند خداوند هزار ناراحتی از ناراحتی های دنیا و هزار سختی آخرت رااز او دور می کند که کمترین ناراحتی دنیا فقر و کمترین سختی آخرت فشار قبر است.
رسول خدا در خواب به دختر خویش فرمودند: ترازوی اعمال خویش را با آیه الکرسی سنگین گردان. زیرا هرکس آن را قرائت نماید آسمان وزمین با فرشتگانش به جنبش و حرکت در آیند و خداوند را با صدای بلند به پاکی یاد کنند و او را بزرگ بدارند و تسبیح گویند. پس از آن تمامی فرشتگان از خداوند می خواهند که گناه خواننده آیه الکرسی را ببخشد و از خطا و لغزشش در گذرد.
رسول خدا (ص) فرمودند: هرکس آیه الکرسی را یک بار بخواند اسم او از دیوان اشقیا و انسان های بد محو می شود.
امام رضا (ع) به نقل از پیامبر فرمودند: هر کس 100 مرتبه آیه الکرسی را بخواند چنان باشد که همه عمر خود را عبادت کرده باشد.
بعد از نماز
پیامبر فرمودند: هر کس آیه الکرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خواننده آیت الکرسی نظر رحمت افکند و فرشته ای را بر انگیزد که از آن زمان تا فردای آن کارهای خوبش را بنویسد و کارهای بدش را محو کند.
رسول اکرم (ص) فرمود: یا علی بر تو باد به خواندن آیه الکرسی بعد از هر نماز واجب. زیرا به غیر از پیغمبر و صدیق و شهید کسی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمی کند و هر کس بعد از هر نماز آیه الکرسی را بخواند به جز خداوند متعال کسی او را قبض روح نمی کند و مانند کسی باشد که همراه پیامبران خدا جهاد کرده تا شهید شده است و فرمود: بعد از مرگ بلا فاصله داخل بهشت می شود و به جز انسان صدیق و عابد کسی بر خواندن آیه الکرسی مواظبت نمی کند.
در روایتی از امام باقر آمده است:" هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگیدر امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد."
رسول اکرم فرمودند : هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق می گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد.
جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آیه الکرسی بخواند و بگوید :" اعیذ نور بصری بنور الله الذی لا یطفی"
خداوند به موسی بن عمران وحی فرمود: کسی که بعد از نماز واجبش آیه الکرسی بخواند خداوند متعال به او قلب شاکرین – اجر انبیا و عمل صدیقین را عطا فرماید و چیزی جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگیری نمی نماید. مداومت نمی نماید به آن مگر پیامبر یا صدیق یا کسی که از او راضی شده ام و یا شخصی که شهادت را روزی او می نمایم.
زیادی علم و حافظه
پیامبر (ص) روایت کرده است که فرمودند : 5 چیز حافظه را قوی می گرداند: خوردن شیرینی – گوشت نزدیک گردن – عدس – نان سرد و خواندن آیت الکرسی
عالمی گوید : هر که علم می خواهد بر پنج چیز مواظبت می کند:
1- پرهیزکاری در آشکارا و پنهان 2- خواندن آیت الکرسی 3- همیشه با وضو بودن 4- نماز شب خواندن حتی اگر دو رکعت باشد. 5- غذا خوردن به منظور نیرو گرفتن نه شکم پر کردن.
سفر
امام صادق (ع) فرمود: سفر را با دادن صدقه و یا با خواندن آیت الکرسی آغاز کنید. کسی که در سفر هر شب آیه الکرسی را بخواند هم خودش در سلامت باشد و هم چیزهایی که همراه اوست.
حاجت
اگر برای کسی کار مهمی پیش آمده باشد و بخواهد که زود انجام شود و به صحرایی رود که در آنجا کسی نباشد و خطی دور خود بکشد و رو به قبله با تواضع بنشیند و 70 بار آیه الکرسی را بخواند . بدون شک در آن روز حاجات او بر آورده شود . این کار تجربه شده است و شکی در آن نیست.
رسول اکرم (ص) فرمودند: هرگاه برای حاجتت از خانه ی خود بیرون آمدی آیه الکرسی را بخوان که حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.
امام علی (ع) فرمودند: هرگاه یکی از شما اراده حاجتی کند پس صبح روز پنج شنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره آْ عمران ( آیه 190تا آخر) و آیه الکرسی و سوره قدر و حمد را بخواند ، زیرا که در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود.
در روایت آمده است هر کس آیت الکرسی را در وقت غروب بخواند حاجتش برآورده گردد
پندهای حضرت علی برای سلامتی
خون گرفتن بدن را سالم و عقل را محکم میکند.
عطر به شارب( محاسن ) زدن از اخلاق پیامبر است و احترامی برای نویسندگان اعمال است.
مسواک موجب خشنودی خداست سنت پیغمبر (ص) است و دهان را خوشبو میکند.
روغن زدن پوست را نرم و قوای دماغی را زیاد میکند مجاری عرق را باز میکند خشکی را برطرف مینماید و رنگ را روشن میکند.
شستن سر ، چرک را میبرد و گردو خاک را پاک میکند.
آب در دهان گرداندن و شستن بینی سنت است و دهان و بینی را پاک میکند.
نوره نشاط آور و تمیز کننده تن است.
کفش نیکو نگهدار بدن است و کمک وضو و نماز است.
ناخن گرفتن درد بزرگ را جلو میگیرد و روزی را زیاد میکند.
برطرف کردن موی زیر بغل بوی بد را رفع میکند و پاک کننده است و سنتی است که پیغمبرپاک (ص) دستور داده.
شستن دستها پیش از غذا و بعد از آن روزی را فراوان کند مانع چربی لباس است و دیده را روشنی بخشد.
سیب معده را شستشو دهد و نظیف کند.
کندر جویدن دندانها را محکم و بلغم را رفع کند و بوی دهان را برطرف کند.
به قلب ضعیف را تقویت میکند معده را پاکیزه و قوت قلب را زیاد میکند ترسو را پر دل و فرزند را زیبا نماید.
طهارت گرفتن با آب سرد بواسیر را قطع میکند.
شستن لباس غم و قصه را زایل کند ( چرک را از بین می برد ) و شرط نماز است.
پس از غذا انگشتان خود را بلیسید که خداوند به شما برکت دهد.
غذا را بگذارید سرد شود هر وقت غذای گرم نزد پیغمبر می آوردند میفرمود : بگذارید سرد و قابل خوردن شود خدا نخواسته ما حرارت آتش را بچشیم برکت در غذای سرد است.
از گوشت پرندگان که سنگدان و خارپشت پا و چینه دان ندارند اجتناب کنید.
از خوردن گوشت درندگان نیشدار و پرندگان چنگال دار پرهیز کنید.
سپرز( دمبلان گوسفند ) نخورید که خون را فاسد میکند.
از غده های گوشت اجتناب کنید که رگ خوره را تحریک میکند.
خرما بخورید که شفای هر دردی است.
اگر به درد چشم مبتلا شدید آیه الکرسی بخوانید و به خود تلقین کنید که خوب شدم انشاء الله بهبودی پیدا می کنید.
بر سر سفره غذا نام خدا ببرید و طغیان نکنید که نعمت و روزی خدا است میخورید.
هرگاه مسلمانی ضعیف شد گوشت و شیر بخورد که خدا در آنها قوت نهاده .
بدون شام نخوابید که بدن ویران میشود.
هر دردی از داخل بدن است بجز زخم و تب که ( از خارج ) به بدن میرسد .
سوزش تب را با بنفشه و آب خنک فرو نشانید که حرارت تب گوئیا از نفس جهنم است.
تا مرض بر صحت غلبه نکند نباید مسلمان درمان کند.
بوی ناراحت کننده بدن را با آب برطرف کنید.
همیشه خود را وارثی کنید ( کثیف نباشید)خدا بنده کثیفی را که موجب آزار همنشین است دشمن دارد.
با انگشت ( یا زبان) عسل خوردن درمان هر دردی است خداوند فرموده : ( از شکم زنبورها نوشابه ای رنگارنگ بیرون آید که در آن برای مردم شفا است ) عسل خوردن و قرآن خواندن و کندر جویدن بلغم را آب کند.
پیش از غذا نمک بخورید اگر مردم از خواص نمک خبر داشتند آنرا بر باز هر مجرب ترجیح میدادند. هرکه قبل از غذا نمک بخورد هفتاد بلا و آفتهایی که جز خدا نمی داند از جانش دور شود.
در تابستان بر بدن تب دار آب سرد بریزید که حرارت را خاموش میکند.
کسی را که بر سر غذا نشسته شتابزده نکنید تا فارغ شود و همچنین کسی را که مشغول قضای حاجت است.
یاد ما خانواده برای دردها و وسواس سینه ها شفاست و دوستی ما رضایت پروردگار است.
از سگ فاصله بگیرید اگر تصادفا با آن تماس پیدا کردید اگر با رطوبت بود جامه را بشویید و اگر خشک بوده آب بر آن بپاشید.
کدو بخورید که قوای دماغی را زیاد میکند ، پیغمبر (ص) به کدو علاقه داشت.
قبل و بعد غذا ترنج بخورید آل محمد چنین میکنند.
گلابی قلب را جلا میبخشد و دردهای داخلی را تسکین می دهد.
آب را به جای بوی خوش بکار برید.
ایستاده آب نخورید که باعث درد بی درمان است مگر اینکه خدا علاج کند.
نوزاد را روز هفتم ختنه کنید از سرما و گرما هم نترسید چه آنکه ختنه پاک کننده بدن است.
و زمین از بول ختنه نشده به خدا می نالد.
من دوست دارم مومن پانزده روز یک بار نوره بکشد.
سر کشیدن شیر ، خوردن شیر درمان هر دردی است بجز مرگ.
ماهی کم بخورید که بدن را آب میکند بلغم را زیاد و خون را غلیظ مینماید.
انار را با پیه آن بخورید که معده را دباغی میکند.
هر دانه انار که در معده قرار گیرد تا چهل شب دل را زنده کند و جان را از امراض امان بخشد و وسوسه شیطان را براند.
سرکه نان خورش خوبی است صفرا بر و حیات بخش قلب است.
کاسنی بخورید که در هر صبحگاه قطره ای شبنم بهشتی بر برگ آن مینشیند.
آب باران بخورید که بدن را پاک کند و مرض را براند خدا فرموده : ( از آسمان باران فرود آورد تا شما را پاک کند و آلودگی شیطان را از جانتان دور کند و دلها را محکم و قدمها را استوار نماید)
سیاه دانه دوای هر دردی است مگر زهر آگین باشد.
برای زن آبستن دوا و غذایی بهتر از خرمای تازه نیست خدای متعال به مریم فرمود : ( درخت خرما را به جانب خود تکان ده خرمای تازه برایت فرو ریزد بخور و بنوش و چشم روشن دار )
با خرما کام نوزادان را بردارید پیغمبر (ص) با حسن و حسین (ع) چنین کرد.
با بنفشه انفیه بسازید.
حجامت را از دست ندهید.
خواص انگشترها
در حقیقت عنصر اصلى که باعث این پدیده ها مى شود ، همان نور است که زندگى بدون آن ممکن نیست . از آنجا که نور زیبایى را به گوهر یا کانى مى دهد، زیاد دور از شگفتى نخواهد بود که انسانهاى دوران گذشته نور را پرستش مى کردند و لذا پیدایش برخى خرافات در مورد گوهرها نیز سرچشمه اى از نور دارد . به جرأت مى توان گفت بیشتر افرادى که با خود گوهر حمل مى کنند ، بدون آگاهى از این مطلب از این تصور انسانى پیروى مى کنند ، چون براى آنها خواص نورى و خرافاتى نسبت به ارزش مادى گوهر ، اهمیت بیشترى دارد. حتى به تازگى در اروپا و آمریکا کتابهاى بى شمارى چاپ شده که پر از پدیده هاى خرافاتى گوهرها و سنگهاست در حالى که علم ارزشى براى این مطالب قائل نیست .
(فرهنگ گوهرشناسى ، دیباچه)
گوهر واژه اى فارسى برابر با جوهر و جواهر است که به سنگهاى گرانبها یا قیمتى یا احجار کریمه اطلاق مى شود و به نامهاى سنگ هاى زینتى، تزئینى ، آذینى ، پیرایه اى و احجام نفیسه هم آمده است .
بعضى از نگین ها را اثر و خاصیتى است که نمى توان آن را انکار نمود، چنانکه فردى را نزد حاکمى به سبب جرمى مى بردند حضرت صادق (علیه السلام) فرمود که انگشترى عقیق به او برسانند، انگشترى به او رساندند و مکروهى به او نرسید . یا شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند . حضرت فرمود: انگشتر عقیق او کجاست، اگر با او مى بود تازیانه نمى خورد . یا آنکه کسى نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شکوه نمود که دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتى که آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد .
سنگهاى با ارزش فراوانند و در بین این هزارها سنگ گران قیمت پیامبران و ائمه اطهار (ع) تنها بر چند سنگ صحه گذاشته اند اما نه به خاطر آنکه اثرى جادویى دارند، بلکه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتى نیست و از جانب خداى تعالى است . پس اگر کسى اثر آنچه را که همراه خود مى دارد ، ذاتى و مستقل بداند به خداى یگانه شرک ورزیده است . ضمن آنکه استفاده بعضى از انگشترها مثل طلا براى مردان و انگشتر آهنى و مسى و نگین راه راه بر زنان و مردان را ممنوع کرده اند .
در تفسیر قمى جلد دوم از امام صادق (ع) روایت شده است: همه ملک سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى کردند . باد مأمور حمل تخت او بود و همه شیاطین و انسانها و پرندگان و چهار پایانى که تحت اوامرش بودند همگى آنها را جابه جا مى نمود.
سلیمان به هنگام رفتن به بیت الخلا، انگشترش را در اختیار برخى از خدمتکارانش قرار مى داد. روزى شیطان آمد و خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد ، نتیجه آن شد که تمام شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت در جست و جوى انگشتر شد ولى آن را نیافت .
سرانجام شیطان ترسید که مردم متوجه حیله او شوند آن را به دریا انداخت . خداى - عزوجل - ماهى را مأمور به بلعیدن آن انگشتر نمود ، بنى اسرائیل چهل روز در جست و جوى حضرت سلیمان بودند و از آن طرف سلیمان در ساحل دریا به دنبال انگشتر بود و با گریه و زارى به سوى خداى تبارک و تعالى استغفار مى نمود و از این اتفاق به جانب خدا توبه مى کرد . پس از چهل روز به صیادى رسید که ماهى صید مى کرد ، حضرت سلیمان به او کمک نمود . آن صیاد پس از صید ، یک ماهى به سلیمان داد ، او شکم ماهى را شکافت انگشتر خود را در آن دید و انگشتر را به دست کرد و شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش در برابرش خضوع کردند و پادشاهى او به همان حالت اول بازگشت و حضرت ، آن شیطان (که انگشتر را ربوده بود) به همراه لشگرى که همراه او بودند به وسیله اسماء الهى حبس نمود و عده اى را در دل دریا و بعضى را در میان سنگ و صخره ها زندانى نمود و آن شیاطین تا روز قیامت زندانى و معذب هستند .
از قدیم الایام به فوائد سنگها و جواهرات و نیز به خواص مغناطیسى و درمانى آنها توجه داشته و در طب سنتى از آن بهره مى جستند.
گاهى شنیده مى شود فلانى با داشتن یک انگشتر خیر و برکات فراوانى یافته و کارها مطابق میل او پیش مى رود و دیگرى انگشترى دارد ولى هیچ کاربردى برایش ندارد. این به جهت آن است که باید در انتخاب نوع نگین دقت لازم به عمل آید و نگینى انتخاب شود که با طبع و مزاج شخص موافق باشد و براى انتخاب جواهر موافق با مزاج و طبع هر شخس دو راه وجود دارد:
راه اول: توجه به روز تولد است . مثلاً اگر شخصى روز پنجشنبه تولد یافته، روز پنجشنبه به ستاره مشترى تعلق دارد، براى او سنگهایى که متعلق به مشترى و موافق با آن است تجویز مى شود .
راه دوم: به ماه و برج تولد فرد توجه مى شود . سنگهاى موافق طبق ماه تولد اشخاص به عبارت زیر است:
آداب انگشترى در روایات اسلامى:
نگین عقیق
الف) ایمنى دهنده در سفرها بوده و آدمى را از بدى ها حفظ مى کند(1)
ب) با خیر و نیکى روبه رو مى کند(2)
ج) غم و غصه را رفع مى کند(3)
ه) فقر را از بین مى برد(5) و باعث گشایش رزق مى شود(6)
و) کارها را به نیکى و خوبى تمام مى کند(7)
ز) موجب اجابت دعا(8) و برآورده شدن هر حاجتى مى شود(9)
ح) موجب برکت و باعث ایمنى از بلا مى شود(10)
ط) ایمنى از پادشاه ظالم(11)
ى) همراه داشتن آن به هنگام نماز معادل هزار رکعت است(12)
حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) فرمودند: (یا على) همانا عقیق اولین کوهى است که به ربوبیت خداى متعال و نبوت من و وصى بودن تو و امامت فرزندانت و اختصاص داشتن بهشت به پیروان تو و اختصاص آتش به دشمنان تو شهادت داده است.
انگشتر شرف شمس
شرف شمس در نوزده درجه حمل است و این حروف عالیات که هفت و سیزده اند، به همین اسم شریف شرف شمس شهرت دارد، برنگین انگشترى نقش کنند که صورت صحیح آن این است:
و اگر به این اشکال دیده شود صحیح نیست و صورت صحیح آن همان است که ذکر شد.
همگى آن را اسم اعظم دانسته اند و خاتم آن را که اولین کلمه است، خاتم سلیمانى گفته اندو آن را به عوالم خمسه که حضرت خمس در اصطلاح عارفان است تفسیر کرده اند و در صفحه 92 و 93 و 222 و 223 حظ و لذ در تأثیر از جعفر خابیه امام صادق از امیرالمؤمنین علیهاالسلام امورى را برشمارد و انتساب آنها را به تورات و انجیل و قرآن ذکر کرده است و نیز بونى در کتاب شمس معارف کبرى جلد اول اوفاقى بسیار در خواص آن آورده است که «ضحکه للمغفل و عبره للمحصل».
نگین فیروزه
الف) باعث بى نیازى و دورى فقر مى گردد.(13)
ب) جهت ایجاد فرزند مؤثر است. (14)
ج) در استجابت دعا مؤثر است.(15)
د) عامل فتح و پیروزى است. (16)
هـ) دور گرداننده دردها از دیدگان است.(17)
و) موجب گشایش سینه مى گردد.(18)
ز) قوت دل را زیادمى کند. (19)
ح) باعث برآورده شدن حاجات مى شود.(20)
یکى از خادمان امام هادى (علیه السلام) از آن حضرت جهت زیارت على بن موسى الرضا اجازه سفر به سرزمین توس گرفت. حضرت به او فرمودند: انگشترى با نگین عقیق زرد به همراه داشته باش که بر روى آن حک شده باشد «ماشاءالله لاقوه الا بالله استغفرالله» و بر آن سوى نگین «محمد و على» حک کن.
خادم مى گوید: از نزد امام بیرون شدم و انگشترى را طبق دستور امام تهیه کردم و مجدداً براى خداحافظى به حضور امام رفتم. فرمودند: انگشترى دیگر با نگین فیروزه باید همراهت نمایى که در بین توس و نیشابور شیرى با تو روبه رو مى شود و قافله را از راه رفتن بازمى دارد، به سوى آن شیر رفته و انگشتر را نشانش مى دهى، به او بگومولاى من مى گوید از راه کنار برو. بعد اضافه کرد، باید نقش روى انگشتر (الملک لله» و سمت دیگر آن «الملک لله الواحد القهار» باشد که انگشتر حضرت على (علیه السلام) این نقش را داشته است. که آن سپرى در برابر درندگان و عامل پیروزى در جنگهاست.
نگین یاقوت
الف) باعث از بین رفتن فقر مى شود.(21)
ب) دارنده آن نجابت و بزرگى مى یابد.(22)
ج) پریشانى را زایل مى کند.(23)
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
فرزندم، انگشتر یاقوت و عقیق به دست کن که فرخنده و مبارک است و هرگاه کسى به آنها نگاه کند نور صورتش زیاد مى شود و یک رکعت نماز با آن دو، برابر با هفتاد رکعت نماز بدون آنهاست...
نگین زمرد
الف) سبب آسانى کارهاست.(24)
ب) زایل کننده فقر است. (25)
ج) فقر را به توانگرى مبدل مى کند.(26)
از امام رضا (علیه السلام) درباره نگینى که از سنگ زمرد ساخته مى شود، پرسیدند؟
امام فرمود: اشکالى ندارد اما به هنگام طهارت گرفتن (استنجار) آن را از دست درآورند.
نگین جزع یمانى
حضرت على (ع) فرمود: «انگشتر جزع یمانى در دست کنید که رد نمى کند مگر متمردان شیاطین را»
نگین سنگ زمزم:
حسین بن عبدالله از امام على نقى (ع) سؤال کرد: «آیا خوب است از سنگ ریزه اى که از چاه زمزم بیرون آرند، انگشترى سازند؟
فرمودند: بلى ، اما چون خواهد استنجاء کند، از دست بیرون آورد.»
نگین حدید چینى :
الف ) جهت نیرومندى نیک است . (27)
ب ) باعث دورى اجانین و شیاطین مى شود. (28)
ج ) از شر هر موجودى در امان مى دارد.(29)
د ) اثر چشم بد را از بین مى برد. (30)
ه- ) باعث آسانى وضع حمل مى شود. (31)
البته این انگشتر به هیچ وجه به زنان باردار توصیه نمى شود چون براى جنین خطر دارد.
ژ ) براى اجابت حاجات دشوار نیک است . (32)
ز ) باعث ایمنى از ترس مى شود . (33)
ح ) همراه داشتن آن به هنگام نماز مکروه است (34)
انگشتر در دست راست یا چپ:
از امام کاظم (ع) سؤال شد آیا انگشتر را باید در دست راست کرد؟ فرمودند: هرطور که مى خواهى، دست راست باشد یا چپ.
رسول خدا فرمود: یا على !انگشتر در دست راست کن که این عمل فضیلتى است از سوى خداى - عزوجل - براى آفریدگان مقربش.
ابوالعلاء از امام صادق (ع) در باره انگشتر به دست راست کردن سؤال کرد و گفت: من دیده ام بنى هاشم انگشترهاى خود را در دست راست مى نهند.
حضرت فرمود: پدرم امام محمدباقر (ع) در دست چپ انگشتر مى گذاشت و او (پدرم) افضل بنى هاشم و فقیه ترین آنها بود.
امام حسن عسکرى (ع) در سال دویست و شصت قمرى خطاب به شیعیان فرمودند: تاکنون امر ما این بود که انگشترتان را به دست راست بگذارید. این در حالى بود که ما (اهل بیت) در میان شما حاضر بودیم ولى اکنون امر مى کنیم انگشترى را به دست چپ کنید به جهت آنکه ما از میان شما غائب مى شویم تا زمانى که پروردگار امرما و امر شما را ظاهر کند همانا این بهترین دلیل براى شما در ولایت ما اهل بیت است. همان لحظه شیعیان در حضور امام انگشترهاى خود را از دست بیرون کرده و در دست چپ شان قرار دادند و حضرت به آنان فرمودند: این قضیه را براى شیعیان ما نقل کنید.
رسول اکرم مى فرماید: امتم را از دست کردن انگشتر در انگشت سبابه و وسط نهى مى کنم و در روایتى دیگر این عمل (انگشتر در انگشت سبابه و وسط نمودن) را از افعال قوم لوط دانسته اند.
پى نوشت ها:
(1 8، ، 11 ، 12 ، 13) امام جعفر صادق (ع)
(2و3و5و7و15و25) رسول خدا (ص)
(4 6، ، 14 ، 23 ، 24 ، 26) امام رضا (ع)
(9) امام سجاد (ع)
(10 ، 22 ، 27 ) حضرت على (ع)
(16) امام هادى (ع)
( 17 ، 18 ، 19 ، 20 ، 21) امام صادق (ع)
( 28 ) باقرین (ع)
(29 ، 30 ، 31 ، 32 ، 33 ) امام صادق (ع)
( 34 ) حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف
منابع و مآخذ : الکافى ، تهذیب الاحکام ، وسایل الشیعه، مکارم الاخلاق ، امامى شیخ طوسى ، عیون اخبار الرضا، حلیه المتقین، هزار و یک نکته.
سنگ درمانی
سنگ درمانی که از دیرباز در زمره درمانهای طبیعی بوده ، امروزه تحت نام (Gem Therapy)به عنوان یکی از رشته های طب مکمل معرفی و طبقه بنده می شود .
استفاده از خواص درمانی سنگ های نیمه قیمتی و گوهرها برخلاف استقبال گسترده مردم جهان طی سالهای اخیر، موضوع جدیدی نیست بلکه هزاران سال قدمت دارد. شواهد کار برد سنگهای طبیعی برای درمان بیماریهای مختلف در قدیمی ترین تمدنهای بشری به چشم می خورد .
برا ساس این شواهد ، در طول تاریخ از سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی برای:
1- مقاصد درمانی
2- محافظت افراد در برابر بلایای طبیعی و تاثیرات نامطلوب محیطی
استفاده می شده است.
قدیمی ترین گزارشها در مورد خواص درمانی گوهرها به هزاره 4 پیش از میلاد باز می گردد . چنین به نظر می رسد که کتیبه های سومری و متون علوم ودایی مربوط به هند باستان ، کهن ترین آثار بر جای مانده از این دانش قدیمی می باشند . در طب سنتی هند (آیورودا)،دستورات دقیقی درمورد تهیه پودر ، خـــمیر و الگزیر ( مخلوط حاوی الکل )با سنگهای شفا بخش وجود دارد . متون و دستورات این طب تا به امروز حفظ شده و توسط پزشکان آن در سراسر دنیا و بخصوص درآمریکا ، اروپا و هند بکار گرفته می شود.
ازجمله آثار قدیمی ودایی که درآنها از کاربرد سنگها برای مقاصد درمانی صحبت به میان آمده ، می توان به این موارد اشاره داشت :
? Ratnapariksha
? Mani-Mala
? Graha-gocara Jyotisha
? Garuda Purana
? Brhat Samhita
? Agni Purana
در چین باستان نیز درمانگران از خواص ارتعاشی سنگها آگاه بوده اند . ”کتاب امپراطور زرد“(حدود 5000سال قبل) که توسط "چی یو" نگاشته و گرد آوری شده دارای توضیحات فراوانی در مورد گوهرها و تاثیر آنها بر بدن انسان است . امروزه نیز کشور چین یکی ازبزرگترین عرضه کنندگان گوهرها و سنگهای شفابخش در سراسر دنیا است .
در یونان باستان، به مردم توصیه می شده است سنگها را در کیسه های چرمی کوچک با خود حمل کنند، بصورت گردنبند به گردن خود بیاویزند یا بصورت الگزیر ، پودر یا معجون از راه خوراکی استفاده نمایند تا به این وسیله از ارواح پلید ( که به اعتقاد آنان علت بروز بیماری بودند ) ،از انواع بیماریها ، چشم زخمها و بلایا و فجایع در امان بمانند.
ارسطو فیلسوف مشهور یونانی نیز از قدرت ویژه و منحصر به فرد سنگهای شفابخش صحبت کرده است.
رومیان نیز تحت تاثیر آموزه های یونان و سایر تمدنهای باستانی ، همواره سنگهای صِیقل داده شده را برای رفع بیماری و بد شانسی با خود حمل کرده و در جنگ ها در زره و سپر و شمشیر خود از آنها استفاده می کردند.
در دین مبارک اسلام نیز استفاده از انگشتر با نگین :
- عقیق
- فیروزه
- حجر الشمس
به مومنین توصیه شده و با استناد به کتب دینی ، ائمه اطهار غالبا" نگین انگشتری بر دست داشته اند.
دانشمندان ایرانی در دوره پس از اسلام نیز توجه و عنایت ویزه ای به گوهر ها و سنگهای شفا بخش داشته اند که از این میان می توان به ”صباح بن عمران“ از جواهر شناسان عهد هارون الرشِید خلیفه عباسی و”عطاربن محمد“ منجم و مولف کتاب ”منافع الاحجار“ اشاره نمود.ابن سینا ، حکیم عالیقدر پارسی نیز ، در درمان تمایل به خودکشى از «سیترین» استفاده می کرده است .
شاید به جرات بتوان گفت پر ارزشترین و مهمترین کتب گوهر شناسی ایران ، کتاب "الجماهر فی الجواهر“ تالیف ابوریحان بیرونی به زبان عربی و رساله ” تنسوخنامه ایلخانی“(معروف به رساله جوهریه)تالیف خواجه نصیرالدین طوسی به زبان فارسی است . تنسوخنامه ایلخانی که در عهد پادشاهی هلاکوخان(653-663 ه ق) و به امر او توسط خواجه نصیر الدین طوسی به رشته تحریر درآمده ، شامل منافع و خواص و صفات گوهرها و سنگهای بیش بها است .
یک درمانگر زن صاحب نام - هیلد گارد " -درقرن دوازدهم میلادی( اروپای قرون وسطی) در کتاب معروف خود به نام "فیزیکا" به طور مفصل به توضیح خواص درمانی سنگهای نیمه قیمتی پرداخته است.از فراز های این کتاب مناسب است به این مفهوم اشاره شود: ” پزشکان برای درمان بیماریها باید دیدی کل نگر نسبت به وجود انسان داشته باشند و تاثیر عوامل محیطی نظیر ارتعاشات در یافتی از سنگهای شفابخش را نیز در درمان بیماری ها لحاظ کنند .“
هیلدگارد ضمن اصلاح عادتهای زندگی (عادات غذایی،خواب واستراحت کافی) بیماران خود ، با توجه به طالع نجومی و طبایع افراد مختلف ، به درمان های طبیعی می پرداخت. یکی از این درمانهای طبیعی شامل قراردادن سنگهای خاص برروی نقاطی از بدن و نوشیدن آب از ظرفی بود که سنگهای شفابخش به مدت یک شبانه روز در آن قرارداده شده .
پاراسلسوس - پرآوازه ترین پزشک اروپا در دوران رنسانس - در مورد ویژگیهای شفابخش سنگها و مواد معدنی و ارتباط این خواص با ساختمان فیزیکی و فرمول شیمیایی آنها به بررسی و مطالعه پرداخته است .او پس از سالها مطالعه و بدنبال کسب تجربیات متعدد، به این نتیجه رسید که از سنگهای ساییده شده و یا خـــــرد شـــده می توان نه تنها برای درمان علایم بیماریها، بلکه برای علاج دلایل عمیق بیماری هم استفاده کرد.
رویکرد پاراسلسوس به سلامت و درمان بیماریها هنوز هم علیرغم گذشت چندین قرن، سرلوحه کار پزشکان کل نگر امروز است . او معتقد بود:
" تنها یک منشا برای سلامتی وجود داردکه آن هم نیروی نامحدود ، پرقدرت و آگاه درون ما انسانها است و شفاگر درون ، می تواند همه بیماریها را درمان کند .تنها دلیل بروز بیماری این است که شفاگر درون بخاطر عادتهای ناسالم زندگی و بی توجهی ما ، دچار ضعف و ناتوانی شده. من درهنگام درمان بیمارانم صرفا" تلاش می کنم تا نیروی شفابخش درونی آنان را دوباره زنده کنم."
ره آورد مشترک انبیا
گرچه ممکن است سوره "فاتحة الکتاب" برترین سوره باشد، زیرا خداوند در تکریم آن میفرماید: "لقد اتیناک سبعاً من المثانی والقران العظیم"(3)، چنانکه آن را عصاره قرآن دانستهاند ولی برترین سوره بودنِ فاتحة الکتاب با برترین آیه بودنِ آیةالکرسی منافات ندارد، زیرا یکی مربوط به سوره است و دیگری مربوط به آیه؛ یعنی یکی نسبت یابی بین سورههاست و دیگری نسبت سنجی بین آیهها.
رهآورد مشترک انبیا
ابوذر از رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال کرد: آیا مطلبی در قرآن یافت میشود که در کتابهای انبیای گذشته هم آمده باشد؟ آن حضرت فرمود: آری و آن عبارت است از اهمیت و فضیلت خودسازی و تهذیب و تزکیه روح که از بهترین و برجستهترین مسایل انسانی است: "قد أفلح من تزکی * و ذکر اسم ربه فصلی * بل تؤثرون الحیوة الدنیا * والاخرة خیر و أبقی * إن هذا لفی الصحف الأُولی * صحف إبراهیم و موسی."(4) خداوند سبحان، تزکیه روح و یاد حق و نماز را زمینه فلاح و رستگاری میداند. کسی که زمین را کند و کاو و آبیاری میکند تا بذر را شکوفا ساخته، آن را از پوسیدگی رهایی بخشد، به "فلّاح" موسوم است و بر این اساس مفلح کسی است که بذر توحید و فطرت را در مزرعه دل شکوفا کرده، آن را به ثمر میرساند.
آیات مزبور، مانع فلاح و تهذیب نفس را سرگرمی به دنیا میداند. از اینجا معلوم میشود که تهذیب نفس و یاد حق و نماز گرچه در دنیا سودمند است ولی آثار مهم آن مربوط به آخرت است.
مطالب یاد شده یقیناً در صحایف پیامبرانی هم که بین ابراهیم و موسی و بعد از موسی و قبل از رسول اکرم(علیهمالسلام) آمدهاند موجود بوده است، چنانکه درباره انجیل آمده است: "مصدقاً لما بین یدیه."(5) یعنی عیسی آنچه را که در تورات آمده تصدیق کرده است، که یکی از مطالبی که در تورات است اهمیت خودسازی و تهذیب روح میباشد، گذشته از آن که بسیاری از برنامههای عیسوی درباره تزکیه نفس است.
پینوشتها:
1- بحارالانوار، ج 74، ص 71.
2- بحارالانوار، ج 90، ص 223.
3- سوره حجر، آیه 87 .
4- سوره اعلی، آیات 14 ـ 19.
5 ـ سوره مائده، آیه 46.
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، فراوری هدهدی
دعای آسان شدن مشکلات
هر کس که اندوه یا غم یا سختی یا بلاء به او رسیده، دعای زیر را بخواند:
«الله ربی، لا اشرک به شیئا، توکلت علی الحی الذی لا یموت»
«خدا پروردگار من است. چیزی را شریک او قرار نمی دهم. توکل می کنم بر زنده ای که نمی میرد.»
دعا برای رسیدن به هر مقصود
از حضرت علی (ع) منقول است که فرمود: هر کس که صد آیه از هر جای قرآن بخواند، بعد هفت مرتبه «یا الله» بگوید، اگر بر صخره هم دعا کند، خداوند متعال آن را می شکافد.
دعا برای ناامید شدن از عرض حاجت به دیگران (چه به صورت کتبی و چه شفاهی)
امام صادق (ع) با یارانش دستور داد، درخواست خود را به صورت نامه به من بنویسید. آنها درخواست خود را نوشتند و به آن حضرت عرضه داشتند، ولی در پایان درخواست کلمه «ان شاءالله» نبود، حضرت فرمود:
چگونه امیدوارید که در خواستتان عملی شود، در حالی که در این نوشته کلمه «ان شاء الله» نیست. بنگرید هر جا کلمه «ان شاءالله» می خواهد در آن بنویسید
انواع ماسک براى پوست های چرب
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |